گنجور

شمارهٔ ۱

زد ننگ عشق کوس ملامت به نام ما
ای پیک غم ببر به سلامت سلام ما
ساقی غم و جهان خم و دل جام و باده خون
جم را خبر دهید ز بزم مدام ما
چون دور چشم یار به کام است باک نیست
گو دور روزگار نباشد به کام ما
رنگ ریا نبرد ز سجاده آب نیل
کو آتشی که پخته کند زهد خام ما
دل را نظر بر وزن چشم است روز و شب
تا بو که سایه ز تو افتد به بام ما
ساقی چو دور باده‌گساری به ما رسد
خون کن به جای باده گلگون به جام ما
منت خدای را که به تلقین پیر عشق
شد خانقاه گوشه ابرو مقام ما
صبحی اگر به بوی وصالت به شام رفت
مشکل دگر به صبح رود بی‌تو شام ما
عمری‌ست سر به پای جوانان نهاده‌ایم
ای پیر عشق نیک بدار احترام ما
پر شد ز خیل ناله و آهم فضای چرخ
نیر کشید سر به فلک احتشام ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زد ننگ عشق کوس ملامت به نام ما
ای پیک غم ببر به سلامت سلام ما
هوش مصنوعی: ای فرستاده غم، ما را از ننگ عشق و انتقادها برهان و سلام ما را به سلامت به دیگران برسان.
ساقی غم و جهان خم و دل جام و باده خون
جم را خبر دهید ز بزم مدام ما
هوش مصنوعی: می‌گوید ای ساقی، به ما بگو که در این دورانی که غم و دنیا به شکل خم است و دل مانند جام و نوشیدنی پر از خون است، خبر این میهمانی دائمی ما را به دیگران برسان.
چون دور چشم یار به کام است باک نیست
گو دور روزگار نباشد به کام ما
هوش مصنوعی: تا زمانی که چشم یار به چشم ماست، نگران نیستیم، حتی اگر روزگار با ما همراه نباشد.
رنگ ریا نبرد ز سجاده آب نیل
کو آتشی که پخته کند زهد خام ما
هوش مصنوعی: رنگ فریب و تظاهر، ایمان و عبادی را که بر روی سجاده‌ای از آب نیل قرار دارد، تحت تاثیر قرار می‌دهد. چه آتشی وجود دارد که بتواند زهد ناپخته و نابسنده ما را تصفیه و تقویت کند؟
دل را نظر بر وزن چشم است روز و شب
تا بو که سایه ز تو افتد به بام ما
هوش مصنوعی: دل همیشه به وزن و سنگینی نگاه تو وابسته است، روز و شب در انتظار است تا شاید سایه‌ات بر بام ما بیفتد.
ساقی چو دور باده‌گساری به ما رسد
خون کن به جای باده گلگون به جام ما
هوش مصنوعی: زمانی که ساقی برای ما مشروبات را به ارمغان می‌آورد، به جای شراب سرخ رنگ، خون را در جام ما بریزد.
منت خدای را که به تلقین پیر عشق
شد خانقاه گوشه ابرو مقام ما
هوش مصنوعی: خدا را شکر که با راهنمایی مربی عشق، به مکانی آرام و معنوی دست یافته‌ایم که در آن می‌توانیم آرامش و نزدیکی به خدا را تجربه کنیم.
صبحی اگر به بوی وصالت به شام رفت
مشکل دگر به صبح رود بی‌تو شام ما
هوش مصنوعی: اگر روزی بوی دلخواه تو صبح را به شب برد، دیگر نمی‌توانم با وجود تو، شب را به صبح برگردانم.
عمری‌ست سر به پای جوانان نهاده‌ایم
ای پیر عشق نیک بدار احترام ما
هوش مصنوعی: سال‌های زیادی است که عمر خود را برای جوانان فدای عشق کرده‌ایم، ای پیر عشق، لطفاً به ما احترام بگذار.
پر شد ز خیل ناله و آهم فضای چرخ
نیر کشید سر به فلک احتشام ما
هوش مصنوعی: فضای آسمان پر از ناله و آه من شده و به خاطر عظمت ما، سر به آسمان برده است.