گنجور

فصل - آیات و روایات در مذمت حب جاه طلبی

بدان که حب جاه و شهرت، از مهلکات عظیمه، و طالب آن، طالب آفات دنیویه و اخرویه است و کسی که اسم او مشهور و آوازه او بلند شد، کم می شود که دنیا و آخرت او سالم بماند، مگر کسی را که خداوند عالم به حکمت کامله خود به جهت نشر احکام دین برگزیده باشد.

در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی است
آن به کزین گریوه سبکبار بگذری

و از این جهت است که اخبار و آیات در مذمت آن بی شمار وارد گردیده خداوند عالم جل شأنه می فرماید: «تلک الدار الآخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لا فسادا» یعنی «آن خانه آخرت را که وصف آن را شنیده ای قرار دادیم از برای آنان که نمی خواهند در دنیا بزرگی و برتری را در زمین، و نه فساد و تباهکاری را» و دیگر می فرماید «من کای یرید الحیوه الدنیا و زینتها نوف الیهم اعمالهم فیها و هم فیها لایبخسون، اولئک الذین لیس لهم فی الآخره الا النار» خلاصه معنی آنکه «هر که بوده باشد که طالب باشد زندگانی دنیا را و آرایش و زینت آن را، که از آن جمله جاه و منصب است، به ایشان می رسانیم در دنیا پاداش سعیهای ایشان را و ایشانند که نیست در آخرت از برای ایشان مگر آتش» و از آفتاب فلک سروری، و والی ولایت پیغمبری مروی است که «دوستی جاه و مال، نفاق را در دل می رویاند چنانکه آب، گیاه را می رویاند» و نیز از آن سرور منقول است که «دو گرگ درنده در جایگاه گوسفندان رها کرده باشند این قدر آن گوسفندان را فاسد نمی کند که دوستی مال و جاه در دین مسلمانان می کند» و نیز از آن جناب مروی است که «بس است مرد را از بدی، اینکه انگشت نمای مردم باشد» از امام همام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام مروی است که «زنهار، حذر کنید از این روسایی که ریاست می کنند، به خدا قسم که آواز نعل در عقب کسی بلند نشد مگر اینکه هلاک شد و دیگران را هلاک ساخت» و هم از آن حضرت مروی است که «ملعون است هر که قبول ریاست کند و معلون است کسی که آن را به خاطر گذراند» و فرمود: «آیا مرا چنان می بینید که خوبان شما را از بدان شما نمی شناسم و امتیاز نمی دهم؟ بلی به خدا قسم که می شناسم، به درستی که بدان شما کسانی هستند که دوست دارند در عقب ایشان کسی راه رود» و مجملا در این باب اخبار و آثار بسیار ورود یافته و قطع نظر از آن، بر هر که فی الجمله از شعور، نصیبی داشته باشد ظاهر است که: امر ریاست و منصب، مورث بسی مفاسد عظیمه و منتج بسیاری از خسارتها دنیویه و اخرویه است هر طالب منصب و جاهی بجز ابتلای دنیا و آخرت خود را طالب نیست.

در چهی انداخت او خود را که من
در خور قعرش نمی یابم رسن
آنچه منصب می کند با جاهلان
در فضیحت کی کند صد ارسلان

از زمان آدم تا این دم، اکثر عداوتها و مخالفتها با انبیا و اوصیا باعثی جز حب جاه نداشته نمرود مردود به همین جهت آتش برای سوختن ابراهیم خلیل برافروخت و فرعون ملعون به این سبب خانمان سلطانی خود را سوخت حب جاه است که شداد بد‌نهاد را به ساختن «ارم ذات العماد» واداشت و لعن ابد و عذاب مخلد بر او گماشت.

خانه دین سید آخرالزمان از آن خراب و ویران، و اهل بیت رسالت به این جهت پیوسته مضطرب و حیران، حق امیرالمومنان از آن مغصوب، و خانواده خلافت إلهیه به واسطه آن «منهوب».

یثرب به باد رفت به تعمیر ملک شام
بطحا خراب شد به تمنای ملک ری

و از جمله مفاسد این صفت خبیثه آنکه هر کسی که بر دل او حب جاه و برتری مستولی شد همگی همّت بر مراعات جانب خلق مقصور، و از ملاحظه رضای خالق دور می‌گردد پیوسته از روی ریا اعمال و افعال خود را در نظر مردمان جلوه می‌دهد و همیشه منافقانه دوستی خود را با ایشان ظاهر می‌سازد و روز و شب متوجه اینکه چه کاری کند که منزلت او در نزد مشتی اراذل افزاید و صبح و شام در فکر اینکه چه سخنی گوید که مرتبه او در پیش چندی اوباش زیاد گردد و دورویی را شعار، و نفاق را شیوه خود می‌سازد و به انواع معاصی و محرمات می‌پردازد.

و به این سبب بود که اکابر علما، و اعاظم اتقیا، از جاه و ریاست گریزان بودند، چنان که آدمی از شیر درنده و مار گزنده می گریزد تا اینکه بعضی از ایشان را کار به جایی رسید که در مجمعی که زیاده از سه نفر بود نمی نشست و دیگر می گریست از اینکه نام او به مسجد جامع رسیده است و یکی از ایشان چنانچه جماعتی را می‌دید که در عقب او راه می‌روند می‌گفت: ای بیچارگان، چرا به دنبال من افتاده‌اید؟ به خدا قسم اگر از اعمالی که من در خلوت می‌کنم آگاه شوید هیچ یک از شما به گرد من نخواهید گشت و دیگری می‌گفت:

ملالت گرفت از من ایام را
که کنج ارم برده آرام را
در خانه را چون سپهر بلند
زدم بر جهان قفل بر خلق بند
یکی مرده شخصم به مردی روان
نه از کاروانی و در کاروان
ز مهر کسان روی برتافتم
کس خویش هم خویش را یافتم
در خلق را گل بر اندوده ام
درین در بدین دولت آسوده ام
چو در چاربالش ندیدم درنگ
نشستم درین چار دیوار تنگ
صفت نوزدهم - حب جاه، شهرت، و ریاست: و حقیقت «جاه»، تسخیر قلوب مردم و مالک شدن دلهای ایشان است همچنان که مالداری، تسخیر اعیان و درهم و دینار و ضیاع و عقار و غلام و کنیز و امثال آنها است و در وقتی که دلها مسخر کسی می گردند که اعتقاد صفت کمالی در حق آن کس نماید، خواه آن صفت کمال واقعی باشد چون علم و عبادت و تقوی و زهد و شجاعت و سخاوت و امثال اینها یا اینکه به اعتقاد مردم و خیال ایشان آن را کمال تصور نموده باشند چون: سلطنت و ولایت و منصب و ریاست پو غنا و مال و حسن و جمال و امثال اینها.فصل - ریاست بی ضرر و ممدوح: بدان که اگر چه حب جاه و شهرت از مهلکات عظیمه است و لیکن نه چنین است که جمیع اقسام بدین مثابه باشند و تفصیل این اجمال آنکه: چون دنیا مزرعه آخرت است و همچنان که از مال و منال دنیوی تحصیل توشه آخرت می توان نمود، همچنین فی الجمله جاهی نیز معین تحصیل کمالات اخرویه می توان شد، زیرا آدمی را در تعمیر خانه آخرت همچنان که فی الجمله مأکول و ملبوس و مسکن احتیاج است، همچنین ناچار است او را از خادمی که خدمت او کند و رفیقی که اعانت او نماید و صاحب تسلطی که دفع ظلم اشرار از او کند.

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که حب جاه و شهرت، از مهلکات عظیمه، و طالب آن، طالب آفات دنیویه و اخرویه است و کسی که اسم او مشهور و آوازه او بلند شد، کم می شود که دنیا و آخرت او سالم بماند، مگر کسی را که خداوند عالم به حکمت کامله خود به جهت نشر احکام دین برگزیده باشد.
هوش مصنوعی: بدان که علاقه به قدرت و شهرت، از خطرات بزرگ به شمار می‌رود و کسی که به دنبال آن باشد، به آفات دنیوی و اخروی دچار خواهد شد. کسانی که نام‌شان مشهور و شهرتشان فراگیر می‌شود، کمتر پیش می‌آید که دنیا و آخرتشان سالم بماند، جز افرادی که خداوند به حکمت کامل خود برای انتشار احکام دین انتخاب کرده باشد.
در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی است
آن به کزین گریوه سبکبار بگذری
هوش مصنوعی: در مسیر رسیدن به مقام و عظمت، خطرهای زیادی وجود دارد، اما بهتر است از بار سنگین و نگرانی‌ها آزاد شوی و به راحتی عبور کنی.
و از این جهت است که اخبار و آیات در مذمت آن بی شمار وارد گردیده خداوند عالم جل شأنه می فرماید: «تلک الدار الآخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لا فسادا» یعنی «آن خانه آخرت را که وصف آن را شنیده ای قرار دادیم از برای آنان که نمی خواهند در دنیا بزرگی و برتری را در زمین، و نه فساد و تباهکاری را» و دیگر می فرماید «من کای یرید الحیوه الدنیا و زینتها نوف الیهم اعمالهم فیها و هم فیها لایبخسون، اولئک الذین لیس لهم فی الآخره الا النار» خلاصه معنی آنکه «هر که بوده باشد که طالب باشد زندگانی دنیا را و آرایش و زینت آن را، که از آن جمله جاه و منصب است، به ایشان می رسانیم در دنیا پاداش سعیهای ایشان را و ایشانند که نیست در آخرت از برای ایشان مگر آتش» و از آفتاب فلک سروری، و والی ولایت پیغمبری مروی است که «دوستی جاه و مال، نفاق را در دل می رویاند چنانکه آب، گیاه را می رویاند» و نیز از آن سرور منقول است که «دو گرگ درنده در جایگاه گوسفندان رها کرده باشند این قدر آن گوسفندان را فاسد نمی کند که دوستی مال و جاه در دین مسلمانان می کند» و نیز از آن جناب مروی است که «بس است مرد را از بدی، اینکه انگشت نمای مردم باشد» از امام همام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام مروی است که «زنهار، حذر کنید از این روسایی که ریاست می کنند، به خدا قسم که آواز نعل در عقب کسی بلند نشد مگر اینکه هلاک شد و دیگران را هلاک ساخت» و هم از آن حضرت مروی است که «ملعون است هر که قبول ریاست کند و معلون است کسی که آن را به خاطر گذراند» و فرمود: «آیا مرا چنان می بینید که خوبان شما را از بدان شما نمی شناسم و امتیاز نمی دهم؟ بلی به خدا قسم که می شناسم، به درستی که بدان شما کسانی هستند که دوست دارند در عقب ایشان کسی راه رود» و مجملا در این باب اخبار و آثار بسیار ورود یافته و قطع نظر از آن، بر هر که فی الجمله از شعور، نصیبی داشته باشد ظاهر است که: امر ریاست و منصب، مورث بسی مفاسد عظیمه و منتج بسیاری از خسارتها دنیویه و اخرویه است هر طالب منصب و جاهی بجز ابتلای دنیا و آخرت خود را طالب نیست.
هوش مصنوعی: بسیاری از آیات و روایات، به نکوهش مقام‌پرستی و تعصب به مال و مقام پرداخته‌اند. خداوند در قرآن می‌فرماید که سرای آخرت را برای کسانی قرار داده است که به دنبال بزرگی و فساد در زمین نیستند. همچنین تأکید شده که کسانی که تنها به دنبال زندگی و زینت‌های دنیا هستند، در آخرت جز آتش نصیبی نخواهند داشت. همچنین روایاتی وجود دارد که نشان می‌دهند دوستی به مقام و ثروت، نفاق و مشکلات اخلاقی را در دل انسان می‌پروراند و این بدتر از آسیب‌پذیری گوسفندانی است که با دو گرگ درنده مواجه شوند. از امامان معصوم نیز نقل شده که قبول ریاست و مقام، به ویژه به خاطر منفعت‌طلبی، بدترین عواقب را به همراه دارد و کسانی که به دنبال مقام و منصب هستند، تنها خود را در معرض مشکلات و خسارت‌های دنیوی و آخرتی قرار می‌دهند. به طور خلاصه، جستجوی مقام و قدرت، می‌تواند منجر به فساد و آسیب‌های زیادی برای فرد و جامعه شود.
در چهی انداخت او خود را که من
در خور قعرش نمی یابم رسن
هوش مصنوعی: او خود را در چه‌ای انداخت که من نتوانستم طنابی برای نجاتش پیدا کنم.
آنچه منصب می کند با جاهلان
در فضیحت کی کند صد ارسلان
هوش مصنوعی: آنچه که مقام و رتبه به افراد نادان می‌دهد، چگونه ممکن است به کسی که مانند صد ارسلان (سلطنت و شجاعت) است، کمک کند؟
از زمان آدم تا این دم، اکثر عداوتها و مخالفتها با انبیا و اوصیا باعثی جز حب جاه نداشته نمرود مردود به همین جهت آتش برای سوختن ابراهیم خلیل برافروخت و فرعون ملعون به این سبب خانمان سلطانی خود را سوخت حب جاه است که شداد بد‌نهاد را به ساختن «ارم ذات العماد» واداشت و لعن ابد و عذاب مخلد بر او گماشت.
هوش مصنوعی: از زمان آدم تا کنون، بسیاری از دشمنی‌ها و مخالفت‌ها با پیامبران و جانشینان آنها ناشی از حب به قدرت و مقام بوده است. به همین دلیل نمرود، که مردی طرد شده و ناپسند بود، آتش را برای سوزاندن ابراهیم خلیل برافروخت. همچنین، فرعون که از افراد ملعون به حساب می‌آید، به همین دلیل کاخ و سلطنت خود را نابود کرد. همین حب به مقام و جاه، شداد بدذات را به ساختن بنای عظیم «ارم ذات العماد» ترغیب کرد و در نتیجه لعنت ابدی و عذاب جاودانه‌ای بر او تحمیل شد.
خانه دین سید آخرالزمان از آن خراب و ویران، و اهل بیت رسالت به این جهت پیوسته مضطرب و حیران، حق امیرالمومنان از آن مغصوب، و خانواده خلافت إلهیه به واسطه آن «منهوب».
هوش مصنوعی: خانه دین سید در آخرالزمان به حال خراب و ویران است و اهل بیت رسالت به همین دلیل همواره در اضطراب و سردرگمی به سر می‌برند. حق امیرالمومنین از آن‌ها گرفته شده و خانواده خلافت الهی به دلیل این وضعیت غارت شده‌اند.
یثرب به باد رفت به تعمیر ملک شام
بطحا خراب شد به تمنای ملک ری
هوش مصنوعی: یثرب به سمت باد رفت و ملک شام به دست تعمیرگران سپرده شد، در حالی که منطقه بطحا ویران گشت و همه اینها به خاطر آرزوی تصاحب ملک ری بود.
و از جمله مفاسد این صفت خبیثه آنکه هر کسی که بر دل او حب جاه و برتری مستولی شد همگی همّت بر مراعات جانب خلق مقصور، و از ملاحظه رضای خالق دور می‌گردد پیوسته از روی ریا اعمال و افعال خود را در نظر مردمان جلوه می‌دهد و همیشه منافقانه دوستی خود را با ایشان ظاهر می‌سازد و روز و شب متوجه اینکه چه کاری کند که منزلت او در نزد مشتی اراذل افزاید و صبح و شام در فکر اینکه چه سخنی گوید که مرتبه او در پیش چندی اوباش زیاد گردد و دورویی را شعار، و نفاق را شیوه خود می‌سازد و به انواع معاصی و محرمات می‌پردازد.
هوش مصنوعی: از جمله پیامدهای منفی این ویژگی ناپسند اینکه هر کسی که به عشق مقام و برتری دچار شود، تمام تلاش خود را بر این می‌گذارد که نظر دیگران را جلب کند و از جلب رضایت خدا دور می‌افتد. این افراد اغلب اعمال و رفتار خود را به گونه‌ای نشان می‌دهند که در نظر مردم زیبا و پسندیده جلوه کند و به طور مداوم سعی دارند دوستی خود را با دیگران به نمایش بگذارند. آنها روز و شب در فکر این هستند که چه کاری انجام دهند تا مقامشان در نزد عده‌ای خاص افزایش یابد و به همین دلیل همواره نگرانند که چه حرفی بزنند تا در نظر آن‌ها بزرگ‌تر جلوه کنند. این افراد دورو هستند و نفاق را راه و روش خود قرار می‌دهند و به انواع گناهان و کارهای ممنوع پرداخته و به آنها ادامه می‌دهند.
و به این سبب بود که اکابر علما، و اعاظم اتقیا، از جاه و ریاست گریزان بودند، چنان که آدمی از شیر درنده و مار گزنده می گریزد تا اینکه بعضی از ایشان را کار به جایی رسید که در مجمعی که زیاده از سه نفر بود نمی نشست و دیگر می گریست از اینکه نام او به مسجد جامع رسیده است و یکی از ایشان چنانچه جماعتی را می‌دید که در عقب او راه می‌روند می‌گفت: ای بیچارگان، چرا به دنبال من افتاده‌اید؟ به خدا قسم اگر از اعمالی که من در خلوت می‌کنم آگاه شوید هیچ یک از شما به گرد من نخواهید گشت و دیگری می‌گفت:
هوش مصنوعی: به همین دلیل، افراد بزرگ و عالم و پرهیزگار از مقام و رهبری فرار می‌کردند، همانطور که انسان از شیر درنده و مار گزنده می‌گریزد. برخی از آن‌ها به جایی رسیدند که در جمعی با بیش از سه نفر نمی‌نشستند و از اینکه نامشان به مسجد جامع رسیده، به شدت نگران و غمگین بودند. یکی از آن‌ها وقتی افرادی را می‌دید که به دنبالش می‌آیند، می‌گفت: "ای بیچاره‌ها، چرا به دنبالم آمده‌اید؟ به خدا قسم، اگر از کارهایی که در تنهایی می‌کنم باخبر شوید، هیچ‌کدام‌تان به دور و بر من نخواهید آمد." و دیگری نیز اظهار نظرهایی مشابه داشت.
ملالت گرفت از من ایام را
که کنج ارم برده آرام را
هوش مصنوعی: ایام و روزگار از دل‌زدگی من خسته شدند و آرامش را که به کنج باغ ارم فرار کرده بود، با خود بردند.
در خانه را چون سپهر بلند
زدم بر جهان قفل بر خلق بند
هوش مصنوعی: در خانه را مثل آسمان بزرگ محکم بسته‌ام و بر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، قفل زده‌ام و درهای آن را به روی مردم بسته‌ام.
یکی مرده شخصم به مردی روان
نه از کاروانی و در کاروان
هوش مصنوعی: یک نفر در حالتی مرده‌وار به سر می‌برد و روحش به زندگی واقعی بازنگشته، نه از گروهی خاص و نه در میان جمعیت.
ز مهر کسان روی برتافتم
کس خویش هم خویش را یافتم
هوش مصنوعی: از محبت دیگران روی برگرداندم، ولی در نهایت خودم را در آغوش خودم یافتم.
در خلق را گل بر اندوده ام
درین در بدین دولت آسوده ام
هوش مصنوعی: من در اینجا با زیبایی و گل‌های فراوانی زیسته‌ام و با آرامش در این سرزمین زندگی می‌کنم.
چو در چاربالش ندیدم درنگ
نشستم درین چار دیوار تنگ
هوش مصنوعی: وقتی در کنار چهار بالشی (دو بال چپ و راست) نتوانستم به تأمل بپردازم، در این دیوار تنگ نشستم.