شمارهٔ ۶۷
می باش و از مزاج حریفان نشان طلب
با طبع هر که راست نیابی کران طلب
چون ره بری به صحبت نیکان گران مباش
جایت اگر به صدر دهند آستان طلب
مهمان گنج باش و قناعت به خاک کن
همسایه همای شو و استخوان طلب
مجموعه ایست عالم از آن انتخاب کن
مغلوبه ایست دهر درو مهربان طلب
در طبع دوستان ز حسد راستی نماند
انصاف اگر طلب کنی از دشمنان طلب
از حلقه های زلف طلسمی به چنگ آر
وز شغل آن ز وسوسه دل امان طلب
دست کسی به دامن محمل نمی رسد
کو را نه بر صدای جرس کاروان طلب
هرگاه یوسفی ز تو در راه مانده است
شیون کن و ز گم شده خود نشان طلب
ننگست در طریق کریمان معاملت
جان از «نظیری » ار طلبی رایگان طلب
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می باش و از مزاج حریفان نشان طلب
با طبع هر که راست نیابی کران طلب
هوش مصنوعی: دوست خود را بشناس و با دیگران در زندگیات هماهنگی داشته باش. اگر با کسی سازگاری نداشتی، بهتر است دوری کنی و به دنبال افرادی باشی که با تو همراستا هستند.
چون ره بری به صحبت نیکان گران مباش
جایت اگر به صدر دهند آستان طلب
هوش مصنوعی: اگر به گفتگو با افراد نیکو بپردازی، برای تو ارزش و مقام بالایی خواهد بود. اما اگر در این مسیر سنگین و دشوار باشی، حتی اگر به تو جایگاه والایی بدهند، نباید به آن تکیه کنی و همواره باید در جستجوی فضل و دانش باشی.
مهمان گنج باش و قناعت به خاک کن
همسایه همای شو و استخوان طلب
هوش مصنوعی: به مهمانی ثروت و دارایی برو و به سادهزیستی راضی باش، همچنین مانند پرندهای در آسمان باش و از دیگران چیزهایی که در دسترسشان است، طلب نکن.
مجموعه ایست عالم از آن انتخاب کن
مغلوبه ایست دهر درو مهربان طلب
هوش مصنوعی: در این دنیا مجموعهای از امکانات و انتخابها وجود دارد، بنابراین از این گزینهها چیزی را برگزین که در عین قدرت و دشواری زمانه، بر تو مهربانی کند و به تو آرامش بخشد.
در طبع دوستان ز حسد راستی نماند
انصاف اگر طلب کنی از دشمنان طلب
هوش مصنوعی: در دل دوستان، به خاطر حسادت، دیگر خبری از انصاف نیست. اگر بخواهی انصاف را از دشمنان بگیری، ممکن است به دست نیابی.
از حلقه های زلف طلسمی به چنگ آر
وز شغل آن ز وسوسه دل امان طلب
هوش مصنوعی: از دستان زلفی که مانند طلسم عمل میکند، بگیر و از این کار که وسوسههای دل را به دنبال دارد، رهایی بخواه.
دست کسی به دامن محمل نمی رسد
کو را نه بر صدای جرس کاروان طلب
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند به محمل دسترسی پیدا کند، کسی که از صدای جرس کاروان دور افتاده باشد.
هرگاه یوسفی ز تو در راه مانده است
شیون کن و ز گم شده خود نشان طلب
هوش مصنوعی: هر زمان که دلتنگ یوسف خود هستی و از او دور شدهای، با ناله و فریاد به یاد او باش و نشانهای از او جستجو کن.
ننگست در طریق کریمان معاملت
جان از «نظیری » ار طلبی رایگان طلب
هوش مصنوعی: در راه رفتار با بزرگان، ننگ است که جان خود را بخواهی، زیرا اگر به دنبال «نظیری» بگردی، باید بدون هزینه و رایگان به دست آوریش.