برگردان به زبان ساده
کُمیت سخن را ضمیر است میدان
سوارش چه چیز است؟ جان سخندان
ضمیر، عبارت است از میدانِ اسب سخن؛ و سوارِ این اسب، جانِ سخندان.
خرد را عنان ساز و اندیشه را زین
بر اسپ زبان اندر این پهن میدان
هوش مصنوعی: خود را کنترل کن و به فکر و اندیشهات قدرت و حق انتخاب بده که در این عرصه وسیع آزادی عمل داشته باشی.
به میدان خویش اندر، اسپ سخن را
اگر خوب و چابک سواری بگردان
هوش مصنوعی: به میدان زندگی خودت برو و اگر توانایی و استعداد خوبی در گفتن داری، با شجاعت و انرژی آنها را به نمایش بگذار.
به میدان تنگ اندرون، اسپ کره
نگر تا نتازی به پیش سواران
هوش مصنوعی: در میدان باریک درون، به اسب جوان نگاه کن که چطور در پیش سواران نمیتازد.
سواران تازنده را نیک بنگر
در این پهن میدان ز تازی و دهقان
هوش مصنوعی: سواران سریع و چابک را به دقت در این میدان وسیع تماشا کن، خواه آنها از نژاد تازی باشند یا دهقان.
عرب بر ره شعر دارد سواری
پزشکی گزیدند مردان یونان
هوش مصنوعی: عربها در مسیر شعر به ویژه در زمینه پزشکی، از مردان یونانی تأثیر گرفته و بهرهمند شدهاند.
ره هندوان سوی نیرنگ و افسون
ره رومیان زی حساب است و الحان
هوش مصنوعی: راه هندوان به فریب و جادوگری میانجامد، در حالی که راه رومیان بر اساس محاسبه و نغمههای موزون است.
مسخر نگار است مر چینیان را
چو بغدادیان را صناعات الوان
هوش مصنوعی: زیبایی و هنر چینیان همچون جاذبهای است که مردم بغداد را به خود جذب میکند و این نشاندهندهٔ هنرهای متنوع و رنگارنگ آنهاست.
یکی باز جوید نهفته ز پیدا
یکی باز داند گران را ز ارزان
هوش مصنوعی: یک نفر به دنبال چیزهای پنهانی است که از آشکار مشخص شدهاند و فرد دیگری توانایی تشخیص ارزش واقعی اشیاء را دارد و میتواند بین چیزهای ارزشمند و بیارزش تمایز قائل شود.
طلب کردن جای و تدبیر مسکن
طرازیدن آب و تقدیر بنیان
هوش مصنوعی: درخواست برای پیدا کردن مکانی مناسب و برنامهریزی برای ساختن یک خانه به اندازهی آب و سرنوشت نیازمند تدبیر و فکر است.
در این هر طریقی که بر تو شمردم
سواران جلدند و مردان فراوان
هوش مصنوعی: در هر راهی که به تو اشاره کردم، سواران چابک و مردان زیادی وجود دارند.
که دانست از اول، چه گوئی که ایدون
زمان را بپیمود شاید به پنگان؟
هوش مصنوعی: او از ابتدا میدانست که چه چیزی بگوید، زیرا ممکن است زمانی که تو این مسیر را طی میکنی، به پایان یا نتیجهای برسیم.
که دانست کز نور خورشید گیرد
همی روشنی ماه و برجیس و کیوان؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آیا کسی میداند که ماه و سیارات چگونه از نور خورشید بهرهمند میشوند و روشنی خود را از آن دریافت میکنند؟
که دانست کاندر هوا بیستونی
ستاده است دریا و کوه و بیابان؟
هوش مصنوعی: آیا میدانی که در دنیای بدون تیرک و پایه، دریا، کوه و بیابان چگونه ایستادهاند؟
که دانست چندین زمین را مساحت
صد و شصت چند اوست خورشید تابان؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چه کسی میداند که مساحت بی شماری از زمینها به اندازه یک خورشید تابان است؟ در واقع سؤال از درک و شناخت کرهی زمین و اطلاعات پیرامون آن است.
که کرد اول آهنگری؟ چون نبودهاست
از اول نه انبر نه خایسک و سندان
هوش مصنوعی: کی بود که از آغاز کار آهنگری را شروع کرد؟ چون در آن زمان نه انبری وجود داشت و نه سندانی برای کار.
که دانست کاین تلخ و ناخوش هلیله
حرارت براند ز ترکیب انسان؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی متوجه شده است که این ماده تلخ و ناخوشایند به نام هلیله میتواند گرما را از ترکیب انسانی خارج کند. در واقع، هلیله به عنوان یک دارو یا ماده تأثیرگذار در کاهش حرارت و اثرات منفی بر بدن شناخته شده است.
که فرمود از اول که درد شکم را
پُرُز باید از چین و از روم والان؟
هوش مصنوعی: در ابتدای کلام اشاره میشود که برای درمان درد شکم، باید داروهای لازم را از چین و روم تهیه کرد. این نشاندهنده اهمیت و اعتبار داروهای خارجی و اینکه این کشورها منابع خوبی برای درمان بیماریها بودهاند، است.
که بود آنکه او ساخت شنگرف رومی
ز گوگرد خشک و ز سیماب لرزان
هوش مصنوعی: کیست آنکه توانسته است رنگ شنگرف رومی را از ترکیب گوگرد خشک و جیوه به دست آورد؟
که دانست کافزون شود روشنائی
به چشم اندر از سنگ کوه سپاهان؟
هوش مصنوعی: کیست که بداند نور چشم چقدر با سنگ کوه سپاهان بیشتر میشود؟
که بود آنکه بر سیم فضل او نهادهاست
مر این زر کان را چنین گرد گیهان؟
هوش مصنوعی: کیست آنکه سیمهایی از فضیلت را بر خود داشته و این زرینی را که در جهان پخش است، به این شکل زیبا و درخشان به نمایش گذاشته؟
که بود آنکه کمتر به گفتار او شد
عقیق یمانی ز لعل بدخشان؟
هوش مصنوعی: کسی را که کمتر میتوان به سخن او گوش داد، مانند عقیق یمانی است که ارزشش از لعل بدخشان بیشتر است.
اگر جانور کان عزیز است بر ما
که بسیار نفع است ما را ز حیوان
هوش مصنوعی: اگر جانوری که برای ما عزیز است، برای ما نفع زیادی دارد، پس همانا از حیوانات چیزهای زیادی به نفع ما فراهم میشود.
همی خویشتن را نبینیم نفعی
نه در سیم و زر و نه در در و مرجان
هوش مصنوعی: نباید خود را فراموش کنیم و متوجه باشیم که در طلا و نقره یا در چیزهای قیمتی هیچ فایدهای برای ما نیست.
در اینها به چشم دلت ژرف بنگر
که این را به چشم سرت دید نتوان
هوش مصنوعی: به عمق دل خود نگاه کن و با آن احساس کن، زیرا با چشمان ظاهری خود نمیتوانی حقیقت را ببینی.
به درمان چشم سر اندر بماندی
بکن چشم دل را یکی نیز درمان
هوش مصنوعی: اگر به درمان مشکلات ظاهری و مادی بپردازی، ممکن است از درمان مشکلات درونی و روحی غافل شوی. باید به فکر دل و درون خود هم باشی و برای آن هم درمان و بهبودی پیدا کنی.
ز چشم سرت گر نهان است چیزی
نماند ز چشم دل آن چیز پنهان
هوش مصنوعی: اگر چیزی از دید چشمانت پنهان باشد، دیگر از دید دل چیزی باقی نمیماند.
نهان نیست چیزی زچشم سر و دل
مگر کردگار جهان فرد و سبحان
هوش مصنوعی: هیچ چیز از نگاه دل و چشم پنهان نیست مگر خالق یکتای جهان که پاک و بلندمرتبه است.
خرد هدیهٔ اوست ما را که در ما
به فرمان او شد خرد جفت با جان
هوش مصنوعی: خرد عطای خداوند به ماست و این خرد به دستور او در درون ما به همراه روح ما قرار گرفته است.
خرد گوهر است و دل و جانش کان است
بلی، مر خرد را دل و جان سزد کان
هوش مصنوعی: خِرَد، مانند یک گوهر قیمتی است و دل و جان، همچون معدنی غنی برای آن به شمار میروند. در واقع، خِرَد شایسته است که دل و جان آن را در بر داشته باشند.
خرد کیمیای صلاح است و نعمت
خرد معدن خیر و عدل است و احسان
هوش مصنوعی: خرد مانند یک طلا است که منبع خوبیها و فضایل است و باعث میشود انسان به عدالت و نیکی دست یابد.
به فرمان کسی را شود نیکبختی
به دو جهان که باشد خرد را به فرمان
هوش مصنوعی: کسی که خرد و دانایی را در دست دارد و به آن عمل میکند، در این دنیا و آن دنیا به خوشبختی دست خواهد یافت.
نگهبان تن جان پاک است لیکن
دلت را خرد کرد بر جان نگهبان
هوش مصنوعی: نگهبان بدن، روح پاکی دارد اما دل تو را شکننده و آسیبپذیر کرده است.
به زندان دنیا درون است جانت
خرد خواهدش کرد بیرون ز زندان
هوش مصنوعی: روح تو در زندانی به نام دنیا قرار دارد و به مرور زمان، خرد و آگاهیات باعث میشود که از این زندان رهایی یابی.
خرد سوی هر کس رسولی نهفته
که در دل نشسته به فرمان یزدان
هوش مصنوعی: هر انسانی در دل خود یک پیامبر دارد که به او راهنمایی میکند و این هدایت از سوی خداوند است.
همی گوید اندر نهان هر کسی را
که چون آن چنین است و این نیست چونان
هوش مصنوعی: هر کسی در دل خود میگوید که اگر چنین چیزی وجود دارد، پس این هم نباید به این صورت باشد.
از آغاز چون بود ترکیب عالم
چه چیز است بیرون از این چرخ گردان؟
هوش مصنوعی: از ابتدا چگونه ساختار جهان شکل گرفته است و چه چیزی فراتر از این گردونه دایرهای وجود دارد؟
اگر گرد این چرخ گردان تو گوئی
تهی جایگاهی است بیحد سامان
هوش مصنوعی: اگر به دور این دنیا نگاه کنی، متوجه میشوی که هیچچیز در آن دائمی و ثابت نیست و هرچه به نظر میرسد، به سرعت میتواند تغییر کند و بینظم باشد.
چه گوئی در آن جای گردنده گردون
روان است یا ایستاده است ازین سان؟
هوش مصنوعی: چه بگویم درباره آن مکانی که چرخ زمان یا در حال حرکت است یا ثابت ایستاده؟
خدای جهان آنکه نابوده داند
خداوند این عالم آباد و ویران
هوش مصنوعی: خدای جهان، کسی است که وجود را درک میکند، و او مالک این دنیای ساخته شده و نابودشده است.
چرا آفرید این جهان را چو دانست
که کم بود خواهد ز کافر مسلمان؟
هوش مصنوعی: چرا خداوند این جهان را آفرید؟ در حالی که میدانست که تعداد کافران بیشتر از مسلمانان خواهد بود؟
خرد کو رسول خدای است زی تو
چه خوانده است بر تو از این باب؟ برخوان
هوش مصنوعی: خرد مانند فرستاده خداوند است. تو چه پیامهایی از آن دریافت کردهای؟ آنها را برای من بخوان.
از این در به برهان سخن گوی با من
نخواهم که گوئی فلان گفت و بهمان
هوش مصنوعی: از این در بیایید و با من به طور منطقی صحبت کنید. نمیخواهم بشنوم که فلانی چه گفته و بهمانی چه.
گر این علمها را بدانند قومی
تو نیز ای پسر مردمی همچو ایشان
هوش مصنوعی: اگر گروهی از مردم این دانشها را بدانند، تو نیز ای پسر، انسانی مثل آنها هستی.
بیاموز اگر چند دشوارت آید
که دشوار از آموختن گردد آسان
هوش مصنوعی: اگرچه یادگیری ممکن است در ابتدا برایت سخت باشد، اما به مرور زمان و با تمرین، آن سختی به آسانی تبدیل میشود.
بیاموز از آن کهش بیاموخت ایزد
سر از گرد غفلت به دانش بیفشان
هوش مصنوعی: از کسی که وحی الهی را یاد گرفته و به او آموخته شده، بیاموز که چگونه از غفلت و نادانی خارج شوی و به دانش و آگاهی دست یابی.
بیاموز تا همچو سلمان بباشی
که سلمان از آموختن گشت سلمان
هوش مصنوعی: یاد بگیر تا مانند سلمان بزرگ شوی، چرا که سلمان به دلیل یادگیری، به این مقام رسید.
ز برهان و حجت سپر ساز و جوشن
به میدان مردان برون مای عریان
هوش مصنوعی: با دلیل و استدلال خود را محافظت کن و آماده باش، زیرا در میدان نبرد، مردان بدون زره و لباس نیستند.
به میدان حکمت بر اسپ فصاحت
مکن جز به تنزیل و تاویل جولان
هوش مصنوعی: در میدان دانش و خرد، جز با تفسیر و بیان درست سخن نگو و به تفکر و تأمل بپرداز.
مدد یابی از نفس کلی به حجت
چو جوئی به دل نصرت اهل ایمان
هوش مصنوعی: اگر به دنبال کمک و یاری از نفس کل باشی، باید با قلبت از حجت و دلیل جستجو کنی تا از اهل ایمان یاری دریافت کنی.
نبینی که پولاد را چون ببرد،
چو صنعت پذیرد ز حداد، سوهان؟
هوش مصنوعی: آیا نمیبینی که وقتی آهن را از آتش میگیرند و صنعتگر آن را در دست میگیرد، با استفاده از ابزار و تجربهاش، آن را شکل و صیقل میدهد؟
تو را نفس کلی، چو بشناسی او را،
نگه دارد از جهل و عصیان و نسیان
هوش مصنوعی: اگر نفس واقعی خود را بشناسی، این شناخت تو را از جهل، گناه و فراموشی حفظ خواهد کرد.
بر آن سان که رنگین گل و یاسمین را
نشانده است دهقانش بر طرف بستان
هوش مصنوعی: دهقان با دقت و مهارت گل و یاسمن را در کنار هم در باغ کاشته است.
گل از نفس کل یافتهاست آن عنایت
که تو خوش منش گشتهای زان و شادان
هوش مصنوعی: گل به خاطر نفس پاک و لطیف تو به وجود آمده است. آن محبت و لطفی که به تو شده، باعث شده که تو خوشخلق و شاداب باشی.
زر و سیم و گوهر شد ارکان عالم
چو پیوسته شد نفس کلی به ارکان
هوش مصنوعی: اگر زر و سیم و جواهر پایههای عالم شوند، این به خاطر آن است که نفس کلی به این ارکان متصل گشته است.
اگر جان نبودی به سیم و زر اندر
به صد من درم کس ندادی یکی نان
هوش مصنوعی: اگر جان و زندگی در کار نبود، هیچ کس به خاطر ثروت و دارایی نان نمیداد.
وگر جان نبودی به سیم و زر اندر
بدو جان تو چون شادی شاد و خندان؟
هوش مصنوعی: اگر جان نبود، آیا تنها با پول و ثروت میتوانی شاد و خندان باشی؟
به نرمی ظفر جوی بر خصم جاهل
که که را به نرمی کند پست باران
هوش مصنوعی: به آرامی و بصورت ملایم بر دشمن نادان پیروز شو، چرا که مثل باران ملایم، او را به زمین مینشاند.
سخن چون حکیمان نکوگوی و کوته
که سحبان به کوته سخن گشت سحبان
هوش مصنوعی: سخن باید مانند حکمتآموزان خوب و کوتاه باشد، چرا که سحبان نیز با بیان مختصر و مفید به نتیجه دست مییابد.
نبینی که بدرید صد من زره را
بدان کوتهی یک درم سنگ پیکان؟
هوش مصنوعی: آیا نمیبینی که یک تیر فلزی کوچک میتواند زرهای به وزن صد من را پاره کند؟
خرد را به ایمان و حکمت بپرور
که فرزند خود را چنین گفت لقمان
هوش مصنوعی: لقمان به فرزندش میگوید که باید عقل و خرد خود را با ایمان و دانش پرورش دهد.
چو جانت قوی شد به ایمان و حکمت
بیاموزی آنگه زبانهای مرغان
هوش مصنوعی: وقتی که روح و جانت از طریق ایمان و دانش قوی شد، سپس میتوانی زبان پرندگان را بیاموزی.
بگویند با تو همان مور و مرغان
که گفتند ازین پیشتر با سلیمان
هوش مصنوعی: بگویند همانند آن مور و مرغان که قبلاً با سلیمان صحبت کردند، با تو صحبت میکنند.
در این قبهٔ گوهر نامرکب
ز بهر چه کردهاست یزدانت مهمان؟
هوش مصنوعی: در این دنیای پر ارزش و بینظیر، خداوند به چه دلیل تو را به عنوان مهمان پذیرفته است؟
تو را بر دگر زندگان زمینی
چه گوئی، ز بهر چه دادهاست سلطان؟
هوش مصنوعی: به دیگران که در این دنیا زندگی میکنند، چه بگویی؟ به خاطر چه چیزی، پادشاه به تو نعمت داده است؟
حکیما، ز بهر تو شد در طبایع
جواهر، نه از بهر ایشان، پریشان
هوش مصنوعی: حکیمان فقط برای تو این جواهرات با ارزش را از دل طبیعت استخراج کردند، نه اینکه بخواهند برای دیگران هم به دنبال آنها باشند.
ز بهر تو شد مشک و کافور و عنبر
سیه خاک در زیر زنگاری ایوان
هوش مصنوعی: به خاطر تو، خاک سیاه زیر ایوان به عطرهای خوشی چون مشک، کافور و عنبر آغشته شده است.
تو را بر جهانی جزین، این عجایب
که پیداست اینجا، دلیل است و برهان
هوش مصنوعی: این دنیا پر از شگفتیها و عجایبی است که وجودشان دلیل و مدرک بر وجود تو در این جهان است.
جهانی است آن پاک و پرنور و راحت
تمام و مهیا و بیعیب و نقصان
هوش مصنوعی: جهانی وجود دارد که کاملاً پاک و پر از نور است، جایی راحت و آماده بدون هیچ عیب و نقصی.
اثرهای آن عالم است این کزوئی
در این تنگ زندان تو شادان و خندان
هوش مصنوعی: این دنیا سراغ آن شخصی را گرفته است که تو در این زندان تنگ خوشحال و خندان هستی.
اگر نیستی آن جهان، خاک تیره
شکر کی شدی هرگز و عنبر و بان؟
هوش مصنوعی: اگر تو در آن جهان وجود نداشتی، نور و برکت خاک تیره چگونه به شکر و عطر خوش تبدیل میشدند؟
به امید آن عالم است، ای برادر،
شب و روز بیخواب و با روزه رهبان
هوش مصنوعی: برادر، او به معلمی امید بسته است که همیشه شب و روز بیدار و روزها به عبادت مشغول است.
مکان نعیم است و جای سلامت
چنین گفت یزدان، فروخوان ز فرقان
هوش مصنوعی: این مکان مکانی سرشار از نعمت و سلامت است و خداوند چنین فرمود که به قرآن توجه کنید.
گر آن را نبینی همی، همچو عامه
سزای فسار و نواری و پالان
هوش مصنوعی: اگر آن را نبینی، مانند مردم عادی، سزاوار نقص و بیکیفیتی هستی.
نگر تات نفریبد این دیو دنیا
حذردار از این دیو، هان ای پسر هان
هوش مصنوعی: مواظب باش که این موجود فریبنده دنیا تو را فریب ندهد. احتیاط کن، ای پسر، احتیاط کن!
از این دیو تعویذ کن خویشتن را
سخنهای صاحب جزیرهٔ خراسان
هوش مصنوعی: از این موجود خطرناک خود را دور نگهدار و به سخنان افرادی که از منطقه خراسان هستند، توجه کن.
چنین چند گردی در این گوی گردان؟
کز این گوی گردان شدت پشت چوگان
هوش مصنوعی: چندین بار در این دنیای چرخان چه اتفاقاتی میافتد؟ چون از این دنیای چرخان، سختیها مثل ضربات یک بازی چوگان به ما ضربه میزنند.
به چنگال و دندان جهان را گرفتی
ولیکن شدت کند چنگال و دندان
هوش مصنوعی: با قدرت و زور میتوانی بر جهان تسلط پیدا کنی، اما توجه داشته باش که این قدرت ممکن است به تو آسیب برساند یا باعث شود که خودت آسیب ببینی.
کنون زانکه کردی و خوردی، به توبه
همی کن ستغفار و میخور پشیمان
هوش مصنوعی: اکنون که آنچه را انجام دادی و نوشیدی، به توبه و استغفار مشغول شو و بدون پشیمانی نوشیدنیات را ادامه بده.
از این چاه برشو به سولان دانش
به یک سو شو از جوی و از جر عصیان
هوش مصنوعی: از این چاه بلند شو و به سوی دانش برو. از مسیر اشتباه و عاصی شدن دوری کن.