گنجور

خاموشی ضد آفات و مفاسد زبان

و بدان که: ضد همه آفات زبان و مفاسد آن، صمت و خاموشی است و کسی را خلاصی از آفات زبان جز به آن نیست و آن از محاسن شیم، و صاحب آن در نزد همه کس عزیز و محترم است و باعث جمعیت خاطر و افکار، و موجب دوام هیبت و وقار، و فراغت از برای ذکر و عبادت، و سلامتی در دنیا و آخرت است.

و از این جهت سید رسل صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «من صمت نجی» یعنی «هر که خاموشی را شعار خود ساخت نجات یافت» و فرمود «هر که ایمان آورد به خدا و رسول، باید هر سخنی که می گوید خیر باشد یا خاموش نشیند» اعرابی ای به خدمت آن حضرت آمد عرض کرد «مرا به علمی دلالت کن که داخل بهشت شوم فرمود گرسنگان را سیر کن و تشنگان را سیراب نمای پس اگر قدرت بر اینها نداشته باشی زبان خود را از غیر سخن حق و خیر محافظت کن که به این سبب بر شیطان غالب می گردی» و فرمود «چون مومن را خاموش و صاحب وقار بینید به او تقرب جوئید که حکمت بر دل او القا می شود» و نیز فرمود «مردم سه طایفه اند «غانم» و «سالم» و «هالک» و «غانم» کسی است که ذکر خدا کند و «سالم» آن است که سکوت را شعار خود سازد و «هالک» آن است که: به سخنان باطل فرو رود».

تأمل کنان در خطاب و صواب
به از ژاژ خایان حاضر جواب

روزی شخصی به خدمت آن سرور آمد عرض کرد: «یا رسول الله مرا وصیتی کن فرمود: زبان خود را محافظت کن باز عرض کرد: مرا وصیتی کن باز فرمود: زبان خود را محافظت کن مرتبه سیم عرض کرد: مرا وصیتی کن باز فرمود: زبان خود را نگاه دار».

از عیسی بن مریم علیه السلام مروی است که «عبادت ده جزء است، نه جزء آن خاموشی است، و یکی در فرار از مردم» و فرمود که: «پرسخن نگوئید در غیر ذکر خدا، به درستی که کسانی که بسیار سخن می گویند دلهای ایشان را قساوت فروگرفته است و نمی دانند و از آن غافلند» لقمان پسر خود را گفت: «ای فرزند اگر چنان پنداری که سخن گفتن، نقره است، بدان که: سکوت، طلاست» و حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «این است و جز این نیست که شیعیان و دوستان ما زبان ایشان لال است» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «از جمله حکمت آل داود این بود که بر عاقل، لازم است که شناسایی با اهل زمان خود داشته باشد و رو به کار خود آورده باشد و نگاهبان زبان خود باشد» و در کتاب مصباح الشریعه از آن جناب منقول است که فرمود: «خاموشی، کلید هر راحتی است از دنیا و آخرت و باعث خوشنودی پروردگار، و سبکی حساب روزِ شمار است و سبب محفوظ بودن از لغزش و خطا است و زینت عالم است و پرده جاهل».

چو در بسته باشد چه داند کسی
که گوهر فروش است یا پیله ور

ریاضت نفس به آن است و شیرینی عبادت از آن به سبب آن قساوت دل برطرف می گردد و مروت و عفاف حاصل می شود پس در را بر روی زبان خود ببند.

«ربیع بن خثیم» کاغذی در نزد خود می گذاشت و هر چه می گفت می نوشت و چون شب داخل می شد حساب خود را می رسید و می گفت: آه، آه «نجی الصامتون و بقینا» یعنی «خاموشان نجات یافتند و ما باقی ماندیم» و بعضی از اصحاب حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم سنگریزه به دهان خود می گذاردند، تا بی اختیار سخن نگویند چون اراده تکلم به سخنی که از برای خدا بود می کردند آن را از دهان خود بیرون می آوردند و بسیاری از اصحاب آن جناب چون نفس می کشیدند نفس کشیدن ایشان چون نفس کشیدن غریق بود و سخن گفتن ایشان شبیه به سخن گفتن مریض بود این است و جز این نیست که سبب هلاکت خلق، و نجات ایشان، تکلم و خاموشی است پس خوشا به حال کسی که عیب کلام را بشناسد و فواید خاموشی را بداند به درستی که خاموشی از اخلاق انبیاء، و شعار اصفیا است از آن حضرت مروی است که «خاموشی، دری است از درهای حکمت پس هر که دهان خود را بست، در حکمت بر او گشوده می شود».

این دهان بستی دهانی باز شد
کو خورنده لقمه های راز شد

و از آنچه مذکور شد معلوم شد که صمت و خاموشی با وجود سهولت و آسانی آن، نافع ترین چیزهاست از برای انسان و از برای بعضی سخنان، اگر چه بعضی فواید هست اما امتیاز میان خوب و بد سخن، نهایت صعوبت دارد و علاوه بر این، چون زبان را رها کردی اقتصار بر سخنان بی عیب مشکل است پس بنابراین، مهما امکن خاموشی را شعار خود ساختن و تا به حد ضرورت نرسد به سخن گفتن نپرداختن، اولی و اصوب است.

منقول است که: «چهار پادشاه به ملاقات یکدیگر رسیدند و در یک مجمع، جمع شدند و رأی هند و خاقان چین و کسرای عجم و قیصر روم، و همه در مذمت سخن گفتن و مدح خاموشی متفق گشتند یکی از ایشان گفت: من هرگز از خاموشی پشیمان نشده ام، اما بسیار بر سخنی که گفته ام پشیمانی خورده ام و دیگری گفت: هرگاه من کلمه ای را گفتم، او مالک من می شود، و دیگر مرا اختیاری از آن نیست و مادامی که نگفته ام من مالک و صاحب اختیار آنم و سیمی گفت: عجب دارم از برای متکلم، زیرا اگر کلامی بر خود او برگردد ضرر به او می رساند، و اگر برنگردد نفعی به او نمی رساند چهارمی گفت: به رد آنچه نگفته ام قادرترم از رد آنچه گفته ام».

فایده - مفاسد و آفات زبان: بدان که بسیاری از آفات مذکوره در این مقام و در سابق بر این، از غیبت و بهتان و دروغ و شماتت و سخریت و جدال و مراء و مزاح و تکلم به «مالایعنی» و فحش و غیر اینها، از مفاسد زبان است و ضرر این عضو به انسان، بیشتر از سایر اعضا است و آفات آن افزون تر از آفات سایر جوارح است و مفاسد این عضو، اگر چه از معاصی ظاهره است، که شأن علم اخلاق گفتگوی از آنها نیست و لیکن هر یک از اینها منجر به اخلاق رذیله و ملکات فاسده می گردد، زیرا رسوخ ملکات و اخلاق در نفس، به واسطه تکرار اعمال و افعال است پس طالب معالی اخلاق را لازم است که محافظت نفس و اعضا هر دو را بنماید و چنانکه مذکور شد عمده اعضائی که مصدر افعال ذمیمه است که مودی به اخلاق رذیله است، زبان است و آن بهترین آلات شیطان است در گمراه کردن بنی نوع انسان، چون این عضو است فسیح المیدان و وسیع الجولان، مجال آن بی حد و بی نهایت، و استعمال آن در غایت سهولت، و سرکشی آن از سایر اعضا بیشتر است پس هرکه آن را مطلق العنان ساخت، شیطان او را به وادی ضلالت رسانید و به سر منزل خذلان و هلاکت کشانید پس محافظت آن و مراقبت احوال آن واجب و لازم است و کسی از شر زبان نجات نمی یابد مگر آن را به قید شریعت، مقید سازد، و عنان آن را کشیده رها نکند، مگر در سخنی که نفع لازمی از برای دنیا و آخرت داشته باشد.صفت نوزدهم - حب جاه، شهرت، و ریاست: و حقیقت «جاه»، تسخیر قلوب مردم و مالک شدن دلهای ایشان است همچنان که مالداری، تسخیر اعیان و درهم و دینار و ضیاع و عقار و غلام و کنیز و امثال آنها است و در وقتی که دلها مسخر کسی می گردند که اعتقاد صفت کمالی در حق آن کس نماید، خواه آن صفت کمال واقعی باشد چون علم و عبادت و تقوی و زهد و شجاعت و سخاوت و امثال اینها یا اینکه به اعتقاد مردم و خیال ایشان آن را کمال تصور نموده باشند چون: سلطنت و ولایت و منصب و ریاست پو غنا و مال و حسن و جمال و امثال اینها.

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و بدان که: ضد همه آفات زبان و مفاسد آن، صمت و خاموشی است و کسی را خلاصی از آفات زبان جز به آن نیست و آن از محاسن شیم، و صاحب آن در نزد همه کس عزیز و محترم است و باعث جمعیت خاطر و افکار، و موجب دوام هیبت و وقار، و فراغت از برای ذکر و عبادت، و سلامتی در دنیا و آخرت است.
هوش مصنوعی: آگاه باش که بهترین راه برای جلوگیری از آسیب‌ها و مشکلات زبان، سکوت و خاموشی است. هیچ کس نمی‌تواند از آفات زبان رهایی یابد مگر با خاموشی. این ویژگی یکی از برتری‌ها محسوب می‌شود و فردی که خاموش است، در نظر دیگران محبوب و محترم است. سکوت به تمرکز و جمع‌آوری افکار کمک می‌کند، باعث حفظ شکوهمندی و وقار می‌شود و فرصتی برای ذکر و عبادت فراهم می‌آورد. همچنین، در زندگی دنیا و آخرت، به سلامت فرد کمک می‌کند.
و از این جهت سید رسل صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «من صمت نجی» یعنی «هر که خاموشی را شعار خود ساخت نجات یافت» و فرمود «هر که ایمان آورد به خدا و رسول، باید هر سخنی که می گوید خیر باشد یا خاموش نشیند» اعرابی ای به خدمت آن حضرت آمد عرض کرد «مرا به علمی دلالت کن که داخل بهشت شوم فرمود گرسنگان را سیر کن و تشنگان را سیراب نمای پس اگر قدرت بر اینها نداشته باشی زبان خود را از غیر سخن حق و خیر محافظت کن که به این سبب بر شیطان غالب می گردی» و فرمود «چون مومن را خاموش و صاحب وقار بینید به او تقرب جوئید که حکمت بر دل او القا می شود» و نیز فرمود «مردم سه طایفه اند «غانم» و «سالم» و «هالک» و «غانم» کسی است که ذکر خدا کند و «سالم» آن است که سکوت را شعار خود سازد و «هالک» آن است که: به سخنان باطل فرو رود».
هوش مصنوعی: از این رو، حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند که کسی که خاموشی را در زندگی خود انتخاب کند، نجات خواهد یافت. ایشان همچنین تأکید کردند که هر کسی که به خدا و پیامبر ایمان دارد، باید در گفتار خود فقط به خیر سخن بگوید یا اینکه سکوت اختیار کند. یک اعرابی به آن حضرت مراجعه کرد و خواست که او را به دانش و عملی راهنمایی کند که او را به بهشت برساند. پیامبر فرمودند که اگر گرسنه‌ای را سیر کنید و تشنه‌ای را آب بدهید، اگر توانایی این کار را نداشته باشید، باید زبان خود را از گفتن حرف‌های غیر حق و خیر محافظت کنید، زیرا در این صورت بر شیطان غلبه خواهید کرد. همچنین، فرمودند که وقتی مؤمنی را دیدید که خاموش و با وقار است، به سمت او بروید، زیرا حکمت در دل او القا می‌شود. ایشان تقسیم‌بندی‌ای از مردم کردند و گفتند که مردم به سه دسته تقسیم می‌شوند: غانم، سالم و هالک. غانم کسی است که ذکر خدا را می‌کند، سالم کسی است که سکوت را انتخاب می‌کند و هالک کسی است که به سخنان باطل می‌افتد.
تأمل کنان در خطاب و صواب
به از ژاژ خایان حاضر جواب
هوش مصنوعی: بهتر است که به دقت در سخن درست و مفهومی فکر کنیم و به جای اظهارنظرهای بی‌فایده و پاسخ‌های سطحی، به واقعیت‌ها و نکات عمیق‌تری بپردازیم.
روزی شخصی به خدمت آن سرور آمد عرض کرد: «یا رسول الله مرا وصیتی کن فرمود: زبان خود را محافظت کن باز عرض کرد: مرا وصیتی کن باز فرمود: زبان خود را محافظت کن مرتبه سیم عرض کرد: مرا وصیتی کن باز فرمود: زبان خود را نگاه دار».
هوش مصنوعی: روزی فردی به حضور پیامبر آمد و خواستار نصیحتی شد. پیامبر فرمود: «زبان خود را کنترل کن». او دوباره درخواست نصیحت کرد و پیامبر مجدداً همین جمله را تکرار کرد. وقتی بار سوم درخواست کرد، پیامبر همچنان بر حفاظت از زبان تأکید کرد.
از عیسی بن مریم علیه السلام مروی است که «عبادت ده جزء است، نه جزء آن خاموشی است، و یکی در فرار از مردم» و فرمود که: «پرسخن نگوئید در غیر ذکر خدا، به درستی که کسانی که بسیار سخن می گویند دلهای ایشان را قساوت فروگرفته است و نمی دانند و از آن غافلند» لقمان پسر خود را گفت: «ای فرزند اگر چنان پنداری که سخن گفتن، نقره است، بدان که: سکوت، طلاست» و حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «این است و جز این نیست که شیعیان و دوستان ما زبان ایشان لال است» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «از جمله حکمت آل داود این بود که بر عاقل، لازم است که شناسایی با اهل زمان خود داشته باشد و رو به کار خود آورده باشد و نگاهبان زبان خود باشد» و در کتاب مصباح الشریعه از آن جناب منقول است که فرمود: «خاموشی، کلید هر راحتی است از دنیا و آخرت و باعث خوشنودی پروردگار، و سبکی حساب روزِ شمار است و سبب محفوظ بودن از لغزش و خطا است و زینت عالم است و پرده جاهل».
هوش مصنوعی: از عیسی بن مریم علیه السلام روایت شده که عبادت به ده بخش تقسیم می‌شود، که یکی از آنها سکوت و دیگری دوری از مردم است. ایشان تاکید کرده‌اند که نبایست بیش از حد صحبت کرد، به جز در ذکر خداوند، زیرا افرادی که زیاد صحبت می‌کنند، قلب‌هایشان در غفلت و سختی قرار می‌گیرد و از این موضوع آگاهی ندارند. لقمان به فرزندش گفت: «اگر فکر می‌کنی که سخن گفتن ارزشی دارد، بدان که سکوت ارزشمندتر است». امام محمد باقر علیه السلام نیز فرمودند: «شیعیان و دوستان ما به‌طور کلی کم صحبت هستند». همچنین از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده که از حکمت‌های آل داود این است که فرد عاقل باید با زمانه خود آشنا باشد، به کارهای خود مشغول باشد و مراقب زبان خود باشد. در کتاب مصباح الشریعه از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است که سکوت کلید آرامش در دنیا و آخرت است، موجب رضایت خداوند، سبکی حساب در روز قیامت، دلیل محافظت از لغزش و خطا، زیبایی دنیا و پرده‌ای برای نادانی است.
چو در بسته باشد چه داند کسی
که گوهر فروش است یا پیله ور
هوش مصنوعی: وقتی درب بسته باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند بفهمد که آیا فروشنده‌ای در حال فروش گوهر است یا کسی که در حال پرورش پیله است.
ریاضت نفس به آن است و شیرینی عبادت از آن به سبب آن قساوت دل برطرف می گردد و مروت و عفاف حاصل می شود پس در را بر روی زبان خود ببند.
هوش مصنوعی: تربیت نفس باعث می‌شود تا تلخی دل از بین برود و لذت عبادت احساس شود. همچنین، اخلاق و عفت در انسان تقویت می‌شود. بنابراین، زبان خود را کنترل کن و از بیان ناامید کننده پرهیز کن.
«ربیع بن خثیم» کاغذی در نزد خود می گذاشت و هر چه می گفت می نوشت و چون شب داخل می شد حساب خود را می رسید و می گفت: آه، آه «نجی الصامتون و بقینا» یعنی «خاموشان نجات یافتند و ما باقی ماندیم» و بعضی از اصحاب حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم سنگریزه به دهان خود می گذاردند، تا بی اختیار سخن نگویند چون اراده تکلم به سخنی که از برای خدا بود می کردند آن را از دهان خود بیرون می آوردند و بسیاری از اصحاب آن جناب چون نفس می کشیدند نفس کشیدن ایشان چون نفس کشیدن غریق بود و سخن گفتن ایشان شبیه به سخن گفتن مریض بود این است و جز این نیست که سبب هلاکت خلق، و نجات ایشان، تکلم و خاموشی است پس خوشا به حال کسی که عیب کلام را بشناسد و فواید خاموشی را بداند به درستی که خاموشی از اخلاق انبیاء، و شعار اصفیا است از آن حضرت مروی است که «خاموشی، دری است از درهای حکمت پس هر که دهان خود را بست، در حکمت بر او گشوده می شود».
هوش مصنوعی: ربیع بن خثیم کاغذی همیشه کنار خود داشت و همه چیزهایی که می‌گفت را یادداشت می‌کرد. وقتی شب می‌شد، حساب و کتاب کارهای روزانه‌اش را بررسی می‌کرد و با افسوس می‌گفت: "خاموشان نجات یافتند و ما هنوز اینجا هستیم." برخی از یاران پیامبر با گذاشتن سنگریزه در دهان خود سعی می‌کردند تا بی‌اختیار صحبت نکنند و فقط زمانی که برای خدا می‌خواستند صحبت کنند، آن را از دهان خود بیرون می‌آوردند. بسیاری از همراهان پیامبر وقتی نفس می‌کشیدند، نفس کشیدنشان به نفس‌کشیدن غریق شباهت داشت و زمان گفتن نیز شبیه به صحبت کردن یک بیمار بود. به واقع، عامل هلاکت مردم و نجات آن‌ها، گفتن و سکوت است. بنابراین، مبارک است کسی که نقص کلام را بشناسد و فواید خاموشی را درک کند، چرا که سکوت از ویژگی‌های انبیا و نشانه‌هایی از افراد پاک است. گفته شده که "خاموشی، دری از دروازه‌های حکمت است و هر کس که زبانش را ببندد، در حکمت به رویش گشوده می‌شود."
این دهان بستی دهانی باز شد
کو خورنده لقمه های راز شد
هوش مصنوعی: زمانی که سخن را بسته‌ای، از جایی دیگر صحبت‌های جدیدی آغاز می‌شود که معانی پنهانی را افشا می‌کند.
و از آنچه مذکور شد معلوم شد که صمت و خاموشی با وجود سهولت و آسانی آن، نافع ترین چیزهاست از برای انسان و از برای بعضی سخنان، اگر چه بعضی فواید هست اما امتیاز میان خوب و بد سخن، نهایت صعوبت دارد و علاوه بر این، چون زبان را رها کردی اقتصار بر سخنان بی عیب مشکل است پس بنابراین، مهما امکن خاموشی را شعار خود ساختن و تا به حد ضرورت نرسد به سخن گفتن نپرداختن، اولی و اصوب است.
هوش مصنوعی: از آنچه گفته شد، مشخص شد که سکوت و خاموشی با اینکه بسیار ساده است، برای انسان سودمندترین چیزهاست. هرچند بعضی از سخنان دارای فوایدی هستند، اما تمایز بین سخن خوب و بد بسیار دشوار است و به علاوه، وقتی که زبان را رها می‌کنیم، محدود کردن خود به سخنانی بدون عیب کار آسانی نیست. بنابراین، بهتر است که خاموشی را به عنوان یک اصل در نظر بگیریم و تا زمانی که به ضرورت نرسیده‌ایم، به سخن گفتن روی نیاوریم.
منقول است که: «چهار پادشاه به ملاقات یکدیگر رسیدند و در یک مجمع، جمع شدند و رأی هند و خاقان چین و کسرای عجم و قیصر روم، و همه در مذمت سخن گفتن و مدح خاموشی متفق گشتند یکی از ایشان گفت: من هرگز از خاموشی پشیمان نشده ام، اما بسیار بر سخنی که گفته ام پشیمانی خورده ام و دیگری گفت: هرگاه من کلمه ای را گفتم، او مالک من می شود، و دیگر مرا اختیاری از آن نیست و مادامی که نگفته ام من مالک و صاحب اختیار آنم و سیمی گفت: عجب دارم از برای متکلم، زیرا اگر کلامی بر خود او برگردد ضرر به او می رساند، و اگر برنگردد نفعی به او نمی رساند چهارمی گفت: به رد آنچه نگفته ام قادرترم از رد آنچه گفته ام».
هوش مصنوعی: روایت شده است که چهار پادشاه در یک گردهمایی ملاقات کردند و درباره اهمیت سکوت و نکوهش از سخن گفتن به توافق رسیدند. یکی از آن‌ها گفت که هرگز از سکوت خود پشیمان نشده، اما درباره بسیاری از سخنانی که گفته، افسوس خورده است. دیگری اظهار کرد که هر بار که کلمه‌ای را بر زبان می‌آورد، آن کلمه او را مالک خود می‌کند و دیگر اختیاری از آن ندارد، اما تا زمانی که چیزی نگفته، کاملاً صاحب اختیار آن است. سومی به این نکته اشاره کرد که او از سخن‌گو تعجب می‌کند، زیرا اگر سخنی بر او برگردد، به او آسیب می‌زند و اگر برنگردد، برای او سودی ندارد. چهارمی گفت که در رد آنچه نگفته است، توانمندتر از رد آنچه گفته می‌باشد.