قصیدهٔ شمارهٔ ۶۳
آزردن ما زمانه خو دارد
مازار ازو گرت بیازارد
وز عقل یکی سپر کن ارخواهی
کهت دهر به تیغ خویش نگذارد
تعویذ وفا برون کن از گردن
ور نی به جفا گلوت بفشارد
آن است کریم طبع کو احسان
با اهل وفا و فضل خو دارد
وز سفله حذر کند که ناکس را
دانا چو سگ اهل خوار انگارد
شوره است سفیه و سفله، در شوره
هشیار هگرز تخم کی کارد؟
بر شوره مریز آب خوش زیرا
نایدت به کار چون بیاغارد
خاری است درشت صحبت جاهل
کو چشم وفا و مردمی خارد
مسپار به دهر سفله دل زیرا
آزاده دلش به سفله نسپارد
ایمن مشو از زمانه زیراک او
ماری است که خشک و تر بیوبارد
گر بگذرد از تو یک بدش فردا
ناچاره ازان بترت باز آرد
کم بیند مردم از جهان رحمت
هرچند که پیش گرید و زارد
این شوی کش پلید هر روزی
بنگر که چگونه روی بنگارد
وز شوی نهان به غدر و مکاری
در جام شراب زهر بگسارد
وان فتنه شده، ز دست این دشمن
بستاند زهر و نوش پندارد
آن را که چنین زنیش بفریبد
شاید که خرد بمرد نشمارد
آن است خرد که حق این جادو
مرد از ره دین و زهد بگزارد
وز ابر زبان سرشک حکمت را
بر کشت هش و خرد فرو بارد
ور سر بکشد سرش زهشیاری
بر پشتش بار دین برانبارد
دیو است جهان که زهر قاتل را
در نوش به مکر می بیاچارد
چون روز ببیند این معادی را
هر کس که برو خردش بگمارد
آن را که به سرش در خرد باشد
با دیو نشست و خفت چون یارد؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آزردن ما زمانه خو دارد
مازار ازو گرت بیازارد
هوش مصنوعی: زمانه به ما آزار میرساند و اگر تو هم ما را بیازاری، بدان که در این کار تنها نیستی.
وز عقل یکی سپر کن ارخواهی
کهت دهر به تیغ خویش نگذارد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دهر با شمشیرش به تو آسیبی نرساند، از عقل خود مانند سپری استفاده کن.
تعویذ وفا برون کن از گردن
ور نی به جفا گلوت بفشارد
هوش مصنوعی: تعویذی که نشاندهنده وفا است را از گردنت بیرون بیاور، وگرنه اگر به ظلم و جفایی معذب شوی، گلویت را خواهد فشرد.
آن است کریم طبع کو احسان
با اهل وفا و فضل خو دارد
هوش مصنوعی: این فرد با ویژگیهای نیکو و روح بلند، همیشه به کسانی که وفادار و دارای فضیلت هستند، احسان و خوبی میکند.
وز سفله حذر کند که ناکس را
دانا چو سگ اهل خوار انگارد
هوش مصنوعی: از افراد پست و بیارزش دوری کن، چرا که شخص دانا چون سگی، افراد نالایق را بیاحترامی میکند.
شوره است سفیه و سفله، در شوره
هشیار هگرز تخم کی کارد؟
هوش مصنوعی: شخصی نادان و پست مثل شورى است، در میان افراد باهوش و آگاه چگونه ممکن است که دانهای رشد کند و ثمر دهد؟
بر شوره مریز آب خوش زیرا
نایدت به کار چون بیاغارد
هوش مصنوعی: آب خوب را روی زمین شور نریز، زیرا این زمین به هیچ دردی نخواهد خورد.
خاری است درشت صحبت جاهل
کو چشم وفا و مردمی خارد
هوش مصنوعی: صحبت کردن با فرد نادان مانند گرفتن خاری بزرگ است، چرا که چنین فردی نه چشم وفا دارد و نه اخلاق انسانی.
مسپار به دهر سفله دل زیرا
آزاده دلش به سفله نسپارد
هوش مصنوعی: دل خود را به آدمهای پست و بیارزش نسپار، چون انسان آزاده هرگز دلش را به اینگونه افراد نمیدهد.
ایمن مشو از زمانه زیراک او
ماری است که خشک و تر بیوبارد
هوش مصنوعی: به زمان اعتماد نکن، زیرا زمان مانند ماری است که هر چیزی را بیرحمانه مینوشد.
گر بگذرد از تو یک بدش فردا
ناچاره ازان بترت باز آرد
هوش مصنوعی: اگر یک بدی از تو بگذرد، فردا ناچار میشود که از آن بدتر بازگردد.
کم بیند مردم از جهان رحمت
هرچند که پیش گرید و زارد
هوش مصنوعی: مردم از دنیا آنچنان که باید رحمت و لطف نمیبینند، هرچند که در برابر مشکلات و سختیها گریه و زاری کنند.
این شوی کش پلید هر روزی
بنگر که چگونه روی بنگارد
هوش مصنوعی: هر روز به او نگاه کن و ببین چگونه با زشتی و پلیدی خود را نشان میدهد.
وز شوی نهان به غدر و مکاری
در جام شراب زهر بگسارد
هوش مصنوعی: از عشق پنهان او با نیرنگ و حیله، در جام شراب، زهر را از بین میبرد.
وان فتنه شده، ز دست این دشمن
بستاند زهر و نوش پندارد
هوش مصنوعی: آن فتنه را که این دشمن به پا کرده، زهر را به جای نوش پنداشته و میخواهد برطرف کند.
آن را که چنین زنیش بفریبد
شاید که خرد بمرد نشمارد
هوش مصنوعی: اگر کسی را به این شیوه فریب دهند، ممکن است که عاقلانه برشمرده نشود و عقلش از بین برود.
آن است خرد که حق این جادو
مرد از ره دین و زهد بگزارد
هوش مصنوعی: خرد واقعی کسی است که درک کند این جادو و فریب را ترک کند و به راه دین و پرهیزکاری برود.
وز ابر زبان سرشک حکمت را
بر کشت هش و خرد فرو بارد
هوش مصنوعی: بر اثر بارش باران، آگاهی و دانش مانند قطرات باران بر زمین تفکر و خرد نازل میشود.
ور سر بکشد سرش زهشیاری
بر پشتش بار دین برانبارد
هوش مصنوعی: اگر سرش را بالا ببرد، آگاهی و هوشیاری بر دوش او فشار میآورد و بار گران مسئولیت دین بر او سنگینی میکند.
دیو است جهان که زهر قاتل را
در نوش به مکر می بیاچارد
هوش مصنوعی: این جهان مانند یک دیو است که زهر کشنده را به ناخودآگاه در نوشیدنی دلپذیری میریزد و با فریب آن را به ما میدهد.
چون روز ببیند این معادی را
هر کس که برو خردش بگمارد
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیدن این موعد (روز موعود) برسد، باید بر اساس عقل و درایت خود عمل کند و آن را درک کند.
آن را که به سرش در خرد باشد
با دیو نشست و خفت چون یارد؟
هوش مصنوعی: کسی که عقل و درک درستی دارد، چگونه میتواند با دیو و مخلوقات پلید هم نشین شود و در کنار آنها آرام بگیرد؟