بخش ۱۱۲ - در بیان آنکه نزد عاقل هرچه هست علامت توحید است و معنی بی نشانی خدا چیست
آنکه او باشد نشان خویشتن
بی نشان کی باشد او ای مؤتمن
اولم یکف بربک، ای سعید
انه کان علی الکل شهید
آنکه باشد گر نشانی ذو خبر
می دهد کی بی نشان باشد دگر
بی نشان است آن شهنشاه الست
معنی آن لیک چیز دیگر است
یعنی او را از اشاره پاکدان
پاک هم از صورت از ادراک دان
وهم را اندر حریمش بار نیست
عقل محرم اندر آن دربار نیست
دیده ها کورند از دیدار او
لیک دلها روشن از انوار او
ای بزرگ آن پادشاه ذوالجلال
خود نشان بی نشان و بی مثال
عالم از او هم پر و هم خالی است
جان از او پرگوهر و اجلالی است
دیده ها بینا از او و کور از او
سینه ها سینا صفت پرنور از او
آسمان از بیم جودش یک حباب
ذره ای از عکس نورش آفتاب
این سخن بگذار کاین بحر عمیق
کرده سیاحان عالم را غریق
اندرین بیدای ناپیدا کران
یاوه گشته شهسواران جهان
چون به اینجا می رسی خاموش باش
اندرین محفل سراپا گوش باش
از کلام حق ثنای او بجوی
اندرین جا غیر لااحصی مگوی
گو که آن شوریده ی یکتای فرد
در کلیسا شد چه گفت و او چه کرد
بخش ۱۱۱ - حکایت شوریده ای که به کلیسای نصاری رفت: بود یک شوریده در شهر هریبخش ۱۱۳ - تتمه حکایت آن مرد شوریده حال: چون به آنجا آمد آن بی نام و ننگ
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنکه او باشد نشان خویشتن
بی نشان کی باشد او ای مؤتمن
هوش مصنوعی: کسیکه خود را نمایانگر هویت خویش میداند، چگونه میتواند بدون علامت و نشانهای مشخص باشد، ای کسی که به او اعتماد داری؟
اولم یکف بربک، ای سعید
انه کان علی الکل شهید
هوش مصنوعی: ای سعید، همانا نخستین فردی که در روز قیامت به شفاعت میرسد، تو هستی و به دیگران شهادت میدهی.
آنکه باشد گر نشانی ذو خبر
می دهد کی بی نشان باشد دگر
هوش مصنوعی: هر که دارای نشانه و نشانی باشد، خبر میدهد از آنچه در دلش میگذرد، اما آن که بینشان است، در حقیقت چیزی برای گفتن ندارد.
بی نشان است آن شهنشاه الست
معنی آن لیک چیز دیگر است
هوش مصنوعی: آن پادشاه بزرگ در عالم وجود، نشانی ندارد و معنایش متفاوت است و چیزی فراتر از آنچه فکر میکنیم وجود دارد.
یعنی او را از اشاره پاکدان
پاک هم از صورت از ادراک دان
هوش مصنوعی: یعنی او را از نشانههای افراد با تقوا و پاکدامن، همچنین از ظاهر و از درکهای مادی نجات ده.
وهم را اندر حریمش بار نیست
عقل محرم اندر آن دربار نیست
هوش مصنوعی: در این بیت گفته میشود که در فضایی که حقیقت و واقعیت وجود دارد، خیالات و اوهام جایی ندارند؛ زیرا تنها کسانی که به علم و عقل دسترسی دارند، میتوانند به آن حقیقت نزدیک شوند و درک کنند. در واقع، تنها عقل و دانش میتواند وارد این عرصه شود و نه خیال و تصور.
دیده ها کورند از دیدار او
لیک دلها روشن از انوار او
هوش مصنوعی: چشمها به خاطر دیدن او نابینا هستند، اما دلها از نور او روشن و پرنورند.
ای بزرگ آن پادشاه ذوالجلال
خود نشان بی نشان و بی مثال
هوش مصنوعی: ای پادشاه عظیم و بزرگ که دارای جلال و شکوهی بینظیر و مثالزدنی هستی، خود را بر همگان نمایان کن، اگرچه نشانی از تو نیست.
عالم از او هم پر و هم خالی است
جان از او پرگوهر و اجلالی است
هوش مصنوعی: جهان بهطور همزمان وجود و عدم را از او میگیرد، و روح انسان از او سرشار از ارزش و عظمت است.
دیده ها بینا از او و کور از او
سینه ها سینا صفت پرنور از او
هوش مصنوعی: چشمها از نور او بینا میشوند و کسانی که از او دورند، نابینا هستند. دلها نیز به خاطر او پر از نور و روشناییاند.
آسمان از بیم جودش یک حباب
ذره ای از عکس نورش آفتاب
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر بخشندگی او، یک حباب کوچک از نور خورشید را در خود دارد.
این سخن بگذار کاین بحر عمیق
کرده سیاحان عالم را غریق
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که باید این حرف را فراموش کنیم؛ چرا که این دریای عمیق، موجب غرق شدن کاوشگران و سیاحان دنیا شده است.
اندرین بیدای ناپیدا کران
یاوه گشته شهسواران جهان
هوش مصنوعی: در این دشت وسیع و بیپایان، افرادی که خود را قهرمان جهان میدانند، به دنبال فریبی گمراهکننده میگردند.
چون به اینجا می رسی خاموش باش
اندرین محفل سراپا گوش باش
هوش مصنوعی: زمانی که به این نقطه میرسی، سکوت کن و در این جمع فقط گوش بده.
از کلام حق ثنای او بجوی
اندرین جا غیر لااحصی مگوی
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که باید فقط از کلام حق برای ستایش او استفاده کرد و از هر گونه سخن بیمورد یا اضافی پرهیز کرد.
گو که آن شوریده ی یکتای فرد
در کلیسا شد چه گفت و او چه کرد
هوش مصنوعی: بگو که آن دیوانه ی منحصر به فرد در کلیسا چه سخنانی به زبان آورد و چه کارهایی انجام داد.