گنجور

نیستی نیست عین هستی است

نیستی نیست عین هستی است
بس بلندیها نهان در پستی است
جیش عقل و خیل خود بینی شکست
وقت عیش و بیخودی و مستی است
عقده های زلف بگسستی زهم
یا که این عهدی که با مابستی است
در ره او پی سپر بی پایی است
دامن او در کف بی دستی است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیستی نیست عین هستی است
بس بلندیها نهان در پستی است
هوش مصنوعی: نیستی در واقع همان هستی است؛ به این معنی که در عمق وجود، چیزهای بزرگ و والا در چیزهای کوچک و پست نهفته‌اند.
جیش عقل و خیل خود بینی شکست
وقت عیش و بیخودی و مستی است
هوش مصنوعی: زمانی که در حالت شادی و سرخوشی هستی و از خود بیخود شده‌ای، دیگر نیازی به عقل و فکر کردن نیست و تمام تکیه‌گاه‌های خود را رها کرده‌ای.
عقده های زلف بگسستی زهم
یا که این عهدی که با مابستی است
هوش مصنوعی: آیا گره‌های موهایت را از هم باز کردی یا این که هنوز به قول و قرارهایی که با ما داشتی پایبند هستی؟
در ره او پی سپر بی پایی است
دامن او در کف بی دستی است
هوش مصنوعی: در مسیر او، کسی که بدون توانی است، از سپر محافظت می‌کند و در دامن او، کسی که دست ندارد، زندگی را در آغوش می‌گیرد.