گنجور

این همان دشت و من خسته همان نخجیرم

این همان دشت و من خسته همان نخجیرم
که فکندی و گذشتی چو زدی با تیرم
بی‌تو ای دوست به من جای ملامت نبود
که فزونست ز اندازه همی تقصیرم
پای تدبیر من از کعبه و از دیر برید
تا کجا باز دگر سیر دهد تدبیرم
دور از کوی تو، بی‌سلسلهٔ موی تو، من
کودک جمعه و دیوانهٔ بی‌زنجیرم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.