قصیدهٔ شمارهٔ ۵۴
مردم نبود صورت مردم حکمااند
دیگر خس و خارند و قماشاتِ دغااند
اینها که نیند از تو سزای که و کهدان
مر حور و جنان را تو چه گوئی که سزااند؟
باندوه چرایند شب و روز بمانده
از چون و چرا زانکه ستوران چرااند
این خیل چرا جویند وز خیل چراجوی
این خلق بداندیش کزین گونه جرااند
در عالم انسانی مردم چو نبات است
اینها چون ریاحیناند آنها چو گیااند
در دست شه اینها سپرغمند کماهی
در پیش خر آنها چو گیاهند و غذااند
گر تو سپرغمی شوی، ای پور، به طاعت
آنهات گزینند که بر ما امرااند
دانا بر من کیست جز آنها که در امت
خیرالبشراند و خلف اهل عبااند؟
ایشان که به فرمان خدا از پدر و جد
میمون خلفااند و بر امت خلفااند
آنها که به تأیید الهی به ره دین
اندر شب گمراهی، اجرام سمااند
آنها که مرایشان را اندر شرف و فضل
مردان و زنان جمله عبیداند و امااند
آنها که به تقدیر جهانداور، ما را
از درد جهالت به نکوپند شفااند
آنها که جهان را به چراغی که خداوند
بفروختش اندر شب دین روی ضیااند
آنها که گوااند بر این خلق و برایشان
زایزد پدر و جد بحق عدل گوااند
آنها که ز پاکیزه نسب شیعت خود را
از حوض جد خویش و نیا آبسقااند
آنها که گه حمله به تایید الهی
چون ما ز ستوران چراینده جدااند
آنها که بریشان ما را همه هموار
میراث نیائیم که میراث نیااند
آنها که چو محراب شریفند و مقدم
دیگر به صفا جمله وضیعند و ورااند
حجاج و کریمان و حکیمان جهانند
ویشان به ره حکمت قبلهٔ حکمااند
کعبهٔ شرف و علم خفیات کتاب است
ویشان به مثل کعبهٔ رکناند و صفااند
زیشان به هر اقلیم یکی تند زبانی است
گویا به صلاح گرهی کز صلحااند
بر اهل ولا ابر صلاحند و بر آنهاک
نه اهل ولااند مثل باد بلااند
کوهی است به هر کشور از ایشان که از این خلق
آنها که نبینند نه از اهل ولااند
کوهی که برو چشمهٔ پاک آب حیات است
نخچیر درو مؤمن و کبگان علمااند
کوهی است به یمگان که بینند گروهیش
کز چشم حقیقت سپر سر صفااند
کوهی که درو نور الهی است جواهر
آنها که همی جویند جوهر به کجااند؟
زین گوهر باقی نکند هیچ کسی قصد
کز کوردلی شیفته بر دار فنااند
آن است مَرا کز دل با من به مِرا نیست
آنها نه مَرااند که با من به مِرااند
در گرد دل من به مِرا هرگز ره نیست
پاکیزه که بیهیچ مِرااند، مَرااند
مر گوهر با قیمت و با فضل و بها را
اینها نه سزااند که بیقدر و بهااند
از عدل و صواب است بقا زاده و اینها
نه اهل بقااند که بر جور و خطااند
پشه ز چه یک روز زید، پیل دوصد سال؟
زیرا ز پشه پیلان در رنج و عنااند
عدلی است عطا ز ایزد ما را و ز دوزخ
آنند رها کز در این شهره عطااند
گر عادلی از طاعت بگزار حق وقت
بنگر به بصیرت که در اینجا بصرااند
وانها که ندانند به طاعت حق روزی
بر جور و جفااند نه بر عدل و وفااند
یارب، چه شد آن خلق که بر آل پیمبر
چون کژدم و مارند و چو گرگانِ فلااند؟
اینها که همی دشمن اولاد رسولند
از مادر اگر هرگز نایند روااند
دانم که رها یابد از دوزخ ابلیس
گر ز آتش این قوم بدین فعل رهااند
دانم که بدین فعل که میبینم هر چند
گویند تو راایم حقیقت نه تورااند
آنها که تورااند ز فعل بد اینها
درمانده و دل خسته و با درد و بکااند
دانند که در عالم دین شهره لوائی است
پنهان شده در سایهٔ این شهره لوااند
آن شمس که روزیش برآری تو ز مغرب
از فضل تو خواهنده مرو را به دعااند
تا جای پدر باز ستانند ز دیوان
اینها که سزای صلواتاند و ثنااند
ای امت برگشته ز اولاد پیمبر
اولاد پیمبر حکم روز قضااند
این قوم که این راه نمودند شما را
زی آتش جاوید دلیلان شمااند
این رشوت خواران فقهااند شما را
ابلیس فقیه است گر اینها فقهااند
از بهر قضا خواشتن و خوردن رشوت
فتنه همگان بر کتب بیع و شرااند
رشوت بخورند آنگه رخصت بدهندت
نه اهل قضااند بل از اهل قفااند
بر من ز شما نیست سفاهت عجب ایرا
آنند که در دین فقهااند سفهااند
گر احمد مرسل پدر امت خویش است
جز شیعت و فرزند وی اولاد زنااند
ما بر اثر عترت پیغمبر خویشیم
و اولاد زنا بر اثر رای و هوااند
اسلام ردائی ز رسول است و، امامان
از عترت او، حافظ این شهره ردااند
آنان که فلان است و فلان زمرهٔ ایشان
نزدیک حکیمان زدر عیب و هجااند
ما را چو کند پیر چه گوئیم که رهبر
در دین حق از عترت پیغمبر مااند؟
ای حجت، میگوی سخنهای به حجت
زیرا که صبائی تو و خصمانت هبااند
موسی زمان را تو یکی شهره عصائی
وانکه نشناسند که خصمان عقلااند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مردم نبود صورت مردم حکمااند
دیگر خس و خارند و قماشاتِ دغااند
هوش مصنوعی: مردم که در ظاهر انسان هستند، در واقع حکمت و دانش ندارند. در واقع آنها مثل گیاهان بیارزش و فریبندهاند.
اینها که نیند از تو سزای که و کهدان
مر حور و جنان را تو چه گوئی که سزااند؟
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که افرادی که از تو دوری میکنند یا به تو توجه نمیکنند، لایق احسان و محبت تو نیستند. در واقع، خطاب به کسی است که از زحمات یا محبتهایش بهرهبرداری نمیشود و این وضعیت موجب تعجب یا نگرانی او شده است. شایسته نیست که در مورد این افراد بیاندیشه و بیملاحظه واکنش نشان دهی.
باندوه چرایند شب و روز بمانده
از چون و چرا زانکه ستوران چرااند
هوش مصنوعی: در دنیای پر از اندوه و سوالات بیپاسخ که روز و شب در آن سپری میشود، گویی که موجودات بیروح و بیخبر از حقیقت، فقط به زندگی خود ادامه میدهند و دلیل خاصی برای بودن خود ندارند.
این خیل چرا جویند وز خیل چراجوی
این خلق بداندیش کزین گونه جرااند
هوش مصنوعی: چرا این گروه به دنبال فریب هستند و به دنبال ایجاد اختلاف میان مردم بدبین؟ از این نوع رفتارها چه نتیجهای حاصل میشود؟
در عالم انسانی مردم چو نبات است
اینها چون ریاحیناند آنها چو گیااند
هوش مصنوعی: در جهان، انسانها مانند گیاهان هستند؛ برخی از آنها مانند گلها و دیگران مانند علفها میباشند.
در دست شه اینها سپرغمند کماهی
در پیش خر آنها چو گیاهند و غذااند
حکیمان مانند گیاه اسپرغمی در دست پادشاه هستند. مردم عامه نیز مانند گیاه و غذای خر به شمار میآیند.
گر تو سپرغمی شوی، ای پور، به طاعت
آنهات گزینند که بر ما امرااند
ای پسر! اگر تو مانند اسپرغمی بشوی (به دانش و حکمت دست یابی) پادشاهان تو را برمیگزینند.
دانا بر من کیست جز آنها که در امت
خیرالبشراند و خلف اهل عبااند؟
هوش مصنوعی: کسی که بر من آگاه است، جز آنانی نیستند که در پیروی از بهترین انسانها هستند و از نسل اهل عبا به شمار میآیند.
ایشان که به فرمان خدا از پدر و جد
میمون خلفااند و بر امت خلفااند
هوش مصنوعی: آنان که با فرمان خدا از نسل پدر و جد خود به عنوان جانشینان میمون شناخته میشوند و بر امت خود همچون خلفا حکم میرانند.
آنها که به تأیید الهی به ره دین
اندر شب گمراهی، اجرام سمااند
هوش مصنوعی: کسانی که به حمایت خداوند در مسیر دین حرکت میکنند، در شبهای تاریک به ستارههایی مانند اجرام آسمانی راهنمایی میشوند.
آنها که مرایشان را اندر شرف و فضل
مردان و زنان جمله عبیداند و امااند
هوش مصنوعی: آن دسته از افرادی که به مقام و فضیلت رسیدهاند، اعم از مردان و زنان، در واقع بندگان و پیروان خوبی هستند.
آنها که به تقدیر جهانداور، ما را
از درد جهالت به نکوپند شفااند
هوش مصنوعی: افرادی که ناخواسته و به واسطه سرنوشت، ما را از رنج نادانی نجات میدهند و به ما آگاهی و دانش میبخشند.
آنها که جهان را به چراغی که خداوند
بفروختش اندر شب دین روی ضیااند
هوش مصنوعی: افرادی که در زندگی خود نور و روشنایی را از دانشی که خداوند در بحبوحه شب دین به بشر داده است، میگیرند و آن را به عنوان راهنمای خود میشناسند.
آنها که گوااند بر این خلق و برایشان
زایزد پدر و جد بحق عدل گوااند
هوش مصنوعی: افرادی که شاهد هستند بر این مردم و برایشان پدر و اجداد به حق عدل را شاهد هستند.
آنها که ز پاکیزه نسب شیعت خود را
از حوض جد خویش و نیا آبسقااند
هوش مصنوعی: افرادی که از خانوادهای پاک و بزرگوار هستند، نسل خود را از آب زلال جدشان میدانند و به آن افتخار میکنند.
آنها که گه حمله به تایید الهی
چون ما ز ستوران چراینده جدااند
هوش مصنوعی: افرادی که مانند ما از تأیید الهی برخوردارند، با دیگران که مانند حیوانات در صحرا میچرخند، متفاوت هستند.
آنها که بریشان ما را همه هموار
میراث نیائیم که میراث نیااند
هوش مصنوعی: افرادی که به خاطر ما در زندگی آسانی دارند، به ما ارثی که از نیاکان به جا مانده است را نمیدهند.
آنها که چو محراب شریفند و مقدم
دیگر به صفا جمله وضیعند و ورااند
هوش مصنوعی: آنها مانند محراب با عظمت و پاکیزه هستند و دیگران در کنارشان از سادگی و عادی بودن برخوردارند.
حجاج و کریمان و حکیمان جهانند
ویشان به ره حکمت قبلهٔ حکمااند
هوش مصنوعی: حجاج، کریمان و حکیمان افرادی هستند که در دنیا به راه حکمت میروند و مسیر آنها برای حکما همانند قبله است.
کعبهٔ شرف و علم خفیات کتاب است
ویشان به مثل کعبهٔ رکناند و صفااند
هوش مصنوعی: مکان مقدس و محترمی که به رازهای درونی اشاره دارد، مانند کتابی است که به ما اطلاعات میدهد. این افراد مانند کعبهای هستند که در آن رکن و صفای حقیقت نهفته است.
زیشان به هر اقلیم یکی تند زبانی است
گویا به صلاح گرهی کز صلحااند
هوش مصنوعی: از میان آنها، در هر سرزمینی یکی است که به طرز تند و پرشوری سخن میگوید، گویی که به واسطه او، گرهی از مشکلات افراد صالح باز میشود.
بر اهل ولا ابر صلاحند و بر آنهاک
نه اهل ولااند مثل باد بلااند
هوش مصنوعی: برای کسانی که اهل ولایت و قرب الهی هستند، دنیا مانند بارانی است که بر ایشان نافع و مایه رشد و فزونی است؛ اما برای کسانی که اهل ولایت نیستند، این دنیا مانند بادی سخت و آسیبزا میباشد.
کوهی است به هر کشور از ایشان که از این خلق
آنها که نبینند نه از اهل ولااند
هوش مصنوعی: در هر کشور کوهی وجود دارد که افرادی از آنجا هستند، اما کسانی که آنها را نمیبینند، از اهل و دوستان حق نیستند.
کوهی که برو چشمهٔ پاک آب حیات است
نخچیر درو مؤمن و کبگان علمااند
هوش مصنوعی: کوهی که در آن چشمهای زلال و آب حیات وجود دارد، محلی است که مؤمنان و پرندگان دانا در آن زندگی میکنند.
کوهی است به یمگان که بینند گروهیش
کز چشم حقیقت سپر سر صفااند
هوش مصنوعی: در یمگان کوهی وجود دارد که عدهای آن را مشاهده میکنند. این کوه از دیدگاه حقیقت، همچون عبایی از صفا و پاکی بر سر دارد.
کوهی که درو نور الهی است جواهر
آنها که همی جویند جوهر به کجااند؟
هوش مصنوعی: کوهی که پر از نور الهی است، جواهراتی در آن وجود دارد. اما کسانی که به دنبال جواهر میگردند، باید بدانند که این گنجها کجا هستند؟
زین گوهر باقی نکند هیچ کسی قصد
کز کوردلی شیفته بر دار فنااند
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که هیچکس نمیتواند از این گوهر (ارزش و زیبایی خاص) بهرهبرداری کند، زیرا کسانی که از نادانی و کوری خود به برادران خود وابستهاند، نمیتوانند به این ارزش دسترسی پیدا کنند. در واقع، نادانی و وابستگی به دیگران مانع از دستیابی به معانی عمیق و گرانبهای زندگی میشود.
آن است مَرا کز دل با من به مِرا نیست
آنها نه مَرااند که با من به مِرااند
هوش مصنوعی: کسی که به من تعلق دارد و از دل من است، دیگران نیستند. آنها نه من را میشناسند و نه به من وابستهاند، بلکه تنها کسی که به من پیوند دارد، در دل من وجود دارد.
در گرد دل من به مِرا هرگز ره نیست
پاکیزه که بیهیچ مِرااند، مَرااند
هوش مصنوعی: دل من در دایرهای از محبت و احساسات پیچیده است و هیچ راه نفوذی به آن وجود ندارد. این دل به گونهای است که با وجود تمام تلاشها، هیچ چیزی نمیتواند آن را آلوده کند.
مر گوهر با قیمت و با فضل و بها را
اینها نه سزااند که بیقدر و بهااند
هوش مصنوعی: شایسته نیست که ارزشمند و با فضیلت را به افرادی که بیارزش و بیثمر هستند، بدهیم.
از عدل و صواب است بقا زاده و اینها
نه اهل بقااند که بر جور و خطااند
هوش مصنوعی: وجود و دوام افراد نیکو و عادل از روی انصاف و درستکاری است، اما کسانی که به ظلم و اشتباه روی میآورند، لایق بقا نیستند و نمیتوانند در این مسیر پایدار بمانند.
پشه ز چه یک روز زید، پیل دوصد سال؟
زیرا ز پشه پیلان در رنج و عنااند
هوش مصنوعی: پشه چرا یک روز سرباز میزند در حالی که فیل در طول دوصد سال زحمت کشیده است؟ به این خاطر که فیلها در اثر آزار و اذیت پشهها در زحمت و عذاب هستند.
عدلی است عطا ز ایزد ما را و ز دوزخ
آنند رها کز در این شهره عطااند
هوش مصنوعی: خداوند به ما بخششهایی عطا کرده است و کسانی که در این جهان به او پناه آوردهاند، از عذاب دوزخ نجات یافتهاند.
گر عادلی از طاعت بگزار حق وقت
بنگر به بصیرت که در اینجا بصرااند
هوش مصنوعی: اگر عادلانه از فرمانبرداری بگذری، حق را در زمان خود با بینش و آگاهی مشاهده کن؛ زیرا در اینجا حقیقت به وضوح مشخص است.
وانها که ندانند به طاعت حق روزی
بر جور و جفااند نه بر عدل و وفااند
هوش مصنوعی: آنهایی که نمیدانند، به اطاعت از خداوند، روزهای خود را به ظلم و بیرحمی میگذرانند و نه به انصاف و وفا.
یارب، چه شد آن خلق که بر آل پیمبر
چون کژدم و مارند و چو گرگانِ فلااند؟
هوش مصنوعی: پروردگارا، چه بر سر آن مردمی آمده است که نسبت به اهل بیت پیامبر مانند کژدم و مار و مانند گرگان و درندهها رفتار میکنند؟
اینها که همی دشمن اولاد رسولند
از مادر اگر هرگز نایند روااند
هوش مصنوعی: این کسانی که همواره با اولاد پیامبر دشمنی میکنند، اگر از مادرشان متولد شوند، باز هم به نظر نمیرسد که درست باشند یا قابل قبول باشند.
دانم که رها یابد از دوزخ ابلیس
گر ز آتش این قوم بدین فعل رهااند
هوش مصنوعی: میدانم که اگر این قوم بد از آتش دست بکشند، ابلیس هم از دوزخ نجات مییابد.
دانم که بدین فعل که میبینم هر چند
گویند تو راایم حقیقت نه تورااند
هوش مصنوعی: میدانم که با این رفتاری که از تو میبینم، هرچند دیگران بگویند که تو خوب هستی، اما حقیقت این است که تو چنین نیستی.
آنها که تورااند ز فعل بد اینها
درمانده و دل خسته و با درد و بکااند
هوش مصنوعی: افرادی که به تو توجه دارند، به خاطر کردار بد این افراد، دچار سردرگمی، خستگی و درد و رنج هستند.
دانند که در عالم دین شهره لوائی است
پنهان شده در سایهٔ این شهره لوااند
هوش مصنوعی: در جهان دین، شخصی برجسته و شناختهشده وجود دارد که در سایهٔ شهرت خود پنهان شده است.
آن شمس که روزیش برآری تو ز مغرب
از فضل تو خواهنده مرو را به دعااند
هوش مصنوعی: خورشید که در غرب به خاطر لطف و رحمت تو روزیاش را به دست میآورد، دعا کن تا از تو دور نشود و همیشه در کنار تو باشد.
تا جای پدر باز ستانند ز دیوان
اینها که سزای صلواتاند و ثنااند
هوش مصنوعی: جایی که پدر را دوباره به دست میآورند، این افراد که سزاوار دعا و ستایش هستند، از دیوان بیرون خواهند رفت.
ای امت برگشته ز اولاد پیمبر
اولاد پیمبر حکم روز قضااند
هوش مصنوعی: ای گروهی که از نسل پیامبر بازگشتهاید، نسل پیامبر برای شما همچون حکم روز قضاست.
این قوم که این راه نمودند شما را
زی آتش جاوید دلیلان شمااند
هوش مصنوعی: این گروه که شما را به این مسیر هدایت کردند، در حقیقت، راهنمایان شما هستند و دلیل وجودی آنها، آتش جاودانی است که در پی آن هستند.
این رشوت خواران فقهااند شما را
ابلیس فقیه است گر اینها فقهااند
هوش مصنوعی: این افراد که به ستم و فساد روی آوردهاند، به ظاهر دانشمند و فقیه هستند، اما در حقیقت، ابلیس و شیطان در لباس عالم و فقیه برای فریب مردم به فعالیت مشغولند. اگر اینها را فقیه و عالم بدانیم، به خوبی مشخص میشود که در اشتباهیم.
از بهر قضا خواشتن و خوردن رشوت
فتنه همگان بر کتب بیع و شرااند
هوش مصنوعی: به خاطر قضا و لپی زدن بر سر حقوق دیگران و گرفتن رشوه، باعث فساد و فتنۀ عمومی خواهد شد که در متنهای مربوط به خرید و فروش نوشته شده است.
رشوت بخورند آنگه رخصت بدهندت
نه اهل قضااند بل از اهل قفااند
هوش مصنوعی: اگر رشوه بدهی، اجازه میدهند؛ اینها قاضیهای حقیقی نیستند، بلکه افراد فاسدی هستند که از پشت پرده کار میکنند.
بر من ز شما نیست سفاهت عجب ایرا
آنند که در دین فقهااند سفهااند
هوش مصنوعی: این سخن بیان میکند که در عقل و درک من از شما هیچ ناپختگی وجود ندارد. شگفتآور است که کسانی که در دین معمولاً به عنوان عالم و فقیه شناخته میشوند، خود در تنگنای نادانی قرار دارند.
گر احمد مرسل پدر امت خویش است
جز شیعت و فرزند وی اولاد زنااند
هوش مصنوعی: اگر احمد (پیامبر اسلام) پدر ملت خود است، پس جز شیعه و فرزندان او، دیگران به حق فرزندان ناشی از ناپاکی به شمار میروند.
ما بر اثر عترت پیغمبر خویشیم
و اولاد زنا بر اثر رای و هوااند
هوش مصنوعی: ما به خاطر نسل و خانواده پیامبر خود هستیم و فرزندان نامشروع تحت تأثیر خواستهها و تمایلات شخصی به وجود آمدهاند.
اسلام ردائی ز رسول است و، امامان
از عترت او، حافظ این شهره ردااند
هوش مصنوعی: اسلام، پوششی است که از سوی پیامبر به بشریت هدیه داده شده و ائمه هم از نسل او هستند و نگهبانان این پوشش و اصول آن محسوب میشوند.
آنان که فلان است و فلان زمرهٔ ایشان
نزدیک حکیمان زدر عیب و هجااند
هوش مصنوعی: کسانی که ویژگیهای خاصی دارند و در ردهای خاص قرار میگیرند، نزد حکما به دلیل نقصها و عیبهایی که دارند شناخته میشوند.
ما را چو کند پیر چه گوئیم که رهبر
در دین حق از عترت پیغمبر مااند؟
هوش مصنوعی: وقتی که پیر ما را راهنمایی کند، چه بگوییم در حالی که پیشوای واقعی ما در دین حق، از نسل پیامبر است؟
ای حجت، میگوی سخنهای به حجت
زیرا که صبائی تو و خصمانت هبااند
هوش مصنوعی: ای حجت، از تو میخواهم که سخنانی را بگویی که قابل اعتبار و استدلال باشد، چون تو جوان هستی و دشمنانت در حال قد علم کردن هستند.
موسی زمان را تو یکی شهره عصائی
وانکه نشناسند که خصمان عقلااند
هوش مصنوعی: در زمانهای که تو در آن زندگی میکنی، به عنوان یک فرد معتبر و توانمند شناخته میشوی. اما افرادی وجود دارند که به خاطر نداشتن درک صحیح از شرایط، حتی نمیتوانند با منطق و عقل خود به تو نزدیک شوند و تو را درک کنند.
حاشیه ها
1394/12/21 15:02
نفیس
وااااااااااویلااااااا عجب قلمی داشتند حضرت ناصر خسرو واقعا عالیه
1400/09/02 21:12
Siamak Sario
در بیت اول مصرع دوم را لطفن اصلاح کنید
... قماشاتِ دغااند صحیح است و واوی که میان این دو واژه آوردهاید شعر را از معنی انداخته.
1402/11/16 20:02
nima moradi
وقتی احمدینژاد گفت خس و خاشاک من یاد این شعر افتادم
نسخه کتابی که من داشتم این بیت اینطوری بود
این خیل چرا چویند و زخیل چراجوی این خلق بداندیش کزین گونه جرااند
-->
یک خیل چرا گو و دگر خیل چراجوی این خلق بداندیش کزین گونه چرااند