بخش ۳۸ - قاهره
و ازتنیس به قسطنطنیه کشتی به بیست روز رود. و ما به جانب مصر روانه شدیم و چون به نزدیک دریا میرسد شاخها میشود و پراکنده در دریا میریزد. و آن شاخ آب را که ما در آن میرفتیم رومش میگفتند و همچنین کشتی از روی آب میآمد تا به شهری رسیدیم که آن را صالحیه میگفتند و این روستای پرنعمت و خواربار است و کشتی بسیار میسازند و هر یک را دویست خروار بار میکنند و به مصر میبرند تا در دکان بقال میرود که اگر نه چنین بودی آزوقه آن شهر به پشت ستور نشایستی داشتن با آن مشغله که آن جاست. و ما بدین صالحیه از کشتی بیرون آمدیم و آن شب نزدیک شهر رفتیم. روز یکشنبه هفتم صفر سنه تسع وثلثین و اربعمائه که روز اورمزد بود از شهریورماه قدیم در قاهره بودیم.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
اشکارا شاخاب را برای خلیج بکار برده است ، به کردی هم خلیج کندا یعنی با اب کنده شده است که زیباست ، اما خلیج به عربی یعنی اسب تیز رو ، به معنی gulf , شاخاب ان با تردید به فارسی بودن امده است .
اورمزد روز یا هرمز روز پنجشنبه است گویا . روز ا ام ماه را هم می گویند
منظورش از قسطنطنیه کجاست ! و اینکه با کشتی تا خود قاهره اومدن ! که البته زمان زیاد باید ببره
کنستانتیپول منظورش بوده یعنی همان استامبول امروزی که از راه آب به شمال افریکا می پیوندد .حکیم دانا بوده است و دو سخنی در میان گفته هایش نیست .
ناصر خسرو چون مسیر 20 روزه استانبول یا قسطنطنیه را طولانی می بیند. و قبلا هم گفته بود مایل به سفر با کشتی نیست چه برسد طولانی لذا از تنیس یا قبرس کنونی با کشتی بطرف مصر حرکت می کنند و وارد بند کوچکی بنام صالحیه می شوند که احتمالا به شهر کنونی پورت سعید مصر وصل شده باشد. و از پرت سعید تا قاهره دویست کیلومتر است.