شمارهٔ ۱۱
نباشد از ره کین گر نمیدهد دادم
خوش است خاطر او با فغان و فریادم
به مهر غیر یقین کردهای و دلشادم
که من ز چشم تو از این گناه افتادم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نباشد از ره کین گر نمیدهد دادم
خوش است خاطر او با فغان و فریادم
هوش مصنوعی: اگر از دشمنی و کینه انتقامی نداشته باشد و در برابر من دادخواهی نکند، برای من هم ایرادی ندارد؛ چرا که در دل او با ناله و فریاد خوشحالم.
به مهر غیر یقین کردهای و دلشادم
که من ز چشم تو از این گناه افتادم
هوش مصنوعی: تو به محبت دیگران دل بستهای و من خوشحالم که به خاطر نگاه تو از این گناه رهایی یافتم.