شمارهٔ ۱۷ - قناد
تا نمود آن دلبر قناد شکر خند را
ریختم جام عسل را آب کردم قند را
از حجاب او نبات از شیشه سر بیرون نکرد
نیشکر برید از غیرت ز خود پیوند را
شمارهٔ ۱۶ - بافنده: در دکان آن مه بافنده مأوی ساختمشمارهٔ ۱۸ - قناد: مه قناد می ریزد شکر از لعل خندانش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا نمود آن دلبر قناد شکر خند را
ریختم جام عسل را آب کردم قند را
هوش مصنوعی: وقتی دیدم آن معشوقه زیبای شیرینیفروش را، جام عسل را به خاطرش ریختم و قند را آب کردم.
از حجاب او نبات از شیشه سر بیرون نکرد
نیشکر برید از غیرت ز خود پیوند را
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیباییهای طبیعی و رشادتهای گیاهان اشاره میکند. او میگوید که گیاهان به خاطر وجود یک مانع و حجاب، نتوانستهاند خود را به طور کامل نشان دهند. نیشکر، به عنوان نمادی از شجاعت و قدرت، خود را از این مانع رها میکند و به نمایش میگذارد. به عبارتی دیگر، هرگاه حریم حجاب از میان برداشته شود، جانداران و گیاهان نیز میتوانند به خوبی رشد کنند و شکوفا شوند.