گنجور

بخش ۵۰ - در توسل جستن به فخر کاینات حضرت خاتم انبیاء ص

یا رسول‌الله یا غوث‌الامم
یا سحاب‌الجود یا بحرالکرم
یا رسول‌الله یا شمس‌الظلم
یا شفیع‌الذنب فی یوم‌الندم
یا رسول‌الله یا حبل‌النجات
یا رجاء‌الخلق یا منجی‌العُصات
ای ادب اندوز تعلیم اله
ای ادب آموز کل ماسواه
عقل اول طفل ابجدخوان تو
روح اعظم سایه‌ای از خوان تو
ای طفیلت هستی کون و مکان
ای به دورت گردش هفت آسمان
ای لعمرک تاج و لولاک نطاق
چارزن را گوهر پاکت صداق
ای تو فرزندی که بستی عقد مام
با پدر دادی تو او را التیام
بارگاه لی مع‌الله خلوتت
پیشگاه ادن منی رتبتت
ای در این دریا تو ما را ناخدا
وی در این صحرا تو ما را رهنما
ای گناه عاصیان را عذرخواه
من به امید تو کرده‌ستم گناه
صد سفینه پر گنه می‌آورم
هم دل و هم رو ،سیه می‌آورم
از گنه دارم قطار اندر قطار
بختیان بارکش در زیر بار
ای تو سکان افق را میزبان
می‌رسم اینک تو را من میهمان
آن لب گوهر فشان را باز کن
در شفاعت گفتگو آغاز کن
گو گنهکارِ ز هر در رانده‌ای
عاجزی در کار خود درمانده‌ای
در پناه لطف ما بگریخته
دست در دامان ما آویخته
میهمان خوان احسان من است
گر گنهکار است مهمان من است
سوف یعطیک تو فرمودی خطاب
خوانده است او این خطاب اندر کتاب
از مَنَش هم این خبر در خاطر است
میهمان بنواز اگرچه کافر است
نی تو را در وعده خلف و نی نَدَم
نی مرا هم روی مهمان از شَیَم
جز ببخشی این سیه رو را به من
چاره نبود ای خدای ذوالمنن
نیک اگر کرده‌ست اگر بد کرده است
آنچه را کرده‌ست با خَود کرده است
این وجود سست او نابوده گیر
یا در آتش جسم او فرسوده گیر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا رسول‌الله یا غوث‌الامم
یا سحاب‌الجود یا بحرالکرم
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، ای نجات‌دهنده مردم، ای ابر سخاوت، ای دریاى کرامت!
یا رسول‌الله یا شمس‌الظلم
یا شفیع‌الذنب فی یوم‌الندم
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، ای خورشید عدالت، ای شفیع گناهان در روز حسرت و پشیمانی.
یا رسول‌الله یا حبل‌النجات
یا رجاء‌الخلق یا منجی‌العُصات
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، ای رشته نجات، ای امید مخلوقات، ای نجات‌دهنده گناهکاران.
ای ادب اندوز تعلیم اله
ای ادب آموز کل ماسواه
هوش مصنوعی: ای ادب را فرا بگیر از آموزگار نابغه، که تمام آنچه غیر از خداست، درس‌آموز توست.
عقل اول طفل ابجدخوان تو
روح اعظم سایه‌ای از خوان تو
هوش مصنوعی: عقل نخستین، مانند کودکی است که الفبا را می‌آموزد و تو، که روحی بزرگ و حقیقی هستی، مانند سایه‌ای از وجود او به حساب می‌آیی.
ای طفیلت هستی کون و مکان
ای به دورت گردش هفت آسمان
هوش مصنوعی: تو سبب وجود و هستی عالم و مکان هستی و به خاطر توست که هفت آسمان دور تو می‌چرخد.
ای لعمرک تاج و لولاک نطاق
چارزن را گوهر پاکت صداق
هوش مصنوعی: ای عمر تو، تاج و زیور من هیچ چیز دیگری جز گوهر پاک و ارزشمند تو نیست.
ای تو فرزندی که بستی عقد مام
با پدر دادی تو او را التیام
هوش مصنوعی: تو ای فرزندی که با پدر خود عهد و پیمان بسته‌ای، او را به آرامش و بهبودی رسانده‌ای.
بارگاه لی مع‌الله خلوتت
پیشگاه ادن منی رتبتت
هوش مصنوعی: بارگاه من نزد خداوند، جایگاه و مقام ویژه‌ای دارد.
ای در این دریا تو ما را ناخدا
وی در این صحرا تو ما را رهنما
هوش مصنوعی: ای دوست، در این دریا تو برای ما راهنما هستی و در این بیابان نیز تو هستی که ما را هدایت می‌کنی.
ای گناه عاصیان را عذرخواه
من به امید تو کرده‌ستم گناه
هوش مصنوعی: ای گناهکاران، من از شما عذرخواهی می‌کنم؛ به خاطر اینکه به خاطر تو، من نیز مرتکب گناه شدم.
صد سفینه پر گنه می‌آورم
هم دل و هم رو ،سیه می‌آورم
هوش مصنوعی: صد کشتی پر از گناه می‌آورم، هم دل رنجور و هم غربت به همراه دارم.
از گنه دارم قطار اندر قطار
بختیان بارکش در زیر بار
هوش مصنوعی: من به خاطر گناهانم در زندگی‌ام دچار مشکلات و سختی‌های زیادی شده‌ام، مانند بختی که زیر بار سنگینی از مسئولیت‌ها و دشواری‌ها حبس شده است.
ای تو سکان افق را میزبان
می‌رسم اینک تو را من میهمان
هوش مصنوعی: تو که رهبری افق‌ها را بر عهده داری، اکنون من به دیدارت آمده‌ام و می‌خواهم مهمان تو باشم.
آن لب گوهر فشان را باز کن
در شفاعت گفتگو آغاز کن
هوش مصنوعی: لب‌های زیبای خود را بگشا و در مورد شفاعت و حمایت سخن بگو.
گو گنهکارِ ز هر در رانده‌ای
عاجزی در کار خود درمانده‌ای
هوش مصنوعی: بگویید که از هر جا طرد شده، اما تو از کار خود ناامید و ناتوانی.
در پناه لطف ما بگریخته
دست در دامان ما آویخته
هوش مصنوعی: در آغوش محبت ما، کسی که از مشکلات فرار کرده، به ما پناه آورده و کمک طلبیده است.
میهمان خوان احسان من است
گر گنهکار است مهمان من است
هوش مصنوعی: مهمانی که در خانه من پذیرایی می‌شود، هرچند که گناهکار باشد، باز هم مهمان من است و باید با احترام از او پذیرایی کنم.
سوف یعطیک تو فرمودی خطاب
خوانده است او این خطاب اندر کتاب
هوش مصنوعی: تو به من گفتی که به تو عطا خواهد شد، و او در کتابش این سخن را به تو ابلاغ کرده است.
از مَنَش هم این خبر در خاطر است
میهمان بنواز اگرچه کافر است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که باید با مهمان به خوبی و احترام رفتار کرد، حتی اگر ممکن است اختلافاتی در باورها یا عقاید آنها وجود داشته باشد. مهم این است که احترام و محبت را در ارتباطات انسانی حفظ کنیم.
نی تو را در وعده خلف و نی نَدَم
نی مرا هم روی مهمان از شَیَم
هوش مصنوعی: من نه تو را به وعده‌ی نادرست امیدوار می‌کنم و نه خودم را از حضور مهمانان بی‌خبر می‌سازم.
جز ببخشی این سیه رو را به من
چاره نبود ای خدای ذوالمنن
هوش مصنوعی: ای خدا، جز این که این چهره‌ی زشت را به من ببخشی، راه دیگری وجود ندارد.
نیک اگر کرده‌ست اگر بد کرده است
آنچه را کرده‌ست با خَود کرده است
هوش مصنوعی: اگر کسی کار خوب یا بدی انجام داده باشد، در واقع باید بداند که در نهایت خود او از عواقب آن کارها متاثر می‌شود.
این وجود سست او نابوده گیر
یا در آتش جسم او فرسوده گیر
هوش مصنوعی: این وجود ضعیف او را از بین ببر یا او را در آتش جسمش بسوزان.

حاشیه ها

1404/04/27 22:06
احمد خرم‌آبادی‌زاد

1-در مصرع نخست بیت 14، «میزبان» (به جای «همزبان») درست است. در مصرع دوم همین بیت درستی آن با کاربرد واژۀ «مهمان» تایید می‌شود. البته در نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379 نیز «میزبان» آمده است.

2-مصرع دوم بیت16 «عاجزی از کار خود درمانده‌ای» نادرست است. شکل درست آن عبارت است از «عاجزی در کار خود درمانده‌ای». توجه داشته باشیم که:

- «از کار می‌مانیم» و

- «در کار درمی‌مانیم»

البته این مصرع در نسخه خطی نیز به شکل «عاجزی در کار خود درمانده‌ای» ثبت شده است.