گنجور

بخش ۶۲ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن

دگر گفت کای جمله دریای راز
مرا مشکلی هست بگشای راز
به گیتی جفاکاره و دل شکن
که بینی که بد گشت با انجمن
بگریید زان پیر آموزگار
که این بد نباشد بجز روزگار
کزو هیچ بیچاره خشنود نیست
نبینم کسی را کزو دود نیست
همه دل فکارند و گشته نژند
ازو هر دلی خسته و مستمند
بدین سان که بینی جهنده جهان
برآرد بلند و کشد ناگهان

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دگر گفت کای جمله دریای راز
مرا مشکلی هست بگشای راز
هوش مصنوعی: سپس گفت: ای همه شما که مانند دریا پر از راز هستید، من مشکلی دارم که لطفاً این راز را برای من روشن کنید.
به گیتی جفاکاره و دل شکن
که بینی که بد گشت با انجمن
هوش مصنوعی: در این دنیا افراد بدخواه و دل‌شکن زیادی وجود دارند که وقتی با هم جمع می‌شوند، وضعیت را خراب‌تر می‌کنند.
بگریید زان پیر آموزگار
که این بد نباشد بجز روزگار
هوش مصنوعی: بگریید از آن معلم سالمند که این شرایط بد از روزگار است.
کزو هیچ بیچاره خشنود نیست
نبینم کسی را کزو دود نیست
هوش مصنوعی: هیچ آدمی از او راضی نیست، و نمی‌خواهم کسی را ببینم که از او برکت یا خیری نمی‌رسد.
همه دل فکارند و گشته نژند
ازو هر دلی خسته و مستمند
هوش مصنوعی: همه دل‌ها در فکر و اندیشه هستند و از این موضوع ناراحت و دلگیرند؛ هر قلبی خسته و نیازمند شده است.
بدین سان که بینی جهنده جهان
برآرد بلند و کشد ناگهان
هوش مصنوعی: به این شکل که مشاهده می‌کنی، جهان به صورت ناگهانی تغییر می‌کند و چیزهای جدید و بلندی را به نمایش می‌گذارد.