گنجور

فصل - انواع و اقسام ریا

بدان که ریا بر چند قسم است، زیرا که یا در اصل ایمان است، یا در عبادت است، یا در غیر اینها.

اما قسم اول: عبارت است از:اظهار شهادتین به زبان، با انکار در دل و این قسم کفر و نفاق است و در ابتدای اسلام شیوع داشت و لیکن در امثال این زمان کم یافت می شود بلی در این زمان بسیار می شود که کسی در دل، معتقد به بعضی از ضروریات دین، مثل بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب و معاد جسمانی و بقای تکلیف نباشد ولی از خوف شمشیر شریعت، اظهار آن نکند و اظهار اعتقاد نماید و این نیز از جمله کفر و نفاق، و صاحب آن از دایره دین و اسلام خارج، و در آتش جهنم مخلد است و صاحب کفر و نفاق، خواه از قبیل اول باشد یا ثانی، از کافر آشکار بدتر است، زیرا آن، جمع میان نفاق و کفر هر دو کرده است.

و اما قسم دوم: که ریا در عبادات باشد بر چند نوع است: اول آنکه: با وجود آنکه اعتقاد به خدا جل جلاله و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشد در اصل عبادات واجبه خود ریا کند، مثل اینکه در خلوت، تارک الصلوه و تارک الصوم و تارک الزکوه باشد و چون در حضور مردم اتفاق افتد نماز بخواند و اگر در ماه مبارک رمضان صبح تا شام در مجمعی بایدش بود روزه بدارد و اگر کسی بر مال زکوتی او مطلع گردد از ترس مذمت آن شخص، زکوه بدهد و در حضور مردم با والدین خود حسن سلوک بجا آورد، و در غیاب مردم، با ایشان بی ادبی و بدسلوکی نماید و بر این قیاس این شخص اگر چه در زمره کفار محسوب نباشد ولیکن بدترین اهل اسلام در نزدیکترین ایشان به کفار است دوم آنکه: در عبادات واجبه خود مرتکب ریا نگردد و لیکن در اصل عبادات مستحبه ریاکار باشد، مثل اینکه: در خلوت نوافل شبانه روزی و نماز شب و روزه های سنتی را به جا نیاورد اما در حضور مردم رغبت به این افعال داشته باشد و مثل این است بلند گفتن تسبیح و تهلیل در مجالس و همچنین در عیادت بیماران و مشایعت جنازه به قصد ریا و این شخص، اگرچه از شخص اول بهتر است و لیکن باز هالک و با اول در شرک شریک است سوم آنکه: ریا در وصف عبادات کند نه در اصل آنها، مثل اینکه رکوع و سجود و سایر افعال نماز را در حضور مردم به قصد حصول اعتبار بهتر بجا آورد و از آنچه در خلوت می کند و مثل اینکه در تعزیه یا ذکر حدیثی گریه به او دست دهد اشک خود را پاک نکند به قصد آنکه مردم او را ببینند، و امثل اینها و صاحب این مرتبه نیز هالک، و به نوعی از شرک متبلاست.

و اما قسم سوم، که ریا در غیر عبادت باشد، پس یا در مباحات است، مثل تنظیف لباس، از برای اینکه مردم او را پاکیزه دانند یا پوشانیدن عیبی از بدن خود تا مردم او را متصف به آن ندانند، و امثال آن یا در محرمات است، و آن پنهان داشتن گناهان و عیوب خود است، تا مردم او را فاسق ندانند.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که ریا بر چند قسم است، زیرا که یا در اصل ایمان است، یا در عبادت است، یا در غیر اینها.
هوش مصنوعی: ریا به چند نوع تقسیم می‌شود. ممکن است در اصل ایمان فرد وجود داشته باشد، یا هنگام انجام عبادت رخ دهد، یا در موارد دیگر غیر از این دو باشد.
اما قسم اول: عبارت است از:اظهار شهادتین به زبان، با انکار در دل و این قسم کفر و نفاق است و در ابتدای اسلام شیوع داشت و لیکن در امثال این زمان کم یافت می شود بلی در این زمان بسیار می شود که کسی در دل، معتقد به بعضی از ضروریات دین، مثل بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب و معاد جسمانی و بقای تکلیف نباشد ولی از خوف شمشیر شریعت، اظهار آن نکند و اظهار اعتقاد نماید و این نیز از جمله کفر و نفاق، و صاحب آن از دایره دین و اسلام خارج، و در آتش جهنم مخلد است و صاحب کفر و نفاق، خواه از قبیل اول باشد یا ثانی، از کافر آشکار بدتر است، زیرا آن، جمع میان نفاق و کفر هر دو کرده است.
هوش مصنوعی: قسم اول به معنای ادای شهادت‌نامه به زبان در حالی است که در دل خود آن را انکار می‌کند. این نوع کفر و نفاق در آغاز اسلام رایج بود، اما امروز کمتر دیده می‌شود. با این حال، در زمان ما ممکن است افرادی وجود داشته باشند که در دل به برخی از اصول اساسی دین، مانند بهشت، جهنم، پاداش و کیفر، زندگی پس از مرگ و ادامه تکلیف اعتقادی نداشته باشند، ولی از ترس مجازات‌های شرعی، بر خلاف باورهای خود، اظهار عقیده کنند. این نیز نوعی از کفر و نفاق به شمار می‌آید و صاحب آن از دایره دین و اسلام خارج است و در آتش جهنم ابدی خواهد بود. کسانی که دچار کفر و نفاق می‌شوند، جدا از اینکه از نوع اول یا دوم باشند، از کافر آشکار نیز بدتر هستند، زیرا همزمان به کفر و نفاق دچار شده‌اند.
و اما قسم دوم: که ریا در عبادات باشد بر چند نوع است: اول آنکه: با وجود آنکه اعتقاد به خدا جل جلاله و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشد در اصل عبادات واجبه خود ریا کند، مثل اینکه در خلوت، تارک الصلوه و تارک الصوم و تارک الزکوه باشد و چون در حضور مردم اتفاق افتد نماز بخواند و اگر در ماه مبارک رمضان صبح تا شام در مجمعی بایدش بود روزه بدارد و اگر کسی بر مال زکوتی او مطلع گردد از ترس مذمت آن شخص، زکوه بدهد و در حضور مردم با والدین خود حسن سلوک بجا آورد، و در غیاب مردم، با ایشان بی ادبی و بدسلوکی نماید و بر این قیاس این شخص اگر چه در زمره کفار محسوب نباشد ولیکن بدترین اهل اسلام در نزدیکترین ایشان به کفار است دوم آنکه: در عبادات واجبه خود مرتکب ریا نگردد و لیکن در اصل عبادات مستحبه ریاکار باشد، مثل اینکه: در خلوت نوافل شبانه روزی و نماز شب و روزه های سنتی را به جا نیاورد اما در حضور مردم رغبت به این افعال داشته باشد و مثل این است بلند گفتن تسبیح و تهلیل در مجالس و همچنین در عیادت بیماران و مشایعت جنازه به قصد ریا و این شخص، اگرچه از شخص اول بهتر است و لیکن باز هالک و با اول در شرک شریک است سوم آنکه: ریا در وصف عبادات کند نه در اصل آنها، مثل اینکه رکوع و سجود و سایر افعال نماز را در حضور مردم به قصد حصول اعتبار بهتر بجا آورد و از آنچه در خلوت می کند و مثل اینکه در تعزیه یا ذکر حدیثی گریه به او دست دهد اشک خود را پاک نکند به قصد آنکه مردم او را ببینند، و امثل اینها و صاحب این مرتبه نیز هالک، و به نوعی از شرک متبلاست.
هوش مصنوعی: قسمت دوم درباره ریا در عبادات به چند دسته تقسیم می‌شود: نخست، کسی که با وجود اعتقاد به خدا و پیامبر، در عبادات واجب خود ریا می‌کند. این فرد در تنهایی نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد، ولی وقتی در جمع مردم است، به انجام این اعمال می‌پردازد. به عنوان مثال، در ماه رمضان ممکن است در جمع حاضر باشد و روزه بگیرد، یا اگر کسی از زکات او باخبر شود، از ترس قضاوت آن فرد، زکات بدهد. بالای سر والدین خود در حضور دیگران با احترام رفتار کند، اما در غیاب آن‌ها بدرفتاری کند. چنین فردی اگرچه کافر نیست، اما از بدترین مسلمان‌ها به شمار می‌آید و به کفار نزدیک‌تر است. دوم، فردی که در عبادت‌های واجب ریا نمی‌کند، اما در عبادات مستحبی ریاکار است. مثلاً در خلوت به نفل‌ها و نماز شب و روزه‌های مستحب نمی‌پردازد، ولی در جمع مردم به این اعمال رغبت نشان می‌دهد، مانند بلندخوانی ذکر در مجالس یا در عیادت بیماران به منظور ریا. این شخص بهتر از فرد اول است، اما هنوز هم در خطر است و به نوعی در ریا شریک است. سوم، کسی که در توصیف عبادات ریا می‌کند، نه در اصل آن‌ها. مثلاً در نماز خود، رکوع و سجود را با ظاهری بهتر و با هدف جلب توجه مردم به جا می‌آورد، یا وقتی در مجلس تعزیه یا در حال نقل حدیثی به گریه می‌افتد، اشک‌هایش را نشان می‌دهد تا دیگران او را ببینند. این فرد نیز به نوعی در شرک مبتلا است و هلاک خواهد شد.
و اما قسم سوم، که ریا در غیر عبادت باشد، پس یا در مباحات است، مثل تنظیف لباس، از برای اینکه مردم او را پاکیزه دانند یا پوشانیدن عیبی از بدن خود تا مردم او را متصف به آن ندانند، و امثال آن یا در محرمات است، و آن پنهان داشتن گناهان و عیوب خود است، تا مردم او را فاسق ندانند.
هوش مصنوعی: قسمت سوم ریا به مواردی اشاره دارد که رابطه‌ای با عبادت ندارد. در این موارد، ریا می‌تواند شامل کارهای مباح باشد، مثل تمیز نگه‌داشتن لباس‌ها تا مردم او را فردی پاکیزه ببینند یا پوشاندن عیب‌های جسمانی تا مردم او را به آن عیوب ندانند. همچنین ممکن است ریا در کارهای حرامی دیده شود، مانند پنهان کردن گناهان و عیوب خود تا دیگران او را به عنوان فردی ناپسند نشناسند.