گنجور

شمارهٔ ۴

باز خون دلم از چشم روانست بروی
تا بروی تو دگر چشم که باز است امشب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز خون دلم از چشم روانست بروی
تا بروی تو دگر چشم که باز است امشب
هوش مصنوعی: دل من به شدت غمگین و پر از درد است و این اشک‌ها به روانی از چشمانم می‌ریزند. بهتر است بروی، چون دیگر چشمی که در انتظار تو باشد، باز نخواهد ماند.