گنجور

شمارهٔ ۳۱

کشور دل از جهانی دیگر است
این زمین را آسمانی دیگر است
ای جهان از راه ما بردار دام
طایر ما زآشیانی دیگر است
ای فلک از بخت ما برگیر رخت
کوکب ما ز آسمانی دیگر است
ما در این راه ایمنیم از رهزنان
نقد ما با کاروانی دیگر است
با تو خاموشم ولی با یاد دوست
هر سر مویم زبانی دیگر است
من نیم آن من که بودم یا مرا
هر زمان از عشق جایی دیگر است
شد جهان بر من دگرگون یا که من
این که می‌بینم جهانی دیگر است
عشق دارد سد زبان و هر زمان
بر زبانش داستانی دیگر است
می‌ندانم ره بجایی برده‌ام
یا که بازم امتحانی دیگر است
ما بجانان خوشدل و یاران بجان
هر دلی را دلستانی دیگر است
مردن ما از تن و یاران بجان
هر بهاری را خزانی دیگر است
میزنی از عاشقی لافی نشاط
عشقبازان را نشانی دیگر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشور دل از جهانی دیگر است
این زمین را آسمانی دیگر است
هوش مصنوعی: دل به جهانی دیگر تعلق دارد و این زمین دارای آسمانی متفاوت است.
ای جهان از راه ما بردار دام
طایر ما زآشیانی دیگر است
هوش مصنوعی: ای جهان، از راه ما موانع را برطرف کن؛ چون پرنده ما از آشیانه‌ای دیگر آمده است.
ای فلک از بخت ما برگیر رخت
کوکب ما ز آسمانی دیگر است
هوش مصنوعی: ای آسمان، از سرنوشت ما استفاده کن؛ زیرا ستاره‌ی شانس ما از آسمانی دیگر می‌تابد.
ما در این راه ایمنیم از رهزنان
نقد ما با کاروانی دیگر است
هوش مصنوعی: ما در این مسیر از خطر دزدان در امان هستیم، زیرا دنیای واقعی ما با گروهی دیگر مرتبط است.
با تو خاموشم ولی با یاد دوست
هر سر مویم زبانی دیگر است
هوش مصنوعی: من در کنارت سکوت می‌کنم، اما وقتی به یاد دوستم می‌افتم، هر تار موی من داستانی متفاوت دارد.
من نیم آن من که بودم یا مرا
هر زمان از عشق جایی دیگر است
هوش مصنوعی: من دیگر همان کسی نیستم که قبلاً بودم، یا هر لحظه به دلیل عشق در جای دیگری حضور دارم.
شد جهان بر من دگرگون یا که من
این که می‌بینم جهانی دیگر است
هوش مصنوعی: دنیا برای من به کلی تغییر کرده است یا شاید من دارم جهانی متفاوت را می‌بینم.
عشق دارد سد زبان و هر زمان
بر زبانش داستانی دیگر است
هوش مصنوعی: عشق مثل یک مانع برای زبان است و هر لحظه داستان جدیدی را برای گفتن دارد.
می‌ندانم ره بجایی برده‌ام
یا که بازم امتحانی دیگر است
هوش مصنوعی: نمی‌دانم که در مسیر زندگی به کجا می‌روم یا اینکه آیا این فقط امتحانی دیگر است که باید پشت سر بگذارم.
ما بجانان خوشدل و یاران بجان
هر دلی را دلستانی دیگر است
هوش مصنوعی: نزدیکان خوشبخت و دوستان هر کسی برای او دلبر و محبوب خاصی دارند.
مردن ما از تن و یاران بجان
هر بهاری را خزانی دیگر است
هوش مصنوعی: مرگ ما تنها پایان عمرمان است و دوستان ما نیز هر سال یک بار با آغاز بهار، دوباره با دل سپردن به زندگی و نور زندگی می‌کنند.
میزنی از عاشقی لافی نشاط
عشقبازان را نشانی دیگر است
هوش مصنوعی: با شور و اشتیاق عشق، گاهی از خود بی‌خود می‌شوی، اما در واقع عشق حقیقی و عاشقان واقعی، ویژگی‌های خاصی دارند که با این شور و هیجان‌های زودگذر متفاوت است.