شمارهٔ ۲۰
زینهار ایدل از آن غمزه که شمشیر بدست است
باحذر باش که از مست کسی طرف نبستهست
کس چه سان از تو برد جان که زدنباله حشمت
حشم ناز و فنون تا نگری دست بدست است
کام من از تو همین بس که بپای تو نهم سر
که مرا پایه ز اندازه بالای تو پست است
نیست از پیچش موی تو مرا روی رهائی
کاین بلائی است ، که پابندِ من از روزِ الست است
پاس خوددار که در عهد تو هر خون که بریزد
مردم از چشم تو بیند که خطا شیوه مست است
اینهمه حلقه و چین و گره و بند چه حاجت
هرچه خواهی بکن ایزلف کست دست نبسته است
همه شب می نبرد خواب زاندیشه جهانرا
کآخر اینفتنه که برخواست کیش رأی نشست است
لَوحَش الله ، که نگاهِ کژَت از گوشهء ابرو،
راست چون تیر کماندار رها کرده و شست است
نیر آخر کشدم غیرت آنخال که دانم
خفته در کنج لبش چون مگس قندپرست است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زینهار ایدل از آن غمزه که شمشیر بدست است
باحذر باش که از مست کسی طرف نبستهست
هوش مصنوعی: ای دل، مواظب باش که آن زیبایی که با نگاهش فریبت میدهد، ممکن است خطرناک باشد. با احتیاط رفتار کن، زیرا بسیاری از جذابیتها ممکن است به قیمت گزاف تمام شوند.
کس چه سان از تو برد جان که زدنباله حشمت
حشم ناز و فنون تا نگری دست بدست است
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند که تو چگونه جان خود را به خاطر زیبایی و فریباییات از دست دادهای؛ پس از آنکه به دنبال جلال و شکوه خود رفتی، حالا در حال مقایسه و تماشا هستی.
کام من از تو همین بس که بپای تو نهم سر
که مرا پایه ز اندازه بالای تو پست است
هوش مصنوعی: خواسته من از تو همین است که برای تو به نشانه احترام سرم را به زمین بگذارم، زیرا بلندای مقام تو فراتر از آن است که من بتوانم به آن برسیم.
نیست از پیچش موی تو مرا روی رهائی
کاین بلائی است ، که پابندِ من از روزِ الست است
هوش مصنوعی: چون موی تو به فرم دلنشینی پیچیده است، من هرگز نمیتوانم از بند این عشق رهایی یابم. این مصیبت و گرفتاری، از روز آغاز خلقت من که از پیش مقدر شده، به من وابسته است.
پاس خوددار که در عهد تو هر خون که بریزد
مردم از چشم تو بیند که خطا شیوه مست است
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصی توصیه میشود که در مواجهه با خونریزی و مشکلات، خویشتنداری کند. در زمانهای که او زندگی میکند، هر خطایی که اتفاق بیفتد، مردم آن را به چشم او میبینند و او باید مراقب باشد که به رفتارهایی بیفتد که باعث ایجاد بینظمی و آشفتگی نشود. این وضعیت نشاندهنده ناپایداری و تاثیرات عاطفی است که میتواند به تباهی او منجر شود، مانند وضعیتی که مستی به وجود میآورد.
اینهمه حلقه و چین و گره و بند چه حاجت
هرچه خواهی بکن ایزلف کست دست نبسته است
هوش مصنوعی: این همه زحمت و پیچیدگی و محدودیت چه فایدهای دارد؟ هر کاری که میخواهی بکن، چون معشوق تو دستش بسته نیست.
همه شب می نبرد خواب زاندیشه جهانرا
کآخر اینفتنه که برخواست کیش رأی نشست است
هوش مصنوعی: هر شب خواب از افکار و اندیشههای انسان دور میشود، زیرا آخر آن این بلای بزرگی که آغاز شده، نشانگر این است که فرقهها و عقاید مختلف به پا خواستهاند و در حال شکلگیری هستند.
لَوحَش الله ، که نگاهِ کژَت از گوشهء ابرو،
راست چون تیر کماندار رها کرده و شست است
هوش مصنوعی: به حمد خدا، نگاه کج و معوج تو از گوشه ابرویت، مانند تیر کمانداری که رها شده، به سرعت و به دقت به هدف میزند.
نیر آخر کشدم غیرت آنخال که دانم
خفته در کنج لبش چون مگس قندپرست است
هوش مصنوعی: نیر آخر کشتم غیرت آنخال به این معناست که گاهی اوقات احساس میکنم غیرتم به خواب رفته، مانند مگسی که به دنبال قند است و در کنج لب معشوق آرام گرفته.
حاشیه ها
1403/02/02 14:05
سیدمحمد جهانشاهی
کاین بلائی است ، که پابندِ من از روزِ الست است
1403/02/02 14:05
سیدمحمد جهانشاهی
لَوحَش الله ، که نگاهِ کژَت از گوشهء ابرو،