گنجور

بخش ۳۸ - فصل اندر تمامی کتاب

این قصیده آنچه بما رسید هشتادودو بیتست، و‌اندرو نودو یک سؤال است چه فلسفی و چه منطقی و چه طبیعی وچه نحوی و چه دینی و چه تاویلی: هر یکی را جوابی بحق داده شد. و آنچه واجب آمد از بسط معانی و شرح اقاویل بی تفصیل، فراز آورده شد و گزارده آمد هم از طریق حکمت فلسفه و هم از سبیل حکمت دین حق. و بدین شرحهاء مفصل و بیانهاء مؤکد و فصلهاء معتمد و مؤکد مرین قصیده را که بر مثال جسدی مهمل و مبدد و مطروح و مرذول و معزول بود، مطرح کرده شد و پراگندهاء او را تالیف داده آمد. و مختار و مشهورو مذکور گردانیدیمش بر مقتضاء التماس امیر بزرگوار نام‌دار بیدار حقایق جوی دقایق دان معانی طراز سخن شناس علم ورز عدل سیرت احسان‌گستر حکمت پرور هنرور، اعنی امیر بدخشان عین الدوله زین المله فخرالامة شمس الاعالی ابوالمعالی علی بن الاسد بن الحارث مولی امیر المؤمنین، خدای تعالی ولایت دینی و دنیاوی او را بسلامت عاجل و سعادت آجل پیونداد و توفیقش بر احیاء علم و حکمت و اثبات حق و حقیقت و اعزاز جد و بصیرت بیفزایاد! که من بعمر دراز خویش‌اندر فراخ زمین خدای سبحانه جز او کسی ندیدم که با اقبال دنیا بوی، آنکس طلب ذخایرعلمی و دفاین دینی و خزاین صدقی (کند)، و فکر این زایل فانی (نکند)، چه هرکس (از) امثال و اکفاء اویند از امرا و سلاطین بموجب دنیا کار کردست، مگر او کز دینا و اقبال روزگار و مساعدت مساعد فلکی و بباطن ملکی و طاعت رعایا و ملک میراثی و ملک جلالی و انقیاد خیل وحشم و خدم باکتساب نام نیکو و اقتناء محامد بسنده کردست، و اعتماد بر اعتقاد درست خویش دارد‌اندر دین، والتجا بفضل خدای سبحانه کردست‌اندر استبداد، بر دست گرفتن افسار روزگار، و تخلیص مر اهل اظطرار را از نوایب چرخ دوار.

و این بیتهاء مخلصانه که خود گفته است، ازو مر عقلا را بر اعتقاد پاک (او گواه است.) و این بیتها اینست.

شعر شمس الدین الاعالی ابوالمعالی:

مشو تا توانی سوی بندگان
همی تا خداوند باشد بجای!
که فریادرس نیست‌اندر جهان
بهر سختیی بنده را جز خدای

هر خردمندی که مرین کتاب را ببیند،‌اندرین اقاویل که ما بحکایت‌اندر جواب هر سؤالی از حکماء فلسفه یاد کردیم، و سپس از آن مر آن را (ب) شرح و برهان تاویلی از مستنبطان اهل تایید و مستخرجان «الراسخون فی العلم» علیهم السلام مسدد و مؤکد گردانیدیم، بچشم بصیرت بنگراد، و هر نکته‌ئی را بحق تامل کناد، و اگر‌اندر اشارتی دینی یا‌اندر عبارتی تاویلی لفظی یا نکته‌ئی یابد که آن میان فضلاء نام آور دنیاوی از ادبا و شعرا و کتاب معروف نیست، مر آن را منکر مشواد! از بهر آنک جواهر علم دین حق برشتهاء امثال بسته است و‌اندر درجهاء رموز نهفته است«لا یمسه الا المطهرون.» و کسانی که مستورات علم کتاب عزیز را دیده‌اند، و مکتوبات شریعت غرا دریافته«...»

(و این کتاب را جهت امیر بدخشان ساخته است علی بن الاسد مولی امیرالمؤمنین ابو معین ناصر بن خسرو بن حارث الیمغانی‌اندر سال چهارصدو بیست و دو (کذا! بجای چهارصدو شصت و دو) از هجرت پیغمبر ما صلوات الله علیه، و الحمدلله رب العالمین، وصلی‌الله علی خیر خلقه محمد و آله الطاهرین الطیبین اجمعین.)

تم کتاب جامع الحکمتین

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این قصیده آنچه بما رسید هشتادودو بیتست، و‌اندرو نودو یک سؤال است چه فلسفی و چه منطقی و چه طبیعی وچه نحوی و چه دینی و چه تاویلی: هر یکی را جوابی بحق داده شد. و آنچه واجب آمد از بسط معانی و شرح اقاویل بی تفصیل، فراز آورده شد و گزارده آمد هم از طریق حکمت فلسفه و هم از سبیل حکمت دین حق. و بدین شرحهاء مفصل و بیانهاء مؤکد و فصلهاء معتمد و مؤکد مرین قصیده را که بر مثال جسدی مهمل و مبدد و مطروح و مرذول و معزول بود، مطرح کرده شد و پراگندهاء او را تالیف داده آمد. و مختار و مشهورو مذکور گردانیدیمش بر مقتضاء التماس امیر بزرگوار نام‌دار بیدار حقایق جوی دقایق دان معانی طراز سخن شناس علم ورز عدل سیرت احسان‌گستر حکمت پرور هنرور، اعنی امیر بدخشان عین الدوله زین المله فخرالامة شمس الاعالی ابوالمعالی علی بن الاسد بن الحارث مولی امیر المؤمنین، خدای تعالی ولایت دینی و دنیاوی او را بسلامت عاجل و سعادت آجل پیونداد و توفیقش بر احیاء علم و حکمت و اثبات حق و حقیقت و اعزاز جد و بصیرت بیفزایاد! که من بعمر دراز خویش‌اندر فراخ زمین خدای سبحانه جز او کسی ندیدم که با اقبال دنیا بوی، آنکس طلب ذخایرعلمی و دفاین دینی و خزاین صدقی (کند)، و فکر این زایل فانی (نکند)، چه هرکس (از) امثال و اکفاء اویند از امرا و سلاطین بموجب دنیا کار کردست، مگر او کز دینا و اقبال روزگار و مساعدت مساعد فلکی و بباطن ملکی و طاعت رعایا و ملک میراثی و ملک جلالی و انقیاد خیل وحشم و خدم باکتساب نام نیکو و اقتناء محامد بسنده کردست، و اعتماد بر اعتقاد درست خویش دارد‌اندر دین، والتجا بفضل خدای سبحانه کردست‌اندر استبداد، بر دست گرفتن افسار روزگار، و تخلیص مر اهل اظطرار را از نوایب چرخ دوار.
هوش مصنوعی: این قصیده شامل هشتاد و دو بیت است و در آن نود و یک سؤال مطرح شده که هر یک به نوعی فلسفی، منطقی، طبیعی، نحوی، دینی و تفسیری است. برای هر سؤال پاسخی درست و مناسب ارائه شده است. آنچه ضروری بود از توضیح معانی و شرح اقوال، به اختصار جمع‌آوری شده و هم به روش فلسفی و هم به طریق دینی به آن پرداخته شده است. با این بیانات مفصل و تأکیدات معتبر، قصیده‌ای که قبلاً به حالتی متروک و پراکنده بود، سامان‌یافته و منسجم گردیده است. ما این اثر را به درخواست امیر بزرگوار و نام‌آور، که دارای علم و حقیقت‌جویی است، ارائه کردیم. او امیری از بدخشان به نام علی بن الاسد بن الحارث است و ما برای او آرزوی سلامتی و سعادت داریم و امیدواریم که در احیای علم و حکمت و اثبات حقیقت موفق باشد. در عمر طولانی خود، هرگز کسی را چون او ندیدم که در جستجوی دانش و دین باشد و به مسایل زودگذر دنیا توجهی نکند. او در مقایسه با دیگر امرا و سلاطین، فقط به نام نیک و فضایل اخلاقی اکتفا نکرده و بر باورهای درست دینی خود تأکید دارد و در سختی‌ها به خداوند پناه برده است.
و این بیتهاء مخلصانه که خود گفته است، ازو مر عقلا را بر اعتقاد پاک (او گواه است.) و این بیتها اینست.
هوش مصنوعی: این بیان صادقانه و خالصانه که خود او به زبان آورده، مدرکی برای عقلای دیگر است که به اعتقادی پاک دست یابند. این شعرها هم به همین موضوع اشاره دارند.
شعر شمس الدین الاعالی ابوالمعالی:
هوش مصنوعی: شاعر شمس الدین الاعالی ابوالمعالی آثار زیبایی از خود به جای گذاشته که در فضای ادبیات فارسی جاودان است. او به دلیل سبک خاص و عواطف عمیقش در اشعارش، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و آثارش هنوز هم مورد توجه و مطالعه قرار می‌گیرند.
مشو تا توانی سوی بندگان
همی تا خداوند باشد بجای!
هوش مصنوعی: هرچه می‌توانی، به سوی بندگان خدا نرو، زیرا خداوند خودش به جای آنها خواهد بود.
که فریادرس نیست‌اندر جهان
بهر سختیی بنده را جز خدای
هوش مصنوعی: در این دنیا برای کمک و حمایت در برابر دشواری‌ها و مشکلات، جز خداوند یاریگری وجود ندارد.
هر خردمندی که مرین کتاب را ببیند،‌اندرین اقاویل که ما بحکایت‌اندر جواب هر سؤالی از حکماء فلسفه یاد کردیم، و سپس از آن مر آن را (ب) شرح و برهان تاویلی از مستنبطان اهل تایید و مستخرجان «الراسخون فی العلم» علیهم السلام مسدد و مؤکد گردانیدیم، بچشم بصیرت بنگراد، و هر نکته‌ئی را بحق تامل کناد، و اگر‌اندر اشارتی دینی یا‌اندر عبارتی تاویلی لفظی یا نکته‌ئی یابد که آن میان فضلاء نام آور دنیاوی از ادبا و شعرا و کتاب معروف نیست، مر آن را منکر مشواد! از بهر آنک جواهر علم دین حق برشتهاء امثال بسته است و‌اندر درجهاء رموز نهفته است«لا یمسه الا المطهرون.» و کسانی که مستورات علم کتاب عزیز را دیده‌اند، و مکتوبات شریعت غرا دریافته«...»
هوش مصنوعی: هر فرد خردمندی که این کتاب را مرور کند، باید به دقت به صحبت‌هایی که درباره پاسخ‌های حکما و فلسفه ارائه شده است توجه کند. سپس باید به تحلیل و توضیح عمیق‌تری از دیدگاه‌های صحیح و معتبر که از متخصصان و اهل علم نشأت می‌گیرد، بپردازد. او باید با نگاه بصیرت به جزئیات بپردازد و هر نکته‌ای را به‌خوبی بررسی کند. اگر در آنجا به اشاره‌ای دینی یا عبارتی از نوع تأویل یا نکته‌ای خاص برخورد کند که در میان ادبا و شاعران مشهور دنیا شناخته‌شده نیست، نباید آن را انکار کند. چرا که حقایق علم دین ارزشمند و در درجاتی از رمز و راز قرار دارند و تنها کسانی که خود را پاک کرده‌اند به آن دسترسی دارند. افرادی که با علم کتاب مقدس آشنا شده‌اند و درک درستی از اصول شریعت دارند، می‌توانند این نکات را به خوبی درک کنند.
(و این کتاب را جهت امیر بدخشان ساخته است علی بن الاسد مولی امیرالمؤمنین ابو معین ناصر بن خسرو بن حارث الیمغانی‌اندر سال چهارصدو بیست و دو (کذا! بجای چهارصدو شصت و دو) از هجرت پیغمبر ما صلوات الله علیه، و الحمدلله رب العالمین، وصلی‌الله علی خیر خلقه محمد و آله الطاهرین الطیبین اجمعین.)
هوش مصنوعی: این کتاب به منظور امیر بدخشان تألیف شده است توسط علی بن الاسد، یکی از خدمتگزاران امیرالمؤمنین، که به نام ابو معین ناصر بن خسرو بن حارث الیمغانی شناخته می‌شود. او این اثر را در سال 422 هجری قمری نوشته است. در پایان، نویسنده شکرگزاری خداوند را به جا می‌آورد و از صلوات بر پیامبر محمد و خاندان پاک او یاد می‌کند.
تم کتاب جامع الحکمتین
هوش مصنوعی: کتاب جامع الحکمتین به بررسی دو نوع حکمت می‌پردازد و تلاش می‌کند معانی عمیق و کاربردهای آن‌ها را در زندگی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. این کتاب به خوانندگان کمک می‌کند تا درک بهتری از فلسفه و اصول حکمت کسب کنند و آن‌ها را در تصمیم‌گیری‌های روزمره خود به کار ببرند. نویسنده با ارائه مثال‌ها و توضیحات مختصر، رویکردهای مختلف را بررسی کرده و اهمیت حکمت را در تعالی روح انسانی و بهبود روابط اجتماعی نشان می‌دهد.