گنجور

شمارهٔ ۱ - در توحید حضرت باری تعالی عز اسمه

ای نام تو تاج سر هر نامه که خوانند
نام تو بخوانند ونشان تو ندانند
گر تیر نظر را بنشانم به نشانی
با کج نظران راست نیاید که کمانند
وصف تو همان است که گفتند و شنیدیم
وین گفت و شنید است که بسیار در آنند
در وصف کمال تو چو درعند همه گوش
سر تا قدم آن‌ها که چو شمشیر زبانند
وین راست روانی که چو تیرند ز کیشت
پر کرده لبالب به زه از شکر دهانند
جان سوختهٔ تاب تجلی جلالت
بنمای جمالت که جهانی نگرانند
بنمای رخت تا که ببینند به تحقیق
جمعی که پس پردهٔ پندار و گمانند
از علم به معلوم رسیدند کسانی
کز پرتو دیدار تو در عین عیانند
دانند یقین راه حسینی و حجازی
کز اهل عراقند و ز شهر همدانند
عالم به تو زنده است نه جسمی و نه جانی
ای جان جهان زنده به تو جان و جهانند
اشیاء که صفت‌های تو را مظهر نورند
در پردهٔ انوار تو پیدا و نهانند
از آب و هوا جرم زمین چون کف دریای
وین هفت فلک بر سر آتش چو دخانند
صحراست مگر چرخ ز بزغاله و بره
یا بحر که در وی همه حوت و سرطانند
اوتاد جبالند کمر بسته به خدمت
وز تیغ بیندوخته زر در دل کانند
گنجور سپهرند یکی بحر و دوم کان
کان هر دو درین رستهٔ‌ بازار دو کانند
جان من تنها چه متاعی‌ست که هر دم
صد قافلهٔ‌ جان به جناب تو روانند
آنان که بخیلند به جان در ره جانان
گر جان عزیزند سبکسار و گرانند
امروز همه ضال و ذلیلند دلیلان
دالند ولی نحس چو دال دُبرانند
ناصر چو معانی بیان تو بدیع است
اشعار تو مفتاح معانی و بیانند
تا کی سخن و لاف سخن، ترک سخن گوی
بازان ز خموشی‌ست که بر دست شهانند
از بلبل و قمری اگر احوال بپرسی
گویند که از دست زبان در چه زیانند
خیر است کلید در فردوس، دگر خیر
حوران نشیندی همه خیرات حسانند
یارب به طفیل همه بر بنده ببخشای
تا جمله ز انعام تو محروم نمانند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای نام تو تاج سر هر نامه که خوانند
نام تو بخوانند ونشان تو ندانند
هوش مصنوعی: ای نام تو در تمام نامه‌ها مانند تزیینی ارزشمند است، اما اگر کسی نام تو را بخواند، نشانی از تو را نخواهد شناخت.
گر تیر نظر را بنشانم به نشانی
با کج نظران راست نیاید که کمانند
هوش مصنوعی: اگر توجه و دقت خود را به کسی معطوف کنم که به طرز نادرستی می‌نگرد، این دیدگاه نادرست را نمی‌توان با دقت و راستی و ادب اصلاح کرد.
وصف تو همان است که گفتند و شنیدیم
وین گفت و شنید است که بسیار در آنند
هوش مصنوعی: توصیف تو همان چیزی است که دیگران درباره‌اش گفته و شنیده‌اند و این گفتگو و پژواک‌ها در آن بسیارند.
در وصف کمال تو چو درعند همه گوش
سر تا قدم آن‌ها که چو شمشیر زبانند
هوش مصنوعی: در توصیف کامل و زیبایی‌ات، همه‌ی افراد توجه خود را از سر تا پا معطوف کرده‌اند، همان‌طور که شمشیرها تند و تیز و گویا هستند.
وین راست روانی که چو تیرند ز کیشت
پر کرده لبالب به زه از شکر دهانند
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف افرادی می‌پردازد که به سرعت و با دقت عمل می‌کنند، مانند تیر سلاح که به سرعت پرتاب می‌شود. همچنین به اشاره به شیرینی کلام آن‌ها دارد، که مانند شکر بر زبان است و در کارهایشان تاثیر مثبت دارد. این افراد به صورت مؤثر و با انرژی به مسیر خود ادامه می‌دهند.
جان سوختهٔ تاب تجلی جلالت
بنمای جمالت که جهانی نگرانند
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر اشتیاق و آرزوی عمیق شاعر برای دیدن جلوه‌ای از زیبایی و عظمت معشوق است. شاعر از معشوق می‌خواهد که با نشان دادن زیبایی‌اش، شوق و حرارت درونی‌اش را التیام بخشد، زیرا این زیبایی توجه و نگرانی جهانیان را به خود جلب کرده است. به نوعی، شاعر به ارتباط عمیق میان زیبایی و تاثیر آن بر روح و جان انسان‌ها اشاره می‌کند.
بنمای رخت تا که ببینند به تحقیق
جمعی که پس پردهٔ پندار و گمانند
هوش مصنوعی: چهره‌ات را نشان بده تا همه کسانی که در پس پرده‌ی خیال و تصور هستند، واقعیت را مشاهده کنند.
از علم به معلوم رسیدند کسانی
کز پرتو دیدار تو در عین عیانند
هوش مصنوعی: برخی افراد از دانش به واقعیت‌هایی دست یافته‌اند که به واسطه درخشش حضور تو، به وضوح مشاهده می‌شوند.
دانند یقین راه حسینی و حجازی
کز اهل عراقند و ز شهر همدانند
هوش مصنوعی: آنها به‌خوبی می‌دانند که راهی که به حسینی و حجازی می‌رسد، از سوی افرادی است که اهل عراق و ساکن شهر همدان هستند.
عالم به تو زنده است نه جسمی و نه جانی
ای جان جهان زنده به تو جان و جهانند
هوش مصنوعی: جهان و موجودات آن به وجود تو زندگی می‌بخشند و نه فقط به جسم یا روح. ای روح جهان، تویی که جان و جهان از وجود تو زنده‌اند.
اشیاء که صفت‌های تو را مظهر نورند
در پردهٔ انوار تو پیدا و نهانند
هوش مصنوعی: چیزهایی که ویژگی‌های تو را به نمایش می‌گذارند، در نور وجود تو هم آشکار و هم پنهان هستند.
از آب و هوا جرم زمین چون کف دریای
وین هفت فلک بر سر آتش چو دخانند
هوش مصنوعی: زمین به لحاظ ویژگی‌ها و ساختارش از آب و هوا مانند کف دریا است و این هفت آسمان بر سر آتش مانند دود می‌باشند.
صحراست مگر چرخ ز بزغاله و بره
یا بحر که در وی همه حوت و سرطانند
هوش مصنوعی: این دنیا مانند صحرا یا دریایی است که در آن هر نوع موجودی وجود دارد. در آنجا می‌توان به تنهایی با تنوع چیزها و موجودات مختلفی که وجود دارند، روبه‌رو شد.
اوتاد جبالند کمر بسته به خدمت
وز تیغ بیندوخته زر در دل کانند
هوش مصنوعی: کوه‌ها مانند مردان محکم و استوار، در خدمت مردم ایستاده‌اند و در دل خود گنج‌هایی دارند که از طلا پر شده‌اند.
گنجور سپهرند یکی بحر و دوم کان
کان هر دو درین رستهٔ‌ بازار دو کانند
هوش مصنوعی: در این دنیا، دو منبع ارزشمند وجود دارند؛ یکی مانند دریا و دیگری مانند معدن. هر دو در این بازار زندگی جزو سرمایه‌های با ارزش به شمار می‌آیند.
جان من تنها چه متاعی‌ست که هر دم
صد قافلهٔ‌ جان به جناب تو روانند
هوش مصنوعی: جان من چه چیزی‌ست که هر لحظه چندین قافلهٔ جان برای رسیدن به تو در حرکت‌اند؟
آنان که بخیلند به جان در ره جانان
گر جان عزیزند سبکسار و گرانند
هوش مصنوعی: کسانی که بخیل و تنگ‌نظرند، حتی اگر به خاطر عشق جان خود را از دست بدهند، در برابر عشق واقعی ارزش چندانی ندارند و همواره سبک‌سر یا سنگین‌دل خواهند بود.
امروز همه ضال و ذلیلند دلیلان
دالند ولی نحس چو دال دُبرانند
هوش مصنوعی: امروز همه در گمراهی و ذلت به سر می‌برند و فقط برخی از آنها دلایل و نشانه‌ها را ارائه می‌دهند، اما همچنان به بدی و شوم بودن خود ادامه می‌دهند.
ناصر چو معانی بیان تو بدیع است
اشعار تو مفتاح معانی و بیانند
هوش مصنوعی: ناصر وقتی که معانی بیان تو تازه و بی‌نظیر است، شعرهای تو کلیدهای فهم معانی و بیان هستند.
تا کی سخن و لاف سخن، ترک سخن گوی
بازان ز خموشی‌ست که بر دست شهانند
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید فقط صحبت کنیم و ادعا کنیم؟ سکوت و عمل از زبان‌های مختلفی که در دست شاهان است، حکایت می‌کند.
از بلبل و قمری اگر احوال بپرسی
گویند که از دست زبان در چه زیانند
هوش مصنوعی: اگر از بلبل و قمری بپرسی که حالشان چگونه است، به تو می‌گویند که از دست زبان‌شان در چه درد و رنجی هستند.
خیر است کلید در فردوس، دگر خیر
حوران نشیندی همه خیرات حسانند
هوش مصنوعی: خیر و خوبی در بهشت وجود دارد و دیگر از نعمت‌های حوران خوشحال نشوید، زیرا تمام این نعمت‌ها در واقع خوبی‌ها و احسان‌هایی هستند.
یارب به طفیل همه بر بنده ببخشای
تا جمله ز انعام تو محروم نمانند
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، به خاطر وجود او (یار) بر من ببخشای و عطایای خود را به همه عطا فرما تا هیچ کس از نعمت‌های تو بی‌بهره نماند.