گنجور

بخش ۷۹ - سؤال کردن برهمن

دگر گفت کای نوجوان برهمن
بپرسم یکی داستان کهن
شنیدی همه خانه سال خورد
درستی فتاده همه زرد زرد
ده و دو دریچه در این کنگره
از این در بدان در درش در شده
ازین در بدان در دواند درست
نگردد ز تک دایما هیچ سست
نه راه برون دارد از پنجره
گهی برقرارست و گه بر دره
بدان سان که باشد همی سال و ماه
که پوید نیاساید از تیر راه

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر گفت کای نوجوان برهمن
بپرسم یکی داستان کهن
هوش مصنوعی: دیگری به نوجوان برهمن گفت: می‌خواهم از تو یک داستان قدیمی بپرسم.
شنیدی همه خانه سال خورد
درستی فتاده همه زرد زرد
هوش مصنوعی: شنیدی که همه‌ جا زمان پیری و کهولت بر زندگی حاکم شده و همه چیز رنگ زرد و پژمرده به خود گرفته است.
ده و دو دریچه در این کنگره
از این در بدان در درش در شده
هوش مصنوعی: در این سازه، دو دهنه در نظر گرفته شده که از این در به آن در ادامه دارد و در این مسیر، ورودی‌ها و راه‌ها برقرار است.
ازین در بدان در دواند درست
نگردد ز تک دایما هیچ سست
هوش مصنوعی: اگر از در افرادی به در دیگری برویم، وضعیت درست و ثابتی به دست نمی‌آوریم؛ زیرا در حالت تنهایی و دائمی، هیچ چیز محکم نخواهد بود.
نه راه برون دارد از پنجره
گهی برقرارست و گه بر دره
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که راهی برای خروج از پنجره وجود ندارد و گاهی این راه وجود دارد و گاهی هم نیست. به عبارت دیگر، در سروکار داشتن با وضعیت مشخص، برقراری و ارتباط برقرار کردن ممکن است بی‌ثبات باشد و در لحظه‌ای وجود داشته باشد و در لحظه‌ای دیگر ناپدید شود.
بدان سان که باشد همی سال و ماه
که پوید نیاساید از تیر راه
هوش مصنوعی: به گونه‌ای که سال و ماه می‌گذرد، زندگی نیز ادامه دارد و هیچ‌گاه از مسیر خود عقب‌نشینی نمی‌کند.