گنجور

شمارهٔ ۱

انی لقد اتصلت بالذات
یا من قطع الوصال هیهات
لما قرن سعود نجمی
ابدا قمری بالاتصالات
یا نایمة العیون باللیل
فی العشق من اهتمام او بات
فی الکأس تلالؤ الحمیا
یکفی لک هذه العلامات
انی لعطشت ایها الروح
من راحکم قم اسقنی هات
فی حبک کل عاشق هو
ما صار شهیدا انه مات
یا من انا انت انت عینی
من بعد تساقط الاضافات
من کل فانما علیها
هذا لک کافیا فی الاثبات
یا من متصورا سوایی
ایامک کلها لقد فات
غیری هلکت و ما بقی الیوم
فیها هو کائن سوی الذات
فی الواحد اذ بقیت غیری
من این یجی الی المنافات
یا نورک فی السماء و الارض
انت المصباح و انت مشکات
لو کان لی الشریک فی الکون
لا شرکت به و اعبد اللات
قد اظهر کنزه نسیمی
کلا هو للوجوه مرآت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

انی لقد اتصلت بالذات
یا من قطع الوصال هیهات
هوش مصنوعی: من به حقیقت حقیقی وصل شده‌ام، ای کسی که از پیوند دور شده‌ای، این بسیار بعید است.
لما قرن سعود نجمی
ابدا قمری بالاتصالات
هوش مصنوعی: زمانی که ستاره سعاد در آسمان درخشید، مانند قمری درخشان با ارتباطات محکم به نظر می‌رسد.
یا نایمة العیون باللیل
فی العشق من اهتمام او بات
هوش مصنوعی: ای خوابیده در شب، آیا به عشق و علاقه‌ات توجهی نداری و شب را در بی‌خبری می‌گذرانی؟
فی الکأس تلالؤ الحمیا
یکفی لک هذه العلامات
هوش مصنوعی: در جام نشانه‌های روشنی از عشق وجود دارد که کافی است تا متوجه شوی چه احساسی در دل داری.
انی لعطشت ایها الروح
من راحکم قم اسقنی هات
هوش مصنوعی: ای روح خوش‌پرواز، من در عطش هستم، به من بنوشان که بی‌نهایت تشنه‌ام.
فی حبک کل عاشق هو
ما صار شهیدا انه مات
هوش مصنوعی: هر عاشق در عشق تو به نوعی شهید شده است، زیرا او در این مسیر جان خود را فدای عشق کرده است.
یا من انا انت انت عینی
من بعد تساقط الاضافات
هوش مصنوعی: تو هستی و من تو هستم؛ تو چشمان من هستی پس از آن‌که تمام اضافات کنار رفتند.
من کل فانما علیها
هذا لک کافیا فی الاثبات
هوش مصنوعی: هر چیزی که هدف دارد، بر اساس این دلیل کافی است که همین نکته برای اثبات آن کافی است.
یا من متصورا سوایی
ایامک کلها لقد فات
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ای کسی که فکر می‌کنی تمام روزهای تو به خوبی و خوشی سپری شده، باید بدانی که آن روزها از دست رفته‌اند.
غیری هلکت و ما بقی الیوم
فیها هو کائن سوی الذات
هوش مصنوعی: جز تو دیگران هلاک شدند و امروز فقط چیزی که باقی‌مانده، همان ذات تو است.
فی الواحد اذ بقیت غیری
من این یجی الی المنافات
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره می کند که در زمان‌هایی که تنها خود را به یاد می‌آورد، نمی‌تواند نسبت به کسانی که در زندگی‌اش حضور دارند یا تأثیرگذار هستند، بی‌توجه باشد. به عبارت دیگر، وقتی فقط به خود فکر می‌کند، نمی‌تواند از وجود دیگران در زندگی‌اش غافل شود.
یا نورک فی السماء و الارض
انت المصباح و انت مشکات
هوش مصنوعی: تو روشنی‌دهنده‌ای در آسمان و زمین، تو چراغی هستی و تو محفظه‌ی نور.
لو کان لی الشریک فی الکون
لا شرکت به و اعبد اللات
هوش مصنوعی: اگر در جهان شریک و همتایی داشتم، هرگز او را شریک نمی‌کردم و فقط لات را می‌پرستم.
قد اظهر کنزه نسیمی
کلا هو للوجوه مرآت
هوش مصنوعی: نسیم به آرامی گنجینه‌ای را آشکار کرد که همواره برای چهره‌ها آینه‌ای است.