و چون بدی سخن چینی و خباثت آن دانسته شد، پس بر هر عاقلی لازم است که هرگاه سخن چینی نزد او آید، و از مسلمی امری نقل کند که نباید ذکر کرد، آن را قبول نکند چون سخن چین، فاسق است و خبر هر فاسقی به «نص قرآن»، مردود است.
بلکه، او را نهی کند و نصیحت نماید بلکه او را دشمن داشته باشد، که چنین معصیتی از او سرزده، علاوه بر دشمنی که با او کرده، زیرا که کسی که در عقب دیگری سخنی گوید، ألمی به او نرسانیده و در برابر شرم کرده و این شخص نمام که او را مطلع کرده او را متألم ساخته، و از او شرم ننموده بلکه باعث فساد و فتنه شده و اگر دوست می بود آن شخص را که در عقب سخن گفته منع می کرد، و نمی گذاشت که این سخن را بگوید.
و اگر گفته بود، سعی در اصلاح می نمود پس عاقل باید به یقین دانسته باشد که این سخن چین، از آن سخن گوی، دشمن تر است و نباید به قول دشمن فاسقی دل با برادر مومن بد کرد و در صدد تفحص و تجسس برآمد، که شرعا مذموم و نهی صریح در قرآن کریم از آن شده و نباید سخن چینی او را اظهار کند، زیرا که این نیز سخن چینی و غیبت است.
محمد بن فضل به حضرت امام موسی علیه السلام عرض کرد که «فدای تو گردم، از یکی از برادران دینی من چیزی به من می رسد، که من او را ناخوش دارم، و چون از خود او استفسار می کنم، انکار می کند و حال اینکه جمعی از اهل وثوق و اعتماد مرا خبر داده اند حضرت فرمود: ای محمد اگر خود بشنوی یا ببینی، گوش و چشم خود را تکذیب کن و اگر پنجاه نفر نزد تو شهادت بدهند، در این خصوص قول برادرت را تصدیق کن، و ایشان را تکذیب نمای» مروی است که «شخصی به خدمت حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده و امر بدی از شخصی نقل کرد حضرت فرمود: استفسار می کنم، اگر راست گفته باشی با تو دشمن خواهم شد و اگر دورغ گفته باشی از تو مواخذه خواهم کرد».
منقول است که «شخصی به دیدن یکی از حکماء رفت و از غیری سخنی نزد او نقل کرد حکیم گفت: مرا با برادرم بد کردی و دل فارغ مرا مشغول فکری ساختی و خود را که نزد من امین بودی محل تهمت گردانیدی».
و بدان که بدترین انواع سخن چینی، «سعایت» است و آن عبارت است از: سخن چینی نزد کسی که از او بیم ضرر و اذیت باشد مانند سلاطین و امراء و حکام و روسا.
از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «کسی که سعایت مردمان را کند، حلال زاده نیست» و سلاطین عدالت گستر، و حکام رعیت پرور، هرگز صاحب این صفت را در نزد خود راه نمی دهند، و گوش به سخن ایشان نمی کنند، و می دانند که ضرر ایشان بر رعایا و فقراء، از ضرر سگ گزنده و گرگ درنده بیشتر است.
اطلاعات
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و چون بدی سخن چینی و خباثت آن دانسته شد، پس بر هر عاقلی لازم است که هرگاه سخن چینی نزد او آید، و از مسلمی امری نقل کند که نباید ذکر کرد، آن را قبول نکند چون سخن چین، فاسق است و خبر هر فاسقی به «نص قرآن»، مردود است.
هوش مصنوعی: وقتی که بدی سخن چینی و زشتی آن روشن شد، هر فرد عاقل باید تشخیص دهد که وقتی سخن چینی نزد او میآید و از یک مسلمان چیزی نقل میکند که نباید گفته شود، نباید آن را قبول کند زیرا سخن چین فاسق است و بر اساس نص قرآن، خبر هر فاسقی رد شده است.
بلکه، او را نهی کند و نصیحت نماید بلکه او را دشمن داشته باشد، که چنین معصیتی از او سرزده، علاوه بر دشمنی که با او کرده، زیرا که کسی که در عقب دیگری سخنی گوید، ألمی به او نرسانیده و در برابر شرم کرده و این شخص نمام که او را مطلع کرده او را متألم ساخته، و از او شرم ننموده بلکه باعث فساد و فتنه شده و اگر دوست می بود آن شخص را که در عقب سخن گفته منع می کرد، و نمی گذاشت که این سخن را بگوید.
هوش مصنوعی: به جای اینکه او را نصیحت کند یا راهنمایی نماید، او را دشمن خود میداند و به او آسیب میزند. این آسیب نه تنها به خاطر گناهی است که از او سرزده، بلکه به خاطر دشمنی که با او کرده است. زیرا کسی که در غیاب دیگری حرفی میزند، به او صدمه میزند و خود را در برابر او شرمنده میبیند. این شخص که راز را فاش کرده، خود را عاجز نشان میدهد و سبب ایجاد فساد و فتنه میشود. اگر واقعا دوستی میبود، باید مانع این سخن میشد و اجازه نمیداد که چنین چیزی گفته شود.
و اگر گفته بود، سعی در اصلاح می نمود پس عاقل باید به یقین دانسته باشد که این سخن چین، از آن سخن گوی، دشمن تر است و نباید به قول دشمن فاسقی دل با برادر مومن بد کرد و در صدد تفحص و تجسس برآمد، که شرعا مذموم و نهی صریح در قرآن کریم از آن شده و نباید سخن چینی او را اظهار کند، زیرا که این نیز سخن چینی و غیبت است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که در تلاش برای اصلاح است، عاقل باید بداند که این فرد سخن چین، خطرناکتر از یک دشمن واقعی است. بنابراین نباید به گفتار یک دشمن فاسق اعتماد کرد و به برادر مؤمن خود دل بدیم یا در پی کنجکاوی و جستجو در زندگی او برویم، چرا که شرعاً این عمل ناپسند است و قرآن کریم به صراحت از آن نهی کرده است. همچنین نبایستی سخنان او را بیان کرد، زیرا این خود نوعی سخن چینی و غیبت محسوب میشود.
محمد بن فضل به حضرت امام موسی علیه السلام عرض کرد که «فدای تو گردم، از یکی از برادران دینی من چیزی به من می رسد، که من او را ناخوش دارم، و چون از خود او استفسار می کنم، انکار می کند و حال اینکه جمعی از اهل وثوق و اعتماد مرا خبر داده اند حضرت فرمود: ای محمد اگر خود بشنوی یا ببینی، گوش و چشم خود را تکذیب کن و اگر پنجاه نفر نزد تو شهادت بدهند، در این خصوص قول برادرت را تصدیق کن، و ایشان را تکذیب نمای» مروی است که «شخصی به خدمت حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده و امر بدی از شخصی نقل کرد حضرت فرمود: استفسار می کنم، اگر راست گفته باشی با تو دشمن خواهم شد و اگر دورغ گفته باشی از تو مواخذه خواهم کرد».
هوش مصنوعی: محمد بن فضل به امام موسی علیهالسلام گفت: «تو را فدای خود میکنم، از یکی از برادران دینیام چیزی به من میرسد که نمیپسندم و وقتی از او میپرسم، انکار میکند. در حالی که عدهای از افراد مورد اعتماد به من خبر دادهاند.» امام فرمود: «ای محمد، اگر خودت بشنوی یا ببینی، به گوش و چشمت اعتماد نکن و اگر پنجاه نفر هم شهادت بدهند، به گفته برادرت ایمان بیاور و آنها را رد کن.» همچنین روایت شده که شخصی به امام علی علیهالسلام مراجعه کرد و موضوع بدی را درباره کسی نقل کرد. امام فرمود: «استعلام میکنم، اگر راست بگویی، با تو دشمنی خواهم کرد و اگر دروغ بگویی، مجازاتت میکنم.»
منقول است که «شخصی به دیدن یکی از حکماء رفت و از غیری سخنی نزد او نقل کرد حکیم گفت: مرا با برادرم بد کردی و دل فارغ مرا مشغول فکری ساختی و خود را که نزد من امین بودی محل تهمت گردانیدی».
هوش مصنوعی: شخصی به دیدن یکی از حکما رفت و از طرف فردی دیگر برای او مطلبی نقل کرد. حکیم در پاسخ گفت: تو با این کار باعث شدی که رابطه من و برادرم تیره شود و ذهن آرام من را مشغول کردی؛ همچنین خودت که نزد من شخص معتبری بودی، به محل تهمت تبدیل شدی.
و بدان که بدترین انواع سخن چینی، «سعایت» است و آن عبارت است از: سخن چینی نزد کسی که از او بیم ضرر و اذیت باشد مانند سلاطین و امراء و حکام و روسا.
هوش مصنوعی: بدانید که یکی از زشتترین شکلهای گفت و گو و شایعهپراکنی، "سعایت" است. سعایت یعنی اینکه شخصی درباره دیگری نزد کسی که ممکن است به او ضرر برساند یا او را اذیت کند، صحبت کند. این شخص معمولاً از کسانی است که دارای قدرت و نفوذ هستند، مثل پادشاهان، کارگزاران، و دیگر مقامات.
از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «کسی که سعایت مردمان را کند، حلال زاده نیست» و سلاطین عدالت گستر، و حکام رعیت پرور، هرگز صاحب این صفت را در نزد خود راه نمی دهند، و گوش به سخن ایشان نمی کنند، و می دانند که ضرر ایشان بر رعایا و فقراء، از ضرر سگ گزنده و گرگ درنده بیشتر است.
هوش مصنوعی: روایتی از پیامبر اسلام وجود دارد که میفرماید: «کسی که به غیبت و سخن چینی درباره دیگران بپردازد، از نسل حلال زادگان نیست.» سلاطین و حکام عدالتمدار هرگز اجازه ورود افرادی با این صفات را به نزد خود نمیدهند و به سخنان آنها گوش نمیسپارند، زیرا میدانند که ضرر اینگونه افراد به مردم و نیازمندان از ضرر حیوانات وحشی مثل سگهای گزنده و گرگهای درنده بیشتر است.