گنجور

شمارهٔ ۱۴

صفا از عقده دل‌هاست آن زلف معقد را
بحمدلله که ربطی هست با مطلق مقید را
که دادی؟ روح را با جسم الفت گر نگردیدی
محمد کاروان سالار ارواح مجرد را
به آن حسن و شمایل طرح عشق افکنده شد ورنه
نمی‌دادند نقش هستی این لوح زبرجد را
به مکتب‌خانه کن مصحف از بر داشت آن روزی
که عقل کل نمی‌کرد از الف با فرق ابجد را
حدیث دل‌فروزش بس که شد مجموعه حکمت
حکیمان جزو می‌سازند اوراق مجلد را
وجود مرکز پرگار عالم کی شدی ثابت
احد خود قاب قوسین ار نبودی میم احمد را
به مسکن بستر از پهلوی گرمش سرد ناگشته
کند طی بر براق معرفت اقصای مقصد را
گرامی میهمانی در ره امشب میزبان دارد
ملایک بر فلک صف بست و عرض آراست مسند را
«نظیری» نشئه ذوقی ز جام هوشمندان کش
می و مطرب پریشان می‌کند مستان سرمد را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صفا از عقده دل‌هاست آن زلف معقد را
بحمدلله که ربطی هست با مطلق مقید را
هوش مصنوعی: زیبایی و صفای زندگی ناشی از خالی شدن دل‌ها از غم و درد است. آن زلف‌های پریشان، که به دقت جمع شده‌اند، خداراشکر که به نوعی به مفاهیم عمیق‌تری مرتبط هستند.
که دادی؟ روح را با جسم الفت گر نگردیدی
محمد کاروان سالار ارواح مجرد را
هوش مصنوعی: به چه کسی جان را با بدن پیوند دادی؟ اگر محمد، پیشوای ارواح آزاد، تو را نبیند.
به آن حسن و شمایل طرح عشق افکنده شد ورنه
نمی‌دادند نقش هستی این لوح زبرجد را
هوش مصنوعی: محبت و زیبایی آن معشوق موجب شده که این هستی و زندگی به وجود آید؛ وگرنه اگر عشق و زیبایی نبود، وجود چنین شکل و نقشی از زندگی ممکن نبود.
به مکتب‌خانه کن مصحف از بر داشت آن روزی
که عقل کل نمی‌کرد از الف با فرق ابجد را
هوش مصنوعی: به مدرسه برو و قرآن را حفظ کن، روزی که فهم کامل هنوز الفبا را با هم نمی‌شناخت.
حدیث دل‌فروزش بس که شد مجموعه حکمت
حکیمان جزو می‌سازند اوراق مجلد را
هوش مصنوعی: دل‌فروش حکمت و معرفت را به قدری زیبا و پرمحتوا می‌کند که سخنان حکیمان به یکدیگر ارتباط پیدا کرده و مجموعه‌ای ارزشمند از اندیشه‌ها را تشکیل می‌دهد. این مجموعه به عنوان صفحات کتاب‌های نفیس و مهم شناخته می‌شود.
وجود مرکز پرگار عالم کی شدی ثابت
احد خود قاب قوسین ار نبودی میم احمد را
هوش مصنوعی: وجود دنیای بزرگ و بی‌پایان هنگامی پایدار شد که یکی از نشانه‌های باری تعالی، یعنی میم احمد، وجود نداشت و قوسین نیز وجود نمی‌داشت.
به مسکن بستر از پهلوی گرمش سرد ناگشته
کند طی بر براق معرفت اقصای مقصد را
هوش مصنوعی: با این که در کنار او هستم و در آرامش، فاصله‌ای که از او دارم باعث می‌شود که به دنیای معرفت و اهداف بلند برسم.
گرامی میهمانی در ره امشب میزبان دارد
ملایک بر فلک صف بست و عرض آراست مسند را
هوش مصنوعی: امشب مهمانی بسیار ارزشمندی در راه است و فرشتگان در آسمان صف کشیده‌اند و جایگاه را آماده کرده‌اند.
«نظیری» نشئه ذوقی ز جام هوشمندان کش
می و مطرب پریشان می‌کند مستان سرمد را
هوش مصنوعی: سازندگان و هنرمندان با الهام از شادی و ذوق خود، با نوشیدن شراب و نوازندگی، حال مستان جاودانه را دگرگون می‌کنند.