شمارهٔ ۴۸ - کله پز
آن بت سیرابه پز آید ز دیگش بوی مشک
از غم او پاچه ها باریک و سرها گشته خشک
شمارهٔ ۴۷ - جامه باف: جامه باف امرد بود دیوانه او بی حسابشمارهٔ ۴۹ - کله پز: کله پز امرد پسر بسیار سودا کرد و رفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن بت سیرابه پز آید ز دیگش بوی مشک
از غم او پاچه ها باریک و سرها گشته خشک
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا با عطری دلانگیز از دیگ خود بیرون میآید و بوی خوش مشک را پخش میکند. حالا به خاطر غم او، پاچهها باریک و سرها خشک و بیروح شدهاند.