شمارهٔ ۱ - خون تو در گردن ماست
دوش میگفت کسی گفت فلان خواجه مرا
که فلان از پی جاه و خطر و مسکن ماست
گفتم ار باز ببینیش بگو کای خواجه
مال و جاهت چه بود خون تو در گردن ماست
خواجه هشدار و میندیش و میاسا که فلان
با چنین بی زر و سیمی چه غم از دشمن ماست
زر و سیمی که بدان جیب و دل آراسته ای
مشت گردیست که بر خواسته از دامن ماست
خرمنی چند گر از زرع ضعیفان داری
حاصل هر دو جهان خوشه ای از خرمن ماست
جامه و فرش نوت قدر بیفزود ولی
اطلس عرش برین کهنه لباس تن ماست
چه دگر بر فرس و استر خود رشک بری
کاشهب چرخ روان بر اثر توسن ماست
راست تر خواهی ازین خواجه مرا با تو چه کار
آنچه در وهم تو گلزار تو شد گلخن ماست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش میگفت کسی گفت فلان خواجه مرا
که فلان از پی جاه و خطر و مسکن ماست
هوش مصنوعی: دیروز کسی به من گفت که فلان خواجه به دنبال جاه و مقام و مکانی برای زندگیاش است.
گفتم ار باز ببینیش بگو کای خواجه
مال و جاهت چه بود خون تو در گردن ماست
هوش مصنوعی: به او گفتم اگر دوباره او را دیدی، بگو ای آقا، ثروت و مقام تو چه ارزش دارد؟ زیرا جان تو بر گردن ماست.
خواجه هشدار و میندیش و میاسا که فلان
با چنین بی زر و سیمی چه غم از دشمن ماست
هوش مصنوعی: ای خواجه، مراقب باش و نگران نباش، چرا که با وضعیت کنونی و بیپولیامان، چه دلیلی برای ترس از دشمن وجود دارد؟
زر و سیمی که بدان جیب و دل آراسته ای
مشت گردیست که بر خواسته از دامن ماست
هوش مصنوعی: طلا و نقرهای که برای زیبایی خود و دلت در جیب و دل قرار دادهای، در واقع گنجی است که از دامن ما به دست آمده است.
خرمنی چند گر از زرع ضعیفان داری
حاصل هر دو جهان خوشه ای از خرمن ماست
هوش مصنوعی: اگر تو مزرعهای از محصول ضعیفان داشته باشی، حاصل آن ممکن است در هر دو جهان اندکی باشد، اما خوشهای از محصول ما ارزش بیشتری دارد.
جامه و فرش نوت قدر بیفزود ولی
اطلس عرش برین کهنه لباس تن ماست
هوش مصنوعی: لباس و فرش نو ارزش و مقام ما را بالا میبرد، اما همچنان پارچه و پوشش آسمان اعلی، کهنه و قدیمی بر تن ماست.
چه دگر بر فرس و استر خود رشک بری
کاشهب چرخ روان بر اثر توسن ماست
هوش مصنوعی: به دیگران چه مربوط که به اسب و الاغ خود حسادت ورزند، چون حرکت ما همانند چرخ گردان است.
راست تر خواهی ازین خواجه مرا با تو چه کار
آنچه در وهم تو گلزار تو شد گلخن ماست
هوش مصنوعی: اگر بخواهی حقیقت را بفهمی، این خواجه چه ارتباطی به من دارد؟ چیزی که در تصور تو مانند باغی زیباست، در واقع برای ما به مانند خاکی بیثمر است.