گنجور

شمارهٔ ۲۷۱

طلوع باده ز شام و سحر دریغ مدار
ز خاک جرعه خود چون قمر دریغ مدار
اگر به گنج سر بیل باغبان آید
بگو که آب زر از جام زر دریغ مدار
حیات تلخ بده عیش خوشگوار بگیر
چو عشق تیغ کشد جان و سر دریغ مدار
به شکر آن که حدیثی چو انگبین داری
ز سایلان ترش رو شکر دریغ مدار
تو را به بینش کوتاه خویش نتوان دید
مگر تو را به تو بینم نظر دریغ مدار
درون جانی و در پرده ای ز مردم چشم
جمال اگر ننمایی خبر دریغ مدار
همیشه چشم به احسان آشنا دارد
ز خاک کشته غربت گذر دریغ مدار
جراحت دل شوریده خشک می گردد
از آن دو زلف سیه مشک تر دریغ مدار
بیان شوق «نظیری » دراز انشایی است
بیاض چهره ز خون جگر دریغ مدار

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طلوع باده ز شام و سحر دریغ مدار
ز خاک جرعه خود چون قمر دریغ مدار
هوش مصنوعی: از نوشیدن شراب در شب و روز خود را محروم نکن، چرا که مثل ماه زیبایی و نور دارد، پس باید از آن لذت ببری.
اگر به گنج سر بیل باغبان آید
بگو که آب زر از جام زر دریغ مدار
هوش مصنوعی: اگر کسی به گنجی که باغبان با زحمت به دست آورده نزدیک شود، بهتر است که از دستاوردهای خود دریغ نکند و احساس مناعت طبع داشته باشد.
حیات تلخ بده عیش خوشگوار بگیر
چو عشق تیغ کشد جان و سر دریغ مدار
هوش مصنوعی: زندگی سخت و دشوار را بپذیر، ولی از لذت‌های شیرین و خوشایند بهره‌مند شو. زمانی که عشق جانجا و عمیق است، نباید از دست دادن آن پروایی داشته باشی.
به شکر آن که حدیثی چو انگبین داری
ز سایلان ترش رو شکر دریغ مدار
هوش مصنوعی: به خاطر این که تو سخن شیرینی مانند عسل داری، از افرادی که بینش تلخی دارند، ناامید نباش و دلگیر نشو.
تو را به بینش کوتاه خویش نتوان دید
مگر تو را به تو بینم نظر دریغ مدار
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم تو را با دیدگاه محدود خودم ببینم، مگر اینکه تو را به‌طور واقعی و عمیق بشناسم. پس، لطفاً مرا از این شناخت محروم نکن.
درون جانی و در پرده ای ز مردم چشم
جمال اگر ننمایی خبر دریغ مدار
هوش مصنوعی: درون وجود تو نیرویی هست و تو در میان مردم پنهانی. اگر زیبایی خود را نشان ندهی، حتی از خبرها نیز باید بی‌خبر بمانی.
همیشه چشم به احسان آشنا دارد
ز خاک کشته غربت گذر دریغ مدار
هوش مصنوعی: همواره نگاهی به محبت و خوبی‌هایی که از آشنایان دریافت کرده‌ایم داریم. بنابراین، نباید بر خاکی که بر سر کشته‌ای از غربت ریخته می‌شود، افسوس بخوریم.
جراحت دل شوریده خشک می گردد
از آن دو زلف سیه مشک تر دریغ مدار
هوش مصنوعی: درد دل عاشق به تدریج کم می‌شود و از بین می‌رود، اما نباید از زیبایی و جذابیت آن دو زلف تیره و خوشبو غافل شد.
بیان شوق «نظیری » دراز انشایی است
بیاض چهره ز خون جگر دریغ مدار
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق «نظیری» به گونه‌ای طولانی و مبسوط بیان شده است. در این میان، از شما خواسته می‌شود که از ابراز ناراحتی و شُکوه که از دل پر درد نشأت می‌گیرد، خودداری کنید.