گنجور

شمارهٔ ۱

ما نطق خدای کایناتیم
بیرون ز مکان و از جهاتیم
ماییم به حق چو نطق مطلق
آبای وجود و امهاتیم
چون قبله ماست روی جانان
زانروی همیشه در صلاتیم
فردیم و احد چو ذات مطلق
زان سی و دو و در صفاتیم
از هفت حروف آن سه نامیم
زان جمله حروف عالیاتیم
محویم چو در مقام توحید
فارغ ز بنین و از بناتیم
گوییم عیان که وصف ما چیست
ما پرتو نور فضل ذاتیم
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
ای بی خبر از وجود هستی
مستی و کنی تو عیب مستی
شاهد نشدی به نفس خود چون
بیزار ز گفته الستی
در عهد خدا کجا رسی تو
عهدی که چو کرده ای شکستی
الله ظهور کرد از آدم
کی بینیش تو که بت پرستی
اصنام تو را خلیل بشکست
تا باز رهی و هم نرستی
از بهر بتان قیام کردی
در نار سعیر از آن نشستی
تا روی به فضل حق نیاری
در دام بلا چو حوت شستی
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
بشنو سخنی رموز مطلق
بی او تو مزن دم از اناالحق
زیرا که نه حد توست دانی
مهتاب کجا و رنگ زیبق
دانی به یقین که فضل حق بود
خلاق زمین و چرخ ازرق
این صورت «کن » که دار اشیا
پیداست که از کجاست منشق
از نور خط وجه آدم
ایشان همگی به فضل ملحق
گر نامه خودبخود بخوانی
روشن شودت رموز مغلق
می دان به یقین که غرقه گردد
در بحر و محیط زود زورق
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
عاشق که به روی یار شیداست
رویی که در او دو کون پیداست
هرجا که نظر کند به تحقیق
در روی حبیب خویش بیناست
زانروی کنایت الهی
با او به طریق رمز گویاست
کاین صورت نطق و خط دستت
کز جمله دست خلق بالاست
بیعت نکند اگر بدین دست
در نار سعیر جا مهیاست
در روی حق است چو روی، عاشق
فارغ ز وجود کل اشیاست
چون حق به حقیقت اوست موجود
علام غیوب جمله اسماست
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیاء
ای طالب رمز هر معانی!
رمزی است بگویم ار بدانی
جز نور نطق فضل یزدان
هرچیز که هست هست فانی
توحید یگانه بودن است چون
در کثرت غیر چند مانی؟
از اسم و مسمیات اشیا
راهی به خدا بر ار توانی
موجود به حق چو نطق ذات است
زین فضل خداست لامکانی
چون ذات خداست نطق روپوش
موسی شنود که: لن ترانی
چون پرده ز روی یار برداشت
سلطان سریر جاودانی
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
ای نور نطق فضل یزدان
عالم همه نطق و سر برهان
از جنس خلایق دو عالم
شد فاش عیان ز نوع انسان
آن نور چون یکی است در اصل
فضل احد آن خدای دوران (؟)
آدم که خلیفه خدا بود
عرش است در او ظهور رحمان
از نام و نشان هر وجودی
بودند ملک تمام نادان
آدم چو معلم ملک شد
در اسم و مسمیات ایشان
بر فرق فلک مکان از آن یافت
این عرش سریر فضل دوران
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
ابلیس لعین خسیس و مردود
برتافت ز روی وجه مسجود
از لوح وجود وجه آدم
حرفی چو نخواند گشت مطرود
وین راه برای نسل آدم
کرد از خود و آن پلید مردود
بی اسم بماند و بی مسما
تا نیست شد و نماند موجود
از سر پدر شدیم آگاه
احمد چو نشان راه بنمود
گردید به حق شفیع امت
برخاست چو از مقام محمود
محمود یمین حق تعالی است
چون فضل احد رموز بگشود
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
ای داده ز روی خود گواهی
زانروی سفیدی و سیاهی
کاندر شب و روز وجه ما داشت
نقش دو جهان، عیان، کماهی
زین روی به نزد اهل توحید
هر ذره که می روی به راهی
چون زان تو است این همه امر
می کن به مراد هرچه خواهی
از بهر هدایت دو عالم
خورشید به روز و شب چو ماهی
زد بحر محیط فضل چون موج
ماییم در او دوان چو ماهی
عرش است سریر و جای سلطان
بر تخت برآ که پادشاهی
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
از روی تو تا که گشتم آگاه
بر خون خودم شریک بالله
با روی تو هرچه هست فانی است
گفتیم حدیث و قصه کوتاه
جز روی تو دیدنم حرام است
فی الجمله اگر بود به اکراه
آه از دل دردمند عاشق
گر تو نشوی دلیل این راه
با هرکه عنایت تو باشد
یوسف صفتش برآری از چاه
عشق تو خلل پذیر نبود
گر سال بود تمام و گر ماه
شد کشته «علی » و گشت فانی
در نطق قدیم فضل الله
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: ترجیع بند
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما نطق خدای کایناتیم
بیرون ز مکان و از جهاتیم
هوش مصنوعی: ما کلام و بیان خداوند جهان هستیم و از همه مکان‌ها و جهات فراتر می‌باشیم.
ماییم به حق چو نطق مطلق
آبای وجود و امهاتیم
هوش مصنوعی: ما به حق مثل صحبت بی‌پرده و واضحی هستیم که از وجود پدران و مادران نشأت گرفته است.
چون قبله ماست روی جانان
زانروی همیشه در صلاتیم
هوش مصنوعی: چون چهره محبوب ما همچون قبله است، بنابراین همیشه در عبادت و نماز به او توجه داریم.
فردیم و احد چو ذات مطلق
زان سی و دو و در صفاتیم
هوش مصنوعی: ما فردی هستیم و مانند وجود مطلق هستیم که به کثرت صفات و ویژگی‌ها در آمده‌ایم.
از هفت حروف آن سه نامیم
زان جمله حروف عالیاتیم
هوش مصنوعی: از هفت حرف، سه حرف را انتخاب می‌کنیم و از میان این حروف، ما به نام‌های برجسته و شایسته‌ای دست می‌یابیم.
محویم چو در مقام توحید
فارغ ز بنین و از بناتیم
هوش مصنوعی: من در مقام یکتایی و اتحاد هستم و از وابستگی‌های خانوادگی و فرزندی رهایی یافته‌ام.
گوییم عیان که وصف ما چیست
ما پرتو نور فضل ذاتیم
هوش مصنوعی: ما به طور واضح و روشن بیان می‌کنیم که ویژگی ما چیست؛ ما همچون نوری از فضیلت وجود خود هستیم.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: حسن و بزرگی خداوند یکتا که خالق همه موجودات و اشیا است.
ای بی خبر از وجود هستی
مستی و کنی تو عیب مستی
هوش مصنوعی: ای کسی که از وجود و حقیقت زندگی بی‌خبری، چطور می‌توانی به مستی عیب بگیری؟
شاهد نشدی به نفس خود چون
بیزار ز گفته الستی
هوش مصنوعی: خودت را از حرف «آلست» بی‌نیاز می‌دانی و به همین دلیل شاهدی بر خودت نیستی.
در عهد خدا کجا رسی تو
عهدی که چو کرده ای شکستی
هوش مصنوعی: در زمانه‌ای که خداوند پیمان بسته است، تو به کجا می‌رسی؟ پیمانی که اگر روزی بسته‌ای، آن را شکسته‌ای.
الله ظهور کرد از آدم
کی بینیش تو که بت پرستی
هوش مصنوعی: خداوند از وجود آدم نمایان شد، حالا تو چطور هنوز به پرستش بت‌ها ادامه می‌دهی؟
اصنام تو را خلیل بشکست
تا باز رهی و هم نرستی
هوش مصنوعی: ابراهیم (خلیل) بت‌های تو را شکسته است تا تو دوباره به راه راست برگردی و از مسیر خود خارج نشوی.
از بهر بتان قیام کردی
در نار سعیر از آن نشستی
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و محبت به معشوقان، در آتش سختی‌ها ایستادگی کردی، اما در عوض، آرامش و راحتی را از دست دادی.
تا روی به فضل حق نیاری
در دام بلا چو حوت شستی
هوش مصنوعی: تا زمانی که بر لطف و رحمت خداوند تکیه نکنی، به سرنوشت‌های ناخوشایند و مشکلات دچار خواهی شد، مانند ماهی‌ای که در خطر افتاده است.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: نعمت و کرم خداوند یکتا، خالق تمام موجودات است.
بشنو سخنی رموز مطلق
بی او تو مزن دم از اناالحق
هوش مصنوعی: به سخنان رازآلود و عمیق گوش کن، بی‌او از خود هیچ نگو.
زیرا که نه حد توست دانی
مهتاب کجا و رنگ زیبق
هوش مصنوعی: چون مهتاب و رنگ زیبایی تو را نمی‌شناسد، پس درک تو از زیبایی‌ها فراتر از آن است که تصور می‌کنی.
دانی به یقین که فضل حق بود
خلاق زمین و چرخ ازرق
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی که به طور قطع، فضل و رحمت خداوند، خالق زمین و آسمان آبی است؟
این صورت «کن » که دار اشیا
پیداست که از کجاست منشق
هوش مصنوعی: این چهره‌ای که در اشیا دیده می‌شود، از کجا به وجود آمده است.
از نور خط وجه آدم
ایشان همگی به فضل ملحق
هوش مصنوعی: از نور خط و صورت آدمی، همه به لطف و کرم الهی پیوسته‌اند.
گر نامه خودبخود بخوانی
روشن شودت رموز مغلق
هوش مصنوعی: اگر خودت به مطالعه و تحلیل نوشته‌هایت بپردازی، معانی پیچیده و اسرار پنهان برایت روشن می‌شود.
می دان به یقین که غرقه گردد
در بحر و محیط زود زورق
هوش مصنوعی: بدان که اگر در دریا و محیطش فرو بروی، کشتی‌ات به زودی غرق خواهد شد.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: شایستگی و رحمت پروردگار یکتا، خالق همه موجودات و اشیا می‌باشد.
عاشق که به روی یار شیداست
رویی که در او دو کون پیداست
هوش مصنوعی: عاشق در دیدن چهره محبوبش به وجد می‌آید، چهره‌ای که جلوه‌های زیبایی در آن نمایان است و تمام دنیای وجودش را به نمایش می‌گذارد.
هرجا که نظر کند به تحقیق
در روی حبیب خویش بیناست
هوش مصنوعی: هر جایی که به دقت به چهره عزیزش نگاه کند، می‌تواند زیبایی و صداقت را ببیند.
زانروی کنایت الهی
با او به طریق رمز گویاست
هوش مصنوعی: به خاطر آن روی زیبا و دلربا، الهی با او به زبان رمزی صحبت می‌کند.
کاین صورت نطق و خط دستت
کز جمله دست خلق بالاست
هوش مصنوعی: این صورت و نوشته‌هایی که تو به دست آوردی، از تمام آثار دیگران برتر و بالاتر است.
بیعت نکند اگر بدین دست
در نار سعیر جا مهیاست
هوش مصنوعی: اگر کسی به این دست، پیمان ندهد، جای او در آتش جهنم آماده است.
در روی حق است چو روی، عاشق
فارغ ز وجود کل اشیاست
هوش مصنوعی: وقتی عشق واقعی در دل باشد، زیبایی و حقیقت به وضوح در چهره شخص نمایان می‌شود و عاشق از همه چیزهای دنیوی و مادی بی‌نیاز و غافل است.
چون حق به حقیقت اوست موجود
علام غیوب جمله اسماست
هوش مصنوعی: چون حقیقت حق وجود دارد، تمام نام‌های او نمایانگر مسائل پنهان هستند.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیاء
هوش مصنوعی: نعمت و سرشت بی‌نظیر آن خدای یکتا، خالق همه موجودات و اشیاء است.
ای طالب رمز هر معانی!
رمزی است بگویم ار بدانی
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنبال فهم معانی هستی! راز و رمزی هست که اگر بدانید، آن را با شما در میان می‌گذارم.
جز نور نطق فضل یزدان
هرچیز که هست هست فانی
هوش مصنوعی: به جز نور و روشنایی کلام و دانش خداوند، هر چیز دیگری که وجود دارد، فانی و زوال‌پذیر است.
توحید یگانه بودن است چون
در کثرت غیر چند مانی؟
هوش مصنوعی: یگانه بودن خداوند یعنی اینکه او تنهاست و در میان این همه موجودات متنوع و مختلف، فقط او یک حقیقت واقعی است.
از اسم و مسمیات اشیا
راهی به خدا بر ار توانی
هوش مصنوعی: اگر بتوانی، از طریق نام‌ها و ویژگی‌های اشیا، به شناخت خدا برس.
موجود به حق چو نطق ذات است
زین فضل خداست لامکانی
هوش مصنوعی: موجودات به دلیل وجود و حقیقت خود، همچون سخن گفتن ذات خداوندی هستند و این نعمت و برکت، ناشی از فضیلت و جلال الهی است که فراتر از هرگونه مکان و زمان قرار دارد.
چون ذات خداست نطق روپوش
موسی شنود که: لن ترانی
هوش مصنوعی: چون خداوند در اصل خود را از دیدگان پوشانده، حتی موسی هم که از نزدیک سخن می‌شنود، نمی‌تواند ذات او را ببیند و به او دسترسی پیدا کند.
چون پرده ز روی یار برداشت
سلطان سریر جاودانی
هوش مصنوعی: وقتی پرده از روی محبوب کنار رفت، پادشاهی جاودانی نمایان شد.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: نعمت و بزرگی یکی، خدای یکتاست که همه چیز را خلق کرده و وجود همه اشیا را به وجود آورده است.
ای نور نطق فضل یزدان
عالم همه نطق و سر برهان
هوش مصنوعی: ای روشنایی کلام و دانش الهی، تمام عالم روشنگر و دلیل بر حقایق است.
از جنس خلایق دو عالم
شد فاش عیان ز نوع انسان
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ویژگی‌های انسان‌ها و نوع بشر به طور واضح و آشکار در بین موجودات دو جهان (این جهان و جهانی دیگر) شناخته شده و مشخص شده است.
آن نور چون یکی است در اصل
فضل احد آن خدای دوران (؟)
هوش مصنوعی: آن نور، به عنوان تجلی و خلاصه‌ای از فضل و رحمت الهی است که از یک مقام واحد و یگانگی سرچشمه می‌گیرد و به همه موجودات عالم تابیده است. این نور نشان‌دهنده قدرت و حکمت خدایی است که بر زمان و مکان تسلط دارد.
آدم که خلیفه خدا بود
عرش است در او ظهور رحمان
هوش مصنوعی: انسان که جانشین خداوند است، تجلی و اثرات رحمت پروردگار در وجود او نمایان است.
از نام و نشان هر وجودی
بودند ملک تمام نادان
هوش مصنوعی: هر وجودی بدون نام و نشانه‌اش به‌طور کامل نادان است و نمی‌تواند اصالت خود را نشان دهد.
آدم چو معلم ملک شد
در اسم و مسمیات ایشان
هوش مصنوعی: وقتی انسان به مقام معلمی می‌رسد، در شناخت و درک اسم‌ها و معانی آن‌ها به مهارت می‌رسد.
بر فرق فلک مکان از آن یافت
این عرش سریر فضل دوران
هوش مصنوعی: بر فراز آسمان، مکانی یافت که به خاطر فضل و برکت دوران، به عرش و تخت سلطنت تبدیل شده است.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: نعمت و کرم خداوند، خالق یگانه، شامل حال تمام موجودات است.
ابلیس لعین خسیس و مردود
برتافت ز روی وجه مسجود
هوش مصنوعی: ابلیس خبیث و بخیل از اینکه فرشته‌ای را سجده کند، سر باز زد و این کار را نپذیرفت.
از لوح وجود وجه آدم
حرفی چو نخواند گشت مطرود
هوش مصنوعی: از وجود آدم هیچ نشانه و نشتی یافت نشد که باعث شود او مورد قبول واقع نشود و از درگاه حق رانده شود.
وین راه برای نسل آدم
کرد از خود و آن پلید مردود
هوش مصنوعی: این مسیر به نسل آدم از خود او منتقل شد و آن شخص ناپاک و مورد رد جامعه بود.
بی اسم بماند و بی مسما
تا نیست شد و نماند موجود
هوش مصنوعی: بگذار نامی نداشته باشد و بی هویت بماند، تا زمانی که چیزی از آن باقی نماند و وجودی نداشته باشد.
از سر پدر شدیم آگاه
احمد چو نشان راه بنمود
هوش مصنوعی: احمد به ما نشان داد که چگونه از طریق تجربیات پدرمان به دانایی برسیم.
گردید به حق شفیع امت
برخاست چو از مقام محمود
هوش مصنوعی: به حق شفیع امت، پیامبر (ص) به مقام محمود فراز یافت و به میان اهل آسمان‌ها رفت.
محمود یمین حق تعالی است
چون فضل احد رموز بگشود
هوش مصنوعی: محمود مظهر و نماینده خداوند است، چرا که مانند فضل الهی اسرار و رموز را آشکار ساخت.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: ما از لطف و رحمت خدای یکتا سخن می‌گوییم که خالق همه موجودات و اشیاء است.
ای داده ز روی خود گواهی
زانروی سفیدی و سیاهی
هوش مصنوعی: ای که از چهره‌ات شهادت می‌برم، از رنگ سپید و سیاهت.
کاندر شب و روز وجه ما داشت
نقش دو جهان، عیان، کماهی
هوش مصنوعی: در شب و روز، چهره و ماهیت ما در روشنایی و وضوح به چشم می‌آید و مانند ماه نمایان است.
زین روی به نزد اهل توحید
هر ذره که می روی به راهی
هوش مصنوعی: هر ذره‌ای که در مسیر خود حرکت می‌کنی، به اهل توحید نزدیک‌تر می‌شوی.
چون زان تو است این همه امر
می کن به مراد هرچه خواهی
هوش مصنوعی: چون همه این کارها به خاطر توست، پس هر چیزی را که می‌خواهی بخواه و درخواست کن.
از بهر هدایت دو عالم
خورشید به روز و شب چو ماهی
هوش مصنوعی: برای راهنمایی و روشنایی دنیاهای مختلف، خورشید در روز و ماه در شب وجود دارند.
زد بحر محیط فضل چون موج
ماییم در او دوان چو ماهی
هوش مصنوعی: ما همچون موج‌هایی در دریاچه‌ای بزرگ از دانش و فضیلت هستیم و در آن به آرامی حرکت می‌کنیم، مانند ماهیانی در آب.
عرش است سریر و جای سلطان
بر تخت برآ که پادشاهی
هوش مصنوعی: عرش مانند یک تخت بلند است و مکانی است برای پادشاهان که بر آن نشسته‌اند و سلطنت می‌کنند.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: نعمت و رحمت خداوند یگانه، خالق تمامی موجودات و اشیاء است.
از روی تو تا که گشتم آگاه
بر خون خودم شریک بالله
هوش مصنوعی: از زمانی که زیبایی تو را دیدم، متوجه شدم که در عشق و احساس خودم چقدر رنج می‌کشم.
با روی تو هرچه هست فانی است
گفتیم حدیث و قصه کوتاه
هوش مصنوعی: هر چیزی که با چهرهٔ تو همراه است، تباه و نابود می‌شود. این را بیان کردیم تا داستان و سخن طولانی نشود.
جز روی تو دیدنم حرام است
فی الجمله اگر بود به اکراه
هوش مصنوعی: به جز دیدن چهره تو، هر چیزی برایم ممنوع است، حتی اگر به زور هم باشد.
آه از دل دردمند عاشق
گر تو نشوی دلیل این راه
هوش مصنوعی: ای دریغ از دل عاشق که در آتش درد می‌سوزد، اگر تو دلیلی برای ادامه این مسیر نباشی.
با هرکه عنایت تو باشد
یوسف صفتش برآری از چاه
هوش مصنوعی: هر کسی که مورد لطف و محبت تو باشد، تو همچون یوسف او را از گمراهی و سختی نجات می‌دهی.
عشق تو خلل پذیر نبود
گر سال بود تمام و گر ماه
هوش مصنوعی: عشق تو هرگز آسیب‌پذیر نیست، چه یک سال طول بکشد و چه یک ماه.
شد کشته «علی » و گشت فانی
در نطق قدیم فضل الله
هوش مصنوعی: علی به قتل رسید و در سخنان قدیمی فضل الله از بین رفت.
فضل احد آن خدای یکتا
خلاق وجود جمله اشیا
هوش مصنوعی: سلطنت و رحمت خداوند بی‌نهایت است و او خالق همه چیزها در جهان است.