شمارهٔ ۳۱۳
پیش از آن کین شخص ناموجود من موجود بود
کوی یارم مقصد و روی توام مقصود بود
پیش از آن کآب بقا را خشک رود تن بدید
جام می در دستم و در دست بانگ رود بود
پیش از آن کز عشق مغز خاکیان بوئی نداشت
مجمر افلاک را جان و دل ما عود بود
پیش از آن کین چارچوب جسم چون هیزم بسوخت
سقف نُه گردون ز آه عاشقان پُر دود بود
ابرویش محراب شد، جان من آمد در سجود
بر که بود آن سجده، چون خود ساجد و مسجود بود
در ازل ارواح چون جام سعادت نوش کرد
جان مادر، بزم وحدت شاهد و مشهود بود
عاشق و معشوق و درد عشق و درمان وصال
در حقیقت چون یکی آمد چرا مردود بود
آنکه محمودست نامش صورتی بود از ایاز
و آنکه میگویند ایازش، معنی محمود بود
گر میانش در کنار آورد ناصر باک نیست
در میان عاشق و معشوق کاری بود، بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش از آن کین شخص ناموجود من موجود بود
کوی یارم مقصد و روی توام مقصود بود
هوش مصنوعی: قبل از اینکه من وجود نداشته باشم، کوی یارم و چهره تو برای من هدف و مقصد بود.
پیش از آن کآب بقا را خشک رود تن بدید
جام می در دستم و در دست بانگ رود بود
هوش مصنوعی: پیش از آنکه آب زندگی به پایان برسد، بدنم را به دامن شراب سپردم و در دستم جام می بود و صدای رودی در دستم بود.
پیش از آن کز عشق مغز خاکیان بوئی نداشت
مجمر افلاک را جان و دل ما عود بود
هوش مصنوعی: قبل از اینکه عشق وجود داشته باشد و انسانها چیزی از آن سراغ داشته باشند، آسمانها هیچ بویی نداشتند. اما اکنون جان و دل ما مانند عود، عطر عشق را منتشر میکند.
پیش از آن کین چارچوب جسم چون هیزم بسوخت
سقف نُه گردون ز آه عاشقان پُر دود بود
هوش مصنوعی: قبل از آنکه بدن انسان مانند چوبی بسوزد، سقف آسمانها از غم و درد عاشقان پر از دود شده بود.
ابرویش محراب شد، جان من آمد در سجود
بر که بود آن سجده، چون خود ساجد و مسجود بود
هوش مصنوعی: ابروی او همچون محرابی شد، جان من در حال عبادت و سجده قرار گرفت. اما این سجده به چه کسی بود وقتی خود او هم ساجدی است که در برابر معبودش قرار دارد؟
در ازل ارواح چون جام سعادت نوش کرد
جان مادر، بزم وحدت شاهد و مشهود بود
هوش مصنوعی: در آغاز، روحها مانند نوشیدن جام سعادت، وجود مادر را سرشار از خوشبختی کردند و در این بزم واحد، همه چیز به وضوح قابل مشاهده بود.
عاشق و معشوق و درد عشق و درمان وصال
در حقیقت چون یکی آمد چرا مردود بود
هوش مصنوعی: عاشق و محبوب و احساس عشق و راه رسیدن به یکدیگر در واقع مانند یک چیز هستند، پس چرا این موضوع رد شده است؟
آنکه محمودست نامش صورتی بود از ایاز
و آنکه میگویند ایازش، معنی محمود بود
هوش مصنوعی: آن کسی که نامش محمود است، درواقع نمادی از ایاز است و آن کسی که به عنوان ایاز شناخته میشود، در حقیقت معنای محمود را دارد.
گر میانش در کنار آورد ناصر باک نیست
در میان عاشق و معشوق کاری بود، بود
هوش مصنوعی: اگر ناصر در میانهٔ راه قرار بگیرد، نگران نباشید، چراکه در عشق، میان عاشق و معشوق همیشه امری وجود دارد که باید به آن توجه کرد.

ناصر بخارایی