گنجور

شمارهٔ ۱۲

اگرم ز بی نیازی همه خوار و زار دارد
چه غم آنگل دورو را که چو من هزار دارد
ز غمت سینه این آه از آن نهفته دارم
که مرا ز بی چراغی بسر مزار دارد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگرم ز بی نیازی همه خوار و زار دارد
چه غم آنگل دورو را که چو من هزار دارد
هوش مصنوعی: اگر از بی نیازی همه در شرایط بدی هستند، چه ناراحتی‌ای از آن شخص دورو وجود دارد، در حالی که من هزاران مشکل دیگر دارم.
ز غمت سینه این آه از آن نهفته دارم
که مرا ز بی چراغی بسر مزار دارد
هوش مصنوعی: از غم تو دل من در دردی پنهان است و این آهی که از دل برمی‌خیزد، ناشی از تاریکی و سردرگمی‌ام است که مرا به یاد تو وادار می‌کند، گویی در کنار مزار تو هستم و به خاطر فقدانت دلم می‌شکند.