گنجور

شمارهٔ ۳۴۴

سبرهٔ خط تو پیدا می‌شود
رازِ ما زان سبزه صحرا می‌شود
سرو تا در زیر پایت سر نهاد
کار او هر لحظه بالا می‌شود
نرگس مخمور می‌بیند به خواب
صورت چشم تو بینا می‌شود
سوسن آزادی زلفت می‌کند
در زبانش جمله گویا می‌شود
پردهٔ گل می‌دراند باد صبح
راز پهنان آشکارا می‌شود
بسکه می‌نالند مرغان سحر
آسمان را مهر پیدا می‌شود
تا ز مهرت یافت ناصر ذره‌ای
هر زمان چون صبح رسوا می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سبرهٔ خط تو پیدا می‌شود
رازِ ما زان سبزه صحرا می‌شود
هوش مصنوعی: صبر و تحمل تو، نشانه‌ای از رازهای ماست؛ این راز همانند سبزه‌زار بیابان نمایان می‌شود.
سرو تا در زیر پایت سر نهاد
کار او هر لحظه بالا می‌شود
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که آنچه زیر پای تو قرار دارد، در هر لحظه به سمت بالا در حال رشد و تعالی است.
نرگس مخمور می‌بیند به خواب
صورت چشم تو بینا می‌شود
هوش مصنوعی: نرگس مست در خواب چهره‌ای را می‌بیند که باعث می‌شود چشم‌های دیگری باز و بینا شوند.
سوسن آزادی زلفت می‌کند
در زبانش جمله گویا می‌شود
هوش مصنوعی: سوسن زیبایی زلف تو را به نمایش می‌گذارد و زبانش پر از کلام روشنی می‌شود.
پردهٔ گل می‌دراند باد صبح
راز پهنان آشکارا می‌شود
هوش مصنوعی: باد صبح پردهٔ گل را می‌درد و رازهای پنهان را آشکار می‌کند.
بسکه می‌نالند مرغان سحر
آسمان را مهر پیدا می‌شود
هوش مصنوعی: پرندگان سحر آنقدر می‌نواختند و شکایت کردند که آسمان روشن شد و خورشید نمایان گشت.
تا ز مهرت یافت ناصر ذره‌ای
هر زمان چون صبح رسوا می‌شود
هوش مصنوعی: زمانی که ناصر از عشق تو حتی اندکی بهره‌مند شود، هر لحظه مانند صبحگاه که رازها روشن می‌شوند، به وضوح آشکار می‌شود.