گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۶

شادی و جوانی و پیشگاهی
خواهی و ضعیفی و غم نخواهی
لیکن به مراد تو نیست گردون
زین است به کار اندرون تباهی
خواهی که بمانی و هم نمانی
خواهی که نکاهی و هم بکاهی
چونان که فزودی بکاهی ایراک
بر سیرت و بر عادت گیاهی
چاهی است جهان ژرف و ما بدو در
جوئیم همی تخت و گاه شاهی
در چاه گه و شه چگونه باشد؟
نشنود کسی پادشای چاهی
ای در طلب پادشاهی، از من
بررس که چه چیز است پادشاهی
بر خوی ستوران مشو به که بر
بر گه چه نشینی چو اهل کاهی؟
مردم چو پذیرای دانش آمد
گردنش بدادند مور و ماهی
چون گشت به دانش تمام آنگه
گردن دهدش چرخ و دهر داهی
دانش نبود آنکه پیش شاهان
یکتاه قدت را کند دوتاهی
این آز بود، ای پسر، نه دانش
یکباره چنین خر مباش و ساهی
درویشی اگر بی‌تمیز و علمی
هرچند که با مال و ملک و جاهی
آن علم نباشد که بر سپیدی
به همانش نبشته است با سیاهی
علم آن بود، آری، که مردم آن را
برخواند از این صنعت الهی
این علم اگر حاضر است پیشت
یزدان به تو داده است پیشگاهی
ور نیستی آگاه ازین بجویش
زیرا که کنون بر سر دوراهی
پرهیز کن از لهو ازانکه هرگز
سرمایه نکرده است هیچ لاهی
مشغول مشو همچو این ستوران
از علم الهی بدین ملاهی
دین است سر و این جهان کلاه است
بی‌سر تو چرا در غم کلاهی
با مال و سپاهی ز دین و دانش
هرچند که بی‌مال و بی‌سپاهی
ور دانش و دین نیستت به چاهی
هرچند که با تاج و تخت و گاهی
ای مانده به کردار خویش غافل
از امر الهی و از نواهی
از جهل قوی‌تر گنه چه باشد؟
خیره چه بری ظن که بی‌گناهی؟
از علم پناهی بساز محکم
تا روز ضرورت بدو پناهی
پندی بده ای حجت خراسان
روشن که تو بر چرخ فضل ماهی
هرچند که از دهر با سفاهت
با ناله و با درد و رنج و آهی
زیرا که تو در شارسان حکمت
با نعمت و با مال و دست گاهی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل فاعلاتن
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شادی و جوانی و پیشگاهی
خواهی و ضعیفی و غم نخواهی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی خوشی و جوانی و توانمندی داشته باشی، باید از نقاط ضعف و ناراحتی دوری کنی.
لیکن به مراد تو نیست گردون
زین است به کار اندرون تباهی
هوش مصنوعی: اما آنچه که برای تو مهم است، آسمان و روزگار در این کارها به نفع تو نیست و در آن بی‌نظمی و فساد وجود دارد.
خواهی که بمانی و هم نمانی
خواهی که نکاهی و هم بکاهی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در زندگی بمانی اما از آن کناره‌گیری کنی، اگر می‌خواهی نگاهی به مسائل داشته باشی اما در عین حال بی‌توجه باشی، این دو حالت به هم نمی‌خورند.
چونان که فزودی بکاهی ایراک
بر سیرت و بر عادت گیاهی
هوش مصنوعی: همان‌طور که رویش گیاهان در سرزمین ایراک به ویژگی‌ها و عادت‌های خاص خودش بستگی دارد، تو نیز باید به شکل و رفتار شخصی‌ات توجه کنی و رشد کنی.
چاهی است جهان ژرف و ما بدو در
جوئیم همی تخت و گاه شاهی
هوش مصنوعی: جهان مانند چاهی بزرگ و عمیق است و ما در جستجوی مقام و جایگاهی شایسته در آن هستیم، مثل تخت و سلطنت.
در چاه گه و شه چگونه باشد؟
نشنود کسی پادشای چاهی
هوش مصنوعی: در چاه چه خبر و چگونه می‌تواند حکومت باشد؟ هیچ‌کس صدای حاکم چاه را نمی‌شنود.
ای در طلب پادشاهی، از من
بررس که چه چیز است پادشاهی
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنبال پادشاهی هستی، به من توجه کن و ببین پادشاهی چه معنایی دارد و به چه چیزهایی نیاز دارد.
بر خوی ستوران مشو به که بر
بر گه چه نشینی چو اهل کاهی؟
هوش مصنوعی: به خودت مغرور نشو و بر اسب‌ها سوار نشو، زیرا در میدان نبرد (جنگ) مانند کسانی که در جستجوی کاه هستند نمی‌نشینی.
مردم چو پذیرای دانش آمد
گردنش بدادند مور و ماهی
هوش مصنوعی: زمانی که مردم به علم و دانش روی آوردند، آن را به عنوان ارزشمندترین چیز در نظر گرفتند و برای آن جان و مال خود را فدای دانش کردند.
چون گشت به دانش تمام آنگه
گردن دهدش چرخ و دهر داهی
هوش مصنوعی: وقتی انسان به کمال دانش و آگاهی برسد، زمان و سرنوشت هم به او احترام می‌گذارند و به او خدمت می‌کنند.
دانش نبود آنکه پیش شاهان
یکتاه قدت را کند دوتاهی
هوش مصنوعی: اگر کسی دارای دانش واقعی باشد، نمی‌تواند به خاطر قدرت و مقام پادشاهان، از اصول و ارزش‌های خود کوتاه بیاید و خود را کوچک جلوه دهد.
این آز بود، ای پسر، نه دانش
یکباره چنین خر مباش و ساهی
هوش مصنوعی: این امتحانی است، پسرم، نه اینکه دانش را به آسانی به دست آورده باشی. اینچنین بی‌پروای باش و سبکسر.
درویشی اگر بی‌تمیز و علمی
هرچند که با مال و ملک و جاهی
هوش مصنوعی: اگر درویشی بدون دانش و بینش باشد، حتی اگر دارای ثروت و مقام و قدرت باشد، ارزشی ندارد.
آن علم نباشد که بر سپیدی
به همانش نبشته است با سیاهی
هوش مصنوعی: علمی که تنها بر اساس نوشته‌های سیاه بر روی کاغذ سفید باشد، حقیقی و قابل اعتنا نخواهد بود.
علم آن بود، آری، که مردم آن را
برخواند از این صنعت الهی
هوش مصنوعی: علم واقعی این است که مردم آن را به درستی از این هنر الهی بفهمند و بهره‌برداری کنند.
این علم اگر حاضر است پیشت
یزدان به تو داده است پیشگاهی
هوش مصنوعی: این دانش و علمی که تو داری، به خاطر نعمت و فضل خداوند به تو داده شده است. پس در برابر آن باید سپاسگزار و متواضع باشی.
ور نیستی آگاه ازین بجویش
زیرا که کنون بر سر دوراهی
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت وجود خود آگاه نیستی، در پی یافتن آن باش، زیرا اکنون در موقعیتی قرار داری که دو راهی پیش رویت است.
پرهیز کن از لهو ازانکه هرگز
سرمایه نکرده است هیچ لاهی
هوش مصنوعی: از سرگرمی‌ها دوری کن، چرا که هیچ شخصی هرگز از این سرگرمی‌ها بهره‌وری نداشته است.
مشغول مشو همچو این ستوران
از علم الهی بدین ملاهی
هوش مصنوعی: به خود مشغول نشو مانند این حیوانات که از علم الهی دور مانده‌اند.
دین است سر و این جهان کلاه است
بی‌سر تو چرا در غم کلاهی
هوش مصنوعی: زندگی و دنیا مانند کلاهی هستند که بر سر دین قرار گرفته‌اند. بی‌سبب در نگرانی و غم نسبت به این دنیای زودگذر نباش.
با مال و سپاهی ز دین و دانش
هرچند که بی‌مال و بی‌سپاهی
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است کسی دارای مال و قدرت نظامی و دانش و دین باشد، اما بدون این ویژگی‌ها نیز می‌توان زندگی کرد و ارزشمند بود.
ور دانش و دین نیستت به چاهی
هرچند که با تاج و تخت و گاهی
هوش مصنوعی: اگر دانش و دیانت نداشته باشی، حتی اگر در اوج قدرت و ثروت باشی، مانند کسی هستی که در چاهی افتاده است.
ای مانده به کردار خویش غافل
از امر الهی و از نواهی
هوش مصنوعی: تو که به رفتار و کردار خود مشغول هستی و از دستورات و نهی‌های الهی غافلی.
از جهل قوی‌تر گنه چه باشد؟
خیره چه بری ظن که بی‌گناهی؟
هوش مصنوعی: از نادانی چه چیزی می‌تواند خطرناک‌تر باشد؟ وقتی که فردی در جهالت به گناه متهم می‌شود، چگونه می‌توان او را بی‌گناه دانست؟
از علم پناهی بساز محکم
تا روز ضرورت بدو پناهی
هوش مصنوعی: علم را مثل پناهگاهی محکم بساز تا در روزهای نیاز و دشواری به آن تکیه کنی.
پندی بده ای حجت خراسان
روشن که تو بر چرخ فضل ماهی
هوش مصنوعی: ای حجت خراسان، که تو به مانند یک ماه در آسمان فضیلت می‌درخشی، پندی به من بده.
هرچند که از دهر با سفاهت
با ناله و با درد و رنج و آهی
هوش مصنوعی: با وجود اینکه زندگی پر از بی‌خودگی و نادانی است، من همچنان با گریه و درد و اندوه مواجه هستم.
زیرا که تو در شارسان حکمت
با نعمت و با مال و دست گاهی
هوش مصنوعی: زیرا که تو در انتقال دانش همراه با نعمت، ثروت و توانایی هستی.