گنجور

شمارهٔ ۱

آیینهٔ‌ خدائی رخسار توست یارا
بگذار تا ببینم در آینه خدا را
در کعبهٔ وصالت گر باشدم مقامی
از زمزم دو دیده آبی زنم صفا را
ای گل به تازه روئی بنشین در آب چشمم
تا آبرو فزاید از صحبت تو ما را
مگذار تا رخت را اهل هوا ببینند
آن به که ره نباشد بر شمع تو هوا را
گر مشگ کرد از آهو با زلف تو تشبّه
نبود عجب که دارد در اصل خود خطا را
خوش باد نی اگر چه، بر باد رفت عمرش
کو می‌دهد نوائی رندان بی نوا را
ناصر دو رود دیده، پر دارد از ترانه
کز پرده‌های چشمش بربسته رودها را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آیینهٔ‌ خدائی رخسار توست یارا
بگذار تا ببینم در آینه خدا را
هوش مصنوعی: چهره تو همانند آینه‌ای است که نشان خداوند را در خود دارد. لطفاً اجازه بده که به تماشای آن بپردازم.
در کعبهٔ وصالت گر باشدم مقامی
از زمزم دو دیده آبی زنم صفا را
هوش مصنوعی: در کعبه‌ی وصالت اگر به مقام و مرتبه‌ای برسم، از چشمان آبی‌ام همچون زمزم، صفا و پاکی را به تصویر می‌کشم.
ای گل به تازه روئی بنشین در آب چشمم
تا آبرو فزاید از صحبت تو ما را
هوش مصنوعی: ای گل، با زیبایی تازه‌ات در آب چشمم بنشین تا از صحبت تو، آبرویم بیشتر شود.
مگذار تا رخت را اهل هوا ببینند
آن به که ره نباشد بر شمع تو هوا را
هوش مصنوعی: آدم‌هایی که به دنبال لذت‌های زودگذر هستند، نباید به نمادهای پاکی و نور تو نزدیک شوند. بهتر است بگذاری که نور و وجود تو بی‌احساس و دور از آن دنیا بماند.
گر مشگ کرد از آهو با زلف تو تشبّه
نبود عجب که دارد در اصل خود خطا را
هوش مصنوعی: اگر مشکی که از آهو به خاطر زلف تو به وجود آمده، تشبیه واقعی نیست، عجیب نیست که در اصل خود خطایی دارد.
خوش باد نی اگر چه، بر باد رفت عمرش
کو می‌دهد نوائی رندان بی نوا را
هوش مصنوعی: هوا چه خوب است اگرچه عمرش مانند باد گذشته است، اما هنوز هم به رندان بی‌نوا نوایی می‌دهد.
ناصر دو رود دیده، پر دارد از ترانه
کز پرده‌های چشمش بربسته رودها را
هوش مصنوعی: ناصر که دو رود را دیده، از چشمانش ترانه‌ای به‌وجود آمده که به‌گونه‌ای غم‌انگیز، رودها را از خود دور کرده است.