بخش ۴۱ - صف سی و سوم
پیداست که بر نفس کلی پوشیده نبودهست حرکات و افعال فلک از آغاز تا به آنجام او، و نفس کل حاجتمند نیست که بگرداند مر چیزی را از حرکات فلک و حالهای آن، از بهر آنک نهاد این به غایت حکمت بوده است، و نیست هیچ چیز کز حرکات فلک و کواکب همی پیدا شود جز بر مراد نفس کلی، و یافته نشود اندر قوتهای فلک باطل شدن قوتی که بدان باطل شدن نوعی باشد از انواع موالید تا روا باشد که چیزی پیدا شود به خلاف آنچه هست، و گر از حرکات فلک چیزی بودی بر خلاف مراد نفس کلی لازم آمدی که بدان حرکت بی مراد چیزی حاصل آمدی که اندر زایش عالم آن نبوده بودی، و چون هیچ چیز پیدا نمی شود اندر عالم جز آنک بودهست دانستیم که کمیت فلک بر مراد نفس کل است.
بخش ۴۰ - صف سی و دوم: هر چیزی که او را بیابند یکبار و آنگه نابوده شود پس بار دیر همچنان پیدا آید، و آن نابوده شده جایی نبود کز آن همانجای پیدا آمد، آن چیز جزیی باشد از کلی که از آن کل پیدا شود و بدان کل باز شود. چنانک موجود است اندر شخص مردم گرمی و سردی و تری و خشکی اندر وقتی و باز نابوده شود به مرگ جسمانی آن مردم، یا مران را به ذات او نیابند البته، و باز به وقتی دیگر پیدا شود اندر شخص دیگر همچنانک پیش از آن جای دیگر بوده بود.بخش ۴۲ - معارضه: اگر کسی گوید که حادثهای بزرگ که اندر عالم همی افتد از زلزله و صاعقه و قحط و افراط آب و آتش و طاعون و جز آن که آفرینش حیوان بدان تباه می شود نشان آنست که نه بر مراد نفس کلی است چون صنعتهای او را تباه میکند.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیداست که بر نفس کلی پوشیده نبودهست حرکات و افعال فلک از آغاز تا به آنجام او، و نفس کل حاجتمند نیست که بگرداند مر چیزی را از حرکات فلک و حالهای آن، از بهر آنک نهاد این به غایت حکمت بوده است، و نیست هیچ چیز کز حرکات فلک و کواکب همی پیدا شود جز بر مراد نفس کلی، و یافته نشود اندر قوتهای فلک باطل شدن قوتی که بدان باطل شدن نوعی باشد از انواع موالید تا روا باشد که چیزی پیدا شود به خلاف آنچه هست، و گر از حرکات فلک چیزی بودی بر خلاف مراد نفس کلی لازم آمدی که بدان حرکت بی مراد چیزی حاصل آمدی که اندر زایش عالم آن نبوده بودی، و چون هیچ چیز پیدا نمی شود اندر عالم جز آنک بودهست دانستیم که کمیت فلک بر مراد نفس کل است.
هوش مصنوعی: به وضوح مشخص است که حرکات و رفتارهای آسمان از ابتدا تا پایانی خاص برای نفس کلی روشن بوده است. نفس کلی نیازی به تغییر در حرکات آسمان و حالتهای آن ندارد، زیرا این امور با نهایت حکمت طراحی شدهاند. هیچ چیزی از حرکات آسمانی و ستارهها نمیتواند به وجود آید مگر اینکه مطابق با اراده نفس کلی باشد. همچنین در قدرتهای آسمانی هیچ چیز نمیتواند به حالت عدم برسد به گونهای که بر روند طبیعی تولید تأثیر بگذارد و چیزی به وجود آید که برخلاف واقعیت باشد. اگر حرکتی در آسمان مخالف با اراده نفس کلی وجود میداشت، نتیجهای به وجود میآمد که در روند آفرینش جهان نبوده است. بنابراین، از آنجا که هیچ چیزی در جهان به وجود نمیآید مگر آنچه که باید باشد، میتوانیم نتیجه بگیریم که حرکات آسمانی بر اساس اراده نفس کلی شکل گرفتهاند.