شمارهٔ ۶
برای خشت خم خوبیم گو آن پیر ترسا را
کزین بازیچه طفلان خرد مشت گل ما را
جهان را نیست آن معنی که باید فکر آن کردن
الف با خوان هر مکتب شکافد این معما را
به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
همین بس شاهد بیاختیاریهای مشتاقان
که عذر از جانب یوسف بود جرم زلیخا را
خموشی نزد عشق آرم که بر درگاه سلطانان
کمان بر زه نمیآرند بازوی توانا را
همین مقدار میخواهیم از رخ پرده برداری
که بشناسیم قدر بینش نادان و دانا را
«نظیری» خاطری از داغ دل آزردهتر دارد
قدم هشیار نِهْ اینجا که در خون مینهی پا را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برای خشت خم خوبیم گو آن پیر ترسا را
کزین بازیچه طفلان خرد مشت گل ما را
هوش مصنوعی: ما برای ساختن خشت و گل خوب هستیم، اما آن پیرترسای بیخبر از دنیا باید بفهمد که این بازیچههای بچهها چیزی جز گلی نیست که ما ساختهایم.
جهان را نیست آن معنی که باید فکر آن کردن
الف با خوان هر مکتب شکافد این معما را
هوش مصنوعی: جهان آنطوری که باید باشد، نیست و نمیتوان آن را با تفکر معمولی درک کرد. فهم این مسئله نیازمند نگاهی عمیقتر و متفاوت است که تنها با مطالعه و شناخت عمیقتر هر مکتب فکری ممکن میشود.
به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
هوش مصنوعی: اگر تنها به خاطر حسرت به خودم اجازه دهم که در این راه قدم بگذارم، در واقع مشخص است که چقدر از عظمت دریا و امواجش در آغوش من جای نمیگیرد.
همین بس شاهد بیاختیاریهای مشتاقان
که عذر از جانب یوسف بود جرم زلیخا را
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که دل باختگان و عاشقان به خاطر عشقی که دارند، بیاختیار و دچار اشتباهاتی میشوند. این بیاختیاری و خطا، میتواند به نوعی به دلیل شرایط و وضعیتی باشد که در آن قرار دارند. به نوعی، میتوان گفت که عذری برای اشتباهاتشان وجود دارد و دیگران میتوانند آن را درک کنند، مانند داستان زلیخا و یوسف که زلیخا به خاطر عشقش به یوسف، دچار مسائلی شد.
خموشی نزد عشق آرم که بر درگاه سلطانان
کمان بر زه نمیآرند بازوی توانا را
هوش مصنوعی: در عشق خاموشی میورزم، زیرا در حضور پادشاهان، بازی کردن با قدرت و توانایی خود را نشان نمیدهند.
همین مقدار میخواهیم از رخ پرده برداری
که بشناسیم قدر بینش نادان و دانا را
هوش مصنوعی: ما تنها به اندازهای از زیباییهای تو نیاز داریم که بتوانیم ارزش و دانایی نادان را از عالم تشخیص دهیم.
«نظیری» خاطری از داغ دل آزردهتر دارد
قدم هشیار نِهْ اینجا که در خون مینهی پا را
هوش مصنوعی: دل «نظیری» از شدت درد و ناراحتی به شدت آزرده است، پس احتیاط کن و پاهایت را در اینجا که ممکن است به خون آلوده شود، نگذار.