گنجور

شمارهٔ ۳۱۴

ما به دل شادیم از باغ و بهار ما مپرس
در جهان عشق زادیم از دیار ما مپرس
دوش در یک بزم با او تا سحر می خورده ایم
نرگس مخمور او بین وز خمار ما مپرس
هر شکایت بود از فرقت به خلوت گفته شد
از تلافی های بخت حق گذار ما مپرس
وقت ما آیینه رخساره معشوق ماست
حسن روی او نگر از روزگار ما مپرس
چشم گریان آوریم و جان پر حسرت بریم
گو کس از آغاز و از انجام کار ما مپرس
در خلاص امتحان صدبار آتش دیده ایم
نقد دارالضرب عشقیم از عیار ما مپرس
ما ضعیفان قصد منزلگاه عنقا کرده ایم
از هزار ما یکی ماند شمار ما مپرس
فضل او چون ما بسی را بی سبب بخشیده است
باعث آمرزش آمرزگار ما مپرس
قصه ما را «نظیری » نیست هرگز انتها
بحر بی پایان عشقیم از کنار ما مپرس

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما به دل شادیم از باغ و بهار ما مپرس
در جهان عشق زادیم از دیار ما مپرس
هوش مصنوعی: ما در دل خود از زیبایی‌های باغ و بهار شادمانیم، اما از ما نپرس. در این دنیا، عشق و محبت را از سرزمین خود به دنیا آورده‌ایم، اما باز هم از ما سوال نکن.
دوش در یک بزم با او تا سحر می خورده ایم
نرگس مخمور او بین وز خمار ما مپرس
هوش مصنوعی: دیروز در یک مهمانی تا صبح با او مشغول نوشیدن بودیم. نگاهمان به نرگس زیبای او افتاده و حالا دیگر نیازی به پرسش در مورد حال و هوای خودمان نیست.
هر شکایت بود از فرقت به خلوت گفته شد
از تلافی های بخت حق گذار ما مپرس
هوش مصنوعی: هر ناله و شکایتی که از جدایی وجود دارد، در دل و تنها گفته شده و به خاطر نامردی و بی‌رحمی سرنوشت، از ما نپرسید.
وقت ما آیینه رخساره معشوق ماست
حسن روی او نگر از روزگار ما مپرس
هوش مصنوعی: زمانی که ما در آن هستیم، بازتاب چهره محبوب‌مان است. زیبایی او را ببین و از حال و روز ما سوال نکن.
چشم گریان آوریم و جان پر حسرت بریم
گو کس از آغاز و از انجام کار ما مپرس
هوش مصنوعی: ما با چشمانی پر از اشک وارد می‌شویم و با دل‌هایی پر از حسرت می‌رویم. بهتر است که هیچ‌کس در مورد شروع و پایان زندگی‌امان از ما نپرسد.
در خلاص امتحان صدبار آتش دیده ایم
نقد دارالضرب عشقیم از عیار ما مپرس
هوش مصنوعی: ما در امتحانات گوناگون بارها با چالش‌ها و سختی‌ها روبه‌رو شده‌ایم. عشق ما ارزش و اصالت خود را دارد، پس از ما در مورد کیفیت و ارزش خود سؤال نکن.
ما ضعیفان قصد منزلگاه عنقا کرده ایم
از هزار ما یکی ماند شمار ما مپرس
هوش مصنوعی: ما افراد ضعیف، به سمت مقصدی بزرگ و آرزوهای دوردست حرکت کرده‌ایم. از میان هزار نفر، تنها یک نفر توانسته به مقصد برسد، پس در مورد تعداد ما سوال نکن.
فضل او چون ما بسی را بی سبب بخشیده است
باعث آمرزش آمرزگار ما مپرس
هوش مصنوعی: نعمت و رحمت خداوند بی دلیل و بی‌سبب به بسیاری از ما عطا شده است، بنابراین در مورد چرایی آمرزش و بخشایش او سوال نکنید.
قصه ما را «نظیری » نیست هرگز انتها
بحر بی پایان عشقیم از کنار ما مپرس
هوش مصنوعی: قصه ما هیچ وقت به پایان نمی‌رسد، زیرا عشق ما مانند دریای بی‌پایانی است. پس از ما نپرسید.