اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خوانده کتاب زند و پازند
زین خواندن زند تا کی و چند؟
ای کسی که کتابهای زند(تفسیر اوستا) و پازند(تفسیر زند) را خواندهای، تا کی و چه مدت به همین خواندن(ظاهری) ادامه خواهی داد؟
دل پر ز فضول و زند برلب
زردشت چنین نبشت در زند؟
هوش مصنوعی: دل پر از گفتار بیفایده و سخنان بیمحتواست، چرا زردشت چنین نوشته است؟
از فعل منافقی و بیباک
وز قول حکیمی و خردمند
هوش مصنوعی: از رفتار ناپسند و بیپروا و همچنین از گفتههای کسی که حکیم و داناست، بیزارم.
از فعل به فضل شو بیفزای
وز قول رو اندکی فرو رند
هوش مصنوعی: به عمل نیک بپرداز و بر فضیلت هایت اضافه کن و از حرف زدن کمی کم کن.
پندم چه دهی؟نخست خود را
محکم کمری ز پند بربند
هوش مصنوعی: نخستین کار این است که خودت را به خوبی آماده کنی و مطمئن باشی که توانمند هستی، سپس میتوانی به دیگران نصیحت کنی.
چون خود نکنی چنانکه گوئی
پند تو بود دروغ و ترفند
هوش مصنوعی: اگر خودت بهگونهای که میگویی عمل نکنی، در واقع نصیحت و پند تو بیاساس و فریب است.
پند از حکما پذیر، ازیراک
حکمت پدر است و پند فرزند
هوش مصنوعی: از خردمندان نصیحت بپذیر، زیرا حکمت به ارث از پدران به فرزندان منتقل میشود.
زی مرد حکیم در جهان نیست
خوشتر به مزه ز قند جز پند
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ چیزی شیرینتر از نصیحت یک مرد دانا نیست، حتی از قند هم خوشمزهتر است.
پندی به مزه چو قند بشنو
بی عیب چو پارهٔ سمرقند
هوش مصنوعی: به نصیحتی گوش بده که شیرین و مفید است، درست مثل قندی که در دستانت داری و هیچ نقصی ندارد، همانند بهترین و باکیفیتترین پارچههای سمرقند.
کاری که ز من پسند نایدت
با من مکن آنچنان و مپسند
هوش مصنوعی: اگر چیزی را که برای تو خوشایند نیست از من نخواهی، پس با من آنطوری رفتار نکن که خودت نمیپسندی.
جز راست مگوی گاه و بیگاه
تا حاجت نایدت به سوگند
هوش مصنوعی: هرگز جز حقیقت نگوی و در شرایط مختلف به دروغ متوسل نشو، تا نیازی به قسم خوردن و دروغ گفتن نداشته باشی.
گنده است دروغ ازو حذر کن
تا پاک شود دهانت از گند
هوش مصنوعی: دروغ بسیار زشت و ناخوشایند است، پس از آن دوری کن تا زبانت از آلودگیها پاک بماند.
از نام بد ار همی بترسی
با یار بد از بنه مپیوند
هوش مصنوعی: اگر از نام بد کسی میترسی، پس با رفیق بد خود ارتباط برقرار نکن.
آن گوی مرا که دوست داری
گر خلق تو را همان بگویند
هوش مصنوعی: اگر آن گوی را که دوست داری به من بدهی، من هم به دیگران میگویم که تو را همینگونه که هستی بگویند.
زیرا که به تیر ماه جو خورد
هر کو به بهار جو پراگند
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه هر کسی در تیرماه دانه جو را میخورد و در بهار جو پخش میشود.
از خندهٔ یار خویش بندیش
آنگاه به یار خویش برخند
هوش مصنوعی: به خاطر خندهٔ معشوق خود، آن خنده را در کنار او تجربه کن و شادی را با او تقسیم کن.
بر گردن یار خود منه طوق
گر یار تو خواندت خداوند
هوش مصنوعی: اگر محبوبت تو را به نام خداوند خواند، بر گردن او زنجیری نگذار.
بزدای به عذر زنگ کینه
جز عذر درخت کین که بر کند؟
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد کینه را از دل خود برطرف کند، بهانهای برای این کار پیدا کند؛ مگر اینکه کینهای که در دلش جای دارد، مانند درختی باشد که ریشهاش عمیق شده است و به این راحتی نمیتوان آن را از جا کند؟
بر فعل چو زهر، نیست پازهر
جز قول چو نوش پخته با قند
عملی که مانند زهر است، هیچ پادزهری ندارد جز کلامی شیرین و دلنشین که مانند نوشیدنی خوشطعم و شیرین با قند باشد.
در کار چو گشت بر تو مشکل
عاجز مشو و مباش خرسند
هوش مصنوعی: وقتی در کارها با دشواری و مشکلات روبرو میشوی، ناامید نشو و شاد باش.
از مرد خرد بپرس، ازیرا
جز تو به جهان خردوران هند
هوش مصنوعی: از انسانهای دانا و خردمند بپرس، زیرا در این جهان افرادی مانند تو وجود ندارند که به راه خرد و دانش پرداخته باشند.
تدبیر بکن، مباش عاجز
سر خیره مپیچ در قزاگند
هوش مصنوعی: تلاش کن و از ناامیدی دوری کن، زیرا با سر در گم و سردرگم بودن به جایی نخواهی رسید.
بنگر که خدای چون به تدبیر
بی آلت چرخ را پی افگند
هوش مصنوعی: نگاه کن چگونه خداوند با تدبیر و بدون هیچ وسیلهای، چرخ روزگار را به حرکت درمیآورد.
با پند چو در و شعر حجت
منگر به کتاب زند و پا زند
هوش مصنوعی: با نصیحت مانند دیوار نمیتوان به درستی و فهم عمیق رسید، بلکه باید به شعر و ادبیات توجه کرد و اقدام کرد.
بندیش که بر چهسان به حکمت
این خوب قصیده را بیاگند
هوش مصنوعی: ببین که چگونه با زیرکی و دانش، این شعر زیبا را تغییر داده است.
حاشیه ها
تا آنجا که می دانم زند و پازند تفسیر کتاب اوستا بوده است.
1394/06/08 22:09
مجتبی خراسانی
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
در این جا روی سخن شاعر به زردشتیی است که به کتاب مذهبی خود عمل نمی کند {و ظاهرا پیروان همۀ مذاهب مورد نظر است.} می گوید: زند می خوانی، اما دلت پر از سخن یاوه است. گفتارت حکیمانه و کردارت ریاکارانه است. پند می دهی، اما خود پند نمی گیری. پند را باید از حکیمان بشنوی و بپذیری. آن گاه شاعر به مناسبت، پندهای حکیمانه ای می دهد: همیشه راستگو باش، تا به سوگند نیاز نداشته باشی. اگر نام نیک خواهی، با بدان دوستی مکن، کاری را که از من نمی پسندی، تو نیز با من آن چنان مکن. فریب چاپلوسی را مخور. زنگ کینه را با پوزش خواهی از دل بزدای. عملی که مانند زهر باشد، پادزهرش سخن شیرین است. در دشواری ها از خردمند یاری بجوی، و از تدبیر غافل مباش...
جز راست مگوی گاه و بی گاه / تا حاجت نایدت به سوگند
گاه و بی گاه: همه وقت، دائم، حافظ می فرماید:
حافظ چه نالی گر وصل خواهی / خون بایدت خورد در گاه و بی گاه
تدبیر بکن، مباش عاجز / سر خیره مپیچ در قزاگند
قزاگند: جامه و لباس جنگ. تشک، جامۀ خواب.
تدبیر کن و سرت را در درون حفاظ و قزاگند قرار مده، بگذار علم و دانش بدان برسد (ظاهرا) یا، ناتوان مباش و بیهوده در رخت خواب مرو.
بِندیش که بر چهسان به حکمت / این خوب قصیده را بیاگند
بندیش: بیندیش. / بیاگند: پرکرد، یعنی قصیده را سرود.
بمنه و کرمه
1401/04/12 07:07
جهن یزداد
کاری که ز من پسند نایدت
با من مکن ان چنان و مپسند
از مرد خرد بپرس ازیراک
جز تو به جهان خردوران هند
بر گردن یار خود منه طوق
گر یار تو خواندت خداوند
آفرین و صد هزار زَه ای خسرو خراسان
بیت شماره ۱۵ بنظر به این شکل خوش آهنگ تر و از نظر زیبایی شعر بهتر است
زیرا که تیرماه خورد جو( جای جو و خورد را عوض کنیم بهتر است)