گنجور

بخش ۲۱۰ - رفتن شیطان به نزد حضرت اسماعیل ع

چون خلیل الله فکند آن را شهاب
سوی اسماعیل آمد با شتاب
دام تلبیس و حیل را ساز کرد
مکر و کید و وسوسه آغاز کرد
زد به سنگ آن را پس اسماعیل راد
سُنّت رَمی جِمار از این نهاد
می‌کنم یعنی ز خود دور اهرمن
همچو اسماعیل آن شاه زمن
هست جسم طاعتت رمی جمار
روح آن طرد از بر خود تندبار
جمله طاعاتت چنین است ای عمو
چونکه جسمش آوری جانش بجو
جان آن دانی چه باشد ای پسر
فکر و ذکر و سرّش آوردن نظر
قول و فعلت را به معنی یار کن
پس از ایشان زنده و بیدار کن
لفظ معنی دارد و اعمال هم
بلکه هر اوصاف و هر احوال هم
زان معانی جان من غافل مشو
طاعت ار خواهی پی معنی برو
معنی لفظ ار ندانی ای خبیر
معنی اعمال خود را یاد گیر
ور مفصل معنی اعمال خویش
می‌ندانم هم دل خود را مریش
معنی اجمالیش را با عمل
جفت کن تا سازدش پاک از علل
دان همین باشد که این فرموده شاه
من به فرمانش نهادم پا به راه
بنده‌ام من پیشهٔ من خدمت است
بر من از هر خدمتی صد منت است
بنده‌ام استاده اندر بارگاه
تا چه خدمت خواهد از من پادشاه
این تن من این سر من جان من
وقف خدمتکاری سلطان من
این یکی خدمت شه من خواسته
من پی خدمت به جان برخاسته
بندهٔ فرمانم و این زان یکی‌ست
شغل من فرمانبری و بندگی‌ست
گر ندانم مقصد شه باک نیست
بندگان را حد این ادراک نیست
گفته مولایم که دست و رو بشوی
چشم اینک دست و رو این شست و شوی
پا و سر را مسح کن، فرمان برم
مسح این و پای این و این سرم
گر ندانم معنی این مسح چیست
گو ندانم حد من این فهم نیست
قبله باید ساخت گفتی از حرم
این حرم من رو به آن سر تا قدم
گفتیَم تکبیر گو اندر حضور
چشم چشم الله اکبر یا غفور
حمد و سوره خواستی خواندن پی‌اَش
خواندم اینک گو ندانم معنی‌اَش
گفتی‌ام خم شو به چشم این خم شدن
گفتی‌ام برخیز خیزم بی سخن
زان سپس گفتی جبین بر خاک مال
این جبین این خاک راه ای ذوالجلال
باز فرمودی که بنشین بر زمین
من نشستم ای شه دنیا و دین
معنی اجمال اینست ای همام
ور مفصل ضم کنی نعم‌المرام
جزو جزو هر عمل را معنیی‌ست
بلکه صد معنی‌ست نی معنی یکی‌ست
هر کسی معنی از آن دریافته
رو به سوی آن معانی تافته
همچنانکه در نماز پنجگاه
آن یکی گفته است ز آگاهان راه
کان مثال موقف روز جزاست
در حضور داورش این ماجراست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون خلیل الله فکند آن را شهاب
سوی اسماعیل آمد با شتاب
هوش مصنوعی: وقتی خلیل خدا آن شهاب (نماد قدرت و اراده) را پرتاب کرد، با سرعت به سمت اسماعیل آمد.
دام تلبیس و حیل را ساز کرد
مکر و کید و وسوسه آغاز کرد
هوش مصنوعی: دام‌های فریب و تزویر را آماده کرد و نیرنگ و حیله و وسوسه را آغاز نمود.
زد به سنگ آن را پس اسماعیل راد
سُنّت رَمی جِمار از این نهاد
هوش مصنوعی: اسماعیل را به سنگ زد و سنت رمی جمار را از این مقام به جای آورد.
می‌کنم یعنی ز خود دور اهرمن
همچو اسماعیل آن شاه زمن
هوش مصنوعی: من خود را از بدی‌ها دور می‌کنم، مانند اسماعیل که از فرمان خداوندی تبعیت کرد و آماده‌ی قربانی شدن بود.
هست جسم طاعتت رمی جمار
روح آن طرد از بر خود تندبار
هوش مصنوعی: بدن تو به اعمال نیکو مانند تکه‌ای از سنگی است که به سوی هدفی پرتاب می‌شود؛ اما روح تو باید از افکار و کارهای ناخواسته دوری کند و سبکبار باشد.
جمله طاعاتت چنین است ای عمو
چونکه جسمش آوری جانش بجو
هوش مصنوعی: تمام کارها و اعمال نیک تو، ای عموجان، مانند این است که وقتی جسمی را به وجود می‌آوری، باید روحش را هم بیابی.
جان آن دانی چه باشد ای پسر
فکر و ذکر و سرّش آوردن نظر
هوش مصنوعی: ای پسر، می‌دانی جان چیست؟ فکر و اندیشه‌ات را به کار بگیر و به آن دقت کن.
قول و فعلت را به معنی یار کن
پس از ایشان زنده و بیدار کن
هوش مصنوعی: کلام و رفتار خود را به گونه‌ای قرار بده که دوستانت را به دوستانی خوب تبدیل کنند و سپس، از آن‌ها زندگی‌ای با فکر و اندیشه بساز.
لفظ معنی دارد و اعمال هم
بلکه هر اوصاف و هر احوال هم
هوش مصنوعی: هر تدبیری و کلماتی که به کار می‌رود، دارای معنای خاصی است و همچنین اعمال، صفات و حالاتی که انسان‌ها دارند نیز همین‌طورند.
زان معانی جان من غافل مشو
طاعت ار خواهی پی معنی برو
هوش مصنوعی: از معانی عمیق و پنهان غافل نشو. اگر می‌خواهی به حقیقت و معنا دست یابی، باید به اطاعت و تبعیت از آن معاني بپردازی.
معنی لفظ ار ندانی ای خبیر
معنی اعمال خود را یاد گیر
هوش مصنوعی: اگر نمی‌دانی معنی کلمات را، ای آگاه، به اعمال خودت توجه کن و یاد بگیر.
ور مفصل معنی اعمال خویش
می‌ندانم هم دل خود را مریش
هوش مصنوعی: اگر انسان نتواند به طور کامل به معنی اعمال خود پی ببرد، قلبش نیز به خوبی نمی‌تواند با آن انس بگیرد.
معنی اجمالیش را با عمل
جفت کن تا سازدش پاک از علل
هوش مصنوعی: معنای این جمله این است که اطلاعات و مفاهیم کلی را با اعمال و رفتار خود هماهنگ کن تا از تاثیرات منفی و دلایل ناخواسته پاک شود. به عبارت دیگر، برای رسیدن به یک حالت خالص و صحیح، باید بین دانسته‌ها و اعمال خود هم‌خوانی ایجاد کنیم.
دان همین باشد که این فرموده شاه
من به فرمانش نهادم پا به راه
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آنچه گفته شده، نشان‌دهنده آن است که به خاطر فرمان شاه، من پا به راه گذاشته‌ام. به عبارت دیگر، من به دستور و خواسته‌ی شاه عمل کرده‌ام و مسیر خود را مشخص کرده‌ام.
بنده‌ام من پیشهٔ من خدمت است
بر من از هر خدمتی صد منت است
هوش مصنوعی: من بنده‌ایم که کارم خدمت به دیگران است و به خاطر هر خدمتی که انجام می‌دهم، بارها از لطف و محبت آنان سپاسگزارم.
بنده‌ام استاده اندر بارگاه
تا چه خدمت خواهد از من پادشاه
هوش مصنوعی: من بنده‌ای هستم که در حضور پادشاه ایستاده‌ام تا ببینم چه کمکی از من می‌خواهد.
این تن من این سر من جان من
وقف خدمتکاری سلطان من
هوش مصنوعی: این بدن و سر و جان من همه به خدمت سلطان من اختصاص دارد.
این یکی خدمت شه من خواسته
من پی خدمت به جان برخاسته
هوش مصنوعی: این فرد به خدمت شاه آمده و برای انجام وظیفه خود، جانش را به خطر انداخته است.
بندهٔ فرمانم و این زان یکی‌ست
شغل من فرمانبری و بندگی‌ست
هوش مصنوعی: من مطیع دستورات هستم و این همان وظیفه من است؛ کار من اطاعت کردن و بندگی است.
گر ندانم مقصد شه باک نیست
بندگان را حد این ادراک نیست
هوش مصنوعی: اگر مقصد و هدف پادشاه را ندانم، نگران نیستم؛ زیرا بندگان توانایی فهمی بالاتر از این را ندارند.
گفته مولایم که دست و رو بشوی
چشم اینک دست و رو این شست و شوی
هوش مصنوعی: مولای من گفته است که دستان و صورتت را بشوی، به همین خاطر اکنون دستان و صورتم را می‌شویم.
پا و سر را مسح کن، فرمان برم
مسح این و پای این و این سرم
هوش مصنوعی: پا و سر را با آب بکش، ای فرمانبر من! این پا را بشوی و آن پای او و این سر من را نیز پاک کن.
گر ندانم معنی این مسح چیست
گو ندانم حد من این فهم نیست
هوش مصنوعی: اگر نتوانم معنای این پاکی و غسل را بفهمم، پس به اندازه‌ای که می‌دانم، نمی‌توانم به درک بیشتری برسم.
قبله باید ساخت گفتی از حرم
این حرم من رو به آن سر تا قدم
گفتی از حرم قبله بساز؛ این هم حرم، که من سراپا رو به سوی آنم.
گفتیَم تکبیر گو اندر حضور
چشم چشم الله اکبر یا غفور
هوش مصنوعی: گفتیم در برابر پروردگار با تمام وجود اعلام کنیم که خداوند بزرگ است و او بخشنده و مهربان است.
حمد و سوره خواستی خواندن پی‌اَش
خواندم اینک گو ندانم معنی‌اَش
هوش مصنوعی: اگر بخواهی حمد و سوره‌ای بخوانی، من نیز آن را می‌خوانم. اما اکنون بگو که معنی آن را نمی‌دانم.
گفتی‌ام خم شو به چشم این خم شدن
گفتی‌ام برخیز خیزم بی سخن
هوش مصنوعی: تو گفتی که سر به زیر باشم و من بدون حرفی این کار را کردم. سپس گفتی که بلند شوم و من دوباره بی‌هیچ کلامی بلند شدم.
زان سپس گفتی جبین بر خاک مال
این جبین این خاک راه ای ذوالجلال
هوش مصنوعی: سپس فرمودی که پیشانی‌ات را بر خاک بگذار، زیرا این پیشانی متعلق به خداوند بزرگی است.
باز فرمودی که بنشین بر زمین
من نشستم ای شه دنیا و دین
هوش مصنوعی: تو دوباره فرمودی که بر زمین بنشینم، من نیز نشستم ای جانشین دنیا و دین.
معنی اجمال اینست ای همام
ور مفصل ضم کنی نعم‌المرام
هوش مصنوعی: ای همرام عزیز، معنای کلی این است که اگر بخواهی به تفصیل توضیح بدهی، این کار هم خوب است و هدفی عالی خواهد بود.
جزو جزو هر عمل را معنیی‌ست
بلکه صد معنی‌ست نی معنی یکی‌ست
هوش مصنوعی: هر بخش از هر عملی معنای خاصی دارد، اما در واقع هر عمل می‌تواند معانی زیادی داشته باشد، نه فقط یک معنا.
هر کسی معنی از آن دریافته
رو به سوی آن معانی تافته
هوش مصنوعی: هر کسی به نوعی از آن مفهوم پی برده و به سمت همان معانی کشیده شده است.
همچنانکه در نماز پنجگاه
آن یکی گفته است ز آگاهان راه
هوش مصنوعی: در هر یک از نمازهای پنجگانه، شخصی به عنوان آگاه و راهنما صحبت می‌کند.
کان مثال موقف روز جزاست
در حضور داورش این ماجراست
هوش مصنوعی: موقعیت روز قیامت شبیه به این است که در حضور داور، همه چیز برملا می‌شود.

حاشیه ها

1404/04/10 10:07
احمد خرم‌آبادی‌زاد

1-مصرع دوم بیت 8، «پس از ایشان زندۀ پندار کن»، نامفهوم است. شکل درست به استناد نسخۀ خطی مجلس به شماره ثبت 5379 عبارت است از «پس از ایشان زنده و بیدار کن».

2-در مصرع دوم بیت 12، «مریش» به جای «بریش» درست است (نسخه خطی مجلس).

یکی از معنی‌های «ریشیدن» عبارت است از «چشمه چشمه کردن=سوراخ سوراخ کردن».