شمارهٔ ۲۱۸
ساقی! نسیم وقت گل آمد شتاب کن
باب الفتوح میکده را فتح باب کن
در وجه باده خرقه پشمین ما ببر
مرهون یک دو روزه می صاف ناب کن
بر دور عمر و گردش چرخ اعتماد نیست
جام و قدح چو نرگس و گل پرشراب کن
بفرست بوی خویش سحر با صبا به باغ
گل را در آتش افکن و از غیرت آب کن
بنگر به چشم مست اگرت باده پیش نیست
ارباب ذوق را همه مست و خراب کن
(آتش چه حاجت است که درنی زنی، بخوان
طومار شوق ما و جگرها کباب کن)
گر می کنی به کشتن احباب اتفاق
آغاز ناز و عشوه و جنگ و عتاب کن
ناموس شرع و غیرت و زهدم حجاب شد
برقع ز رخ برافکن و رفع حجاب کن
بگشای برقع از رخ چون آفتاب خویش
ماه دو هفته را ز حیا در نقاب کن
(با من گذار دیدن خوبان، اگر خطاست
ای پیر خانقاه! تو فکر صواب کن)
نقد حیات صرف مکن جز به وجه خوب
با خود چه می بری به قیامت؟ حساب کن
زر شد نسیمی از نظر کیمیای فضل
(قلاب دور حادثه گو انقلاب کن)
شمارهٔ ۲۱۷: نه چرخ دیده نه سیاره از بدایت حسنشمارهٔ ۲۱۹ - ستایش فضلالله نعیمی: گر طالب بقایی اول فنا طلب کن
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی! نسیم وقت گل آمد شتاب کن
باب الفتوح میکده را فتح باب کن
هوش مصنوعی: ای ساقی! نسیم بهاری از راه رسیده، پس زود باش و در را به روی میکده باز کن تا درها به روی خوشیها و لحظات شاداب باز شوند.
در وجه باده خرقه پشمین ما ببر
مرهون یک دو روزه می صاف ناب کن
هوش مصنوعی: بیا تا از شراب با کیفیتی که در دست داریم، خرقه پشمین ما را دور بیندازیم و از روزهای کوتاه لذت ببریم.
بر دور عمر و گردش چرخ اعتماد نیست
جام و قدح چو نرگس و گل پرشراب کن
هوش مصنوعی: به عمر و گذر زمان نمیتوان اعتماد کرد، بنابراین مانند گلها و نرگسها، از زندگی لذت ببر و تا میتوانی خوش بگذران.
بفرست بوی خویش سحر با صبا به باغ
گل را در آتش افکن و از غیرت آب کن
هوش مصنوعی: بوی خوش خود را همراه با نسیم صبحگاه به باغ بفرست. گلها را در آتش عشق بسوزان و با غیرت، آب زندگی را به آنها برسان.
بنگر به چشم مست اگرت باده پیش نیست
ارباب ذوق را همه مست و خراب کن
هوش مصنوعی: به چشمان مست مینگر اگر شراب در دستت نیست، تمام صاحبذوقها را به حال خراب و مستی برسان.
(آتش چه حاجت است که درنی زنی، بخوان
طومار شوق ما و جگرها کباب کن)
هوش مصنوعی: آتش چه نیازی دارد که به ما آسیب برساند؟ کافی است که احساس و اشتیاق ما را بخوانی و دلهای ما را بسوزانی.
گر می کنی به کشتن احباب اتفاق
آغاز ناز و عشوه و جنگ و عتاب کن
هوش مصنوعی: اگر تصمیم به کشتن دوستانت داری، پس از یک شروع زیبا و با ناز و عشوه، باید با جنگ و جدل و تهمت ادامهدهی.
ناموس شرع و غیرت و زهدم حجاب شد
برقع ز رخ برافکن و رفع حجاب کن
هوش مصنوعی: این مصرع بیانگر این است که اصول دین و اخلاقیات باید مورد توجه قرار گیرد و نباید تحت تأثیر ظاهر و زیورآلات قرار گیریم. پیشنهاد میکند که از محدودیتها و پردهها خارج شویم و خود را نشان دهیم تا به حقیقت و زیبایی واقعی دست یابیم.
بگشای برقع از رخ چون آفتاب خویش
ماه دو هفته را ز حیا در نقاب کن
هوش مصنوعی: برقع را از چهرهات کنار بزن و مانند خورشید جلوهگر باش، مثل ماهی که دو هفته در حیا پنهان است، خود را آشکار کن.
(با من گذار دیدن خوبان، اگر خطاست
ای پیر خانقاه! تو فکر صواب کن)
هوش مصنوعی: اگر دیدن زیبارویان با من اشتباهی است، ای پیشوای خانقاه! تو به آن فکر نکن و آن را درست بدان.
نقد حیات صرف مکن جز به وجه خوب
با خود چه می بری به قیامت؟ حساب کن
هوش مصنوعی: زندگیات را صرف چیزهای نیکو کن، زیرا در روز قیامت نمیتوانی چیزی جز اعمالت را با خودت ببری. به این موضوع فکر کن.
زر شد نسیمی از نظر کیمیای فضل
(قلاب دور حادثه گو انقلاب کن)
هوش مصنوعی: نسیمی از جانب نظر، مثل کیمیا، طلا شده است؛ حالا که حادثهای رخ داده، بنده باید این تحول را بپذیرد و تغییر کند.

نسیمی