گنجور

موارد استثنا شده از نفاق

و مخفی نماند که این در صورتی است که غرض از تردد میان دو دشمن و موافقت با آنها، محکم کردن دشمنی ایشان و امثال آن باشد اما هرگاه کسی آمد و شد با دو نفر، که با هم دشمن اند نماید، و اظهار دوستی خود با هر یک نماید، و فی الواقع هم با هر دو، دوست باشد، این نفاق نیست گو دوستی او با هر یک، دوستی صداقت و حقیقی نیست، چون دوستی حقیقی با کسی، با دوستی دشمن او جمع نمی شود و همچنین، اگر کسی از شر کسی دیگر ترسد، و به جهت دفع شر او با او اظهار دوستی کند، و مدح او را نماید به چیزی که اعتقاد به او نداشته باشد، و با او مدارا و سلوک کند، این نیز اگر چه نفاق است، و لیکن تا ضرورت، دال به آن است، مذموم نیست، و جایز است شرعا همچنان که مروی است «مردی در در خانه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم اذن دخول طلبید حضرت فرمود: اذن دهید او را که بد مردی است از قبیله ای چون آن شخص داخل شد، حضرت با او نیز به تکلم آمد، به نحوی که حاضران گمان کردند که آن شخص را در خدمت آن سرور قدر و منزلتی است چون بیرون رفت، عرض کردند که در اول چنین فرمودی و چون داخل شد، با او حسن سلوک به جا آوردی؟ آن جناب فرمود که بدترین خلق خدا در روز قیامت، کسی است که احترام و اکرام او نمایند، که خود را از شر او محافظت نمایند» و همه اخباری که در خصوص مدارا وارد شده است، دلالت بر تجویز این نوع می کند.

و از بعضی از صحابه منقول است که «ما بر روی کسانی چند بشاشت و خرمی می کردیم، که دلهای ما بر ایشان لعنت می کرد» و همچنان که اشاره به آن شد چون از این نوع سلوک، در وقتی است که ناچار باشد که با آن شخص شریر آمد و شد نماید، و در ترک او و ترک مدارا، مظنه ضرر باشد نه اینکه مانند اکثر اهل این زمان، که به محض ردائت نفس، یا ضعف آن، یا به طمع بعضی از فضول دنیا، یا به توهمات بی جا با اکثر مردم بنای دورویی گذارده، و ایشان را به سخنانی مدح می کنند که اصلا دل ایشان از آن خبر ندارد، و این را مدارا و حسن سلوک می نامند.

صفت بیست و دوم - نفاق و دورویی، و مذمت آن: و مراد از آن در این مقام، دورویی و دو زبانی است، به این طریق که در حضور کسی او را مدح و ستایش کنی، و اظهار دوستی و نیکخواهی نمایی و در غیاب او برخلاف آن باشی، و مذمت او کنی و در صدد اذیت او باشی یا آنکه میان دو نفر که با یکدیگر دشمن اند، آمد و شد نمایی و با هر یک در دشمنی دیگری موافقت کنی و خود را دشمن او وانمایی و او را بر عداوت آن دیگری تحسین کنی و دشمنی او را در نظرش جلوه دهی و چنان نمایی که تو هم یاری او می کنی و این صفت از جمله مهلکات عظیمه است.صفت بیست و سوم - غرور: صفت بیست و سوم: غرور و مذمت که منشأ اکثر آفات و شرور است و اصل معنی غرور فریب خوردن است و مراد از آن در این مقام، فریفته شدن به شبهه و خدعه شیطان است، در ایمن شدن از عذاب خدای تعالی، و مطمئن گشتن به امری که موافق هوا و هوس، و ملایم طبع باشد پس هر که را اعتقاد آن باشد که او بر راه خیر است، و آن طریقه ای که دارد طریقه صحیح است، و چنین نباشد، آن شخص مغرور است و اگر فریفته امری شود که به واسطه آن خود را شخصی داند، آن عجب است و اگر چه آن نیز از اقسام غرور است، و لیکن مراد در این مقام از غرور، مغرور شدن است به صحت آن کاری که می کند، و درست بودن آن و چون بیشتر مردم به خود گمان نیک دارند، و افعال و اعمال خود را درست پندارند، و حال اینکه در آن گمان، خطا کارند پس ایشان مغروند مثل کسانی که مال مردم را می گیرند، و به مصرف خیرات و مبرات می رسانند، و مساجد و مدارس بنا می نهند، و پل و رباط می سازند، و چنان پندارند که عمل نیکی کرده اند، و به سعادتی رسیده اند و این، محض غرور و غفلت است و شیطان لعین او را فریب داده است و بدان که منبع هر هلاکتی، و سرچشمه هر شقاوتی، غرور و غفلت است .

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و مخفی نماند که این در صورتی است که غرض از تردد میان دو دشمن و موافقت با آنها، محکم کردن دشمنی ایشان و امثال آن باشد اما هرگاه کسی آمد و شد با دو نفر، که با هم دشمن اند نماید، و اظهار دوستی خود با هر یک نماید، و فی الواقع هم با هر دو، دوست باشد، این نفاق نیست گو دوستی او با هر یک، دوستی صداقت و حقیقی نیست، چون دوستی حقیقی با کسی، با دوستی دشمن او جمع نمی شود و همچنین، اگر کسی از شر کسی دیگر ترسد، و به جهت دفع شر او با او اظهار دوستی کند، و مدح او را نماید به چیزی که اعتقاد به او نداشته باشد، و با او مدارا و سلوک کند، این نیز اگر چه نفاق است، و لیکن تا ضرورت، دال به آن است، مذموم نیست، و جایز است شرعا همچنان که مروی است «مردی در در خانه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم اذن دخول طلبید حضرت فرمود: اذن دهید او را که بد مردی است از قبیله ای چون آن شخص داخل شد، حضرت با او نیز به تکلم آمد، به نحوی که حاضران گمان کردند که آن شخص را در خدمت آن سرور قدر و منزلتی است چون بیرون رفت، عرض کردند که در اول چنین فرمودی و چون داخل شد، با او حسن سلوک به جا آوردی؟ آن جناب فرمود که بدترین خلق خدا در روز قیامت، کسی است که احترام و اکرام او نمایند، که خود را از شر او محافظت نمایند» و همه اخباری که در خصوص مدارا وارد شده است، دلالت بر تجویز این نوع می کند.
هوش مصنوعی: نمی‌توان انکار کرد که اگر هدف از ارتباط با دو دشمن و توافق با آن‌ها، تقویت دشمنی آن‌ها باشد، این عمل نادرست است. اما اگر کسی با دو نفر که با یکدیگر دشمن‌اند، ارتباط برقرار کند و خودش را به هرکدام دوست نشان دهد و در حقیقت نیز با هر دو دوست باشد، این نفاق محسوب نمی‌شود، حتی اگر دوستی‌اش با هر یک واقعی نباشد. زیرا دوستی واقعی با کسی نمی‌تواند با دوستی دشمن او همزمان باشد. همچنین اگر کسی از خطر فردی بترسد و به خاطر دفع آن خطر با او ابراز دوستی کند، هرچند این عمل نفاق است، اما در مواقع ضرورت می‌تواند قابل قبول باشد. همان‌طور که دلیلی وجود دارد که نشان می‌دهد در مواردی باید با دیگران مدارا کرد و این کار به لحاظ شرعی جایز است. به عنوان مثال، در یک داستان تاریخی، پیامبر اسلام به شخصی که از قبیله بدی بود، اجازه ورود داد و با او با احترام صحبت کرد. وقتی حاضران متعجب شدند که چرا پیامبر با او خوب رفتار کرد، ایشان فرمودند که بدترین افراد کسی هستند که به خاطر ترس از آن‌ها مورد احترام قرار می‌گیرند. این نشان می‌دهد که بسیاری از روایات در مورد مدارا با دیگران تأییدکننده این نوع رفتار هستند.
و از بعضی از صحابه منقول است که «ما بر روی کسانی چند بشاشت و خرمی می کردیم، که دلهای ما بر ایشان لعنت می کرد» و همچنان که اشاره به آن شد چون از این نوع سلوک، در وقتی است که ناچار باشد که با آن شخص شریر آمد و شد نماید، و در ترک او و ترک مدارا، مظنه ضرر باشد نه اینکه مانند اکثر اهل این زمان، که به محض ردائت نفس، یا ضعف آن، یا به طمع بعضی از فضول دنیا، یا به توهمات بی جا با اکثر مردم بنای دورویی گذارده، و ایشان را به سخنانی مدح می کنند که اصلا دل ایشان از آن خبر ندارد، و این را مدارا و حسن سلوک می نامند.
هوش مصنوعی: برخی از صحابه نقل کرده‌اند که ما با افرادی که دوست‌نداشته و به آن‌ها نفرت داشتیم، برخوردی خوشایند داشتیم. این نوع رفتار در زمانی است که ناچار به ارتباط با افرادی ناپسندیم و اگر از آن‌ها دوری کنیم ممکن است به ما آسیب برسد. اما در حالی که در مورد اکثر مردم زمان معاصر چنین نیست؛ آن‌ها به محض اینکه نفسی در آن‌ها بیفتد یا به خاطر ضعف خود یا تمایل به مال و منال دنیا یا تصورهای بی‌اهمیت، به دورویی روی می‌آورند و افرادی را مدح می‌کنند در حالی که دلشان واقعاً با آن‌ها نیست. این رفتار آنها را مدارا و حسن سلوک می‌نامند.