گنجور

شمارهٔ ۲۳ - برخاستی و کناره کردی

پای دل خسته بستی آنگاه
سر رشته ی عهد پاره کردی
در دل چو نشستی از کنارم
بر خاستی و کناره کردی
هم شاد شد از تو غیر و هم من
مکتوب مرا چو پاره کردی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پای دل خسته بستی آنگاه
سر رشته ی عهد پاره کردی
هوش مصنوعی: وقتی دل خسته‌ام را به زمین بستی، آن وقت رابطه‌ام را از هم گسستی.
در دل چو نشستی از کنارم
بر خاستی و کناره کردی
هوش مصنوعی: وقتی که در دل من جا گرفتی، ناگهان از کنارت بلند شدی و از من فاصله گرفتی.
هم شاد شد از تو غیر و هم من
مکتوب مرا چو پاره کردی
هوش مصنوعی: همه از تو خوشحال شدند و من هم وقتی نامه‌ام را پاره کردی، شاد شدم.