گنجور

پاسخ ظالم در روز قیامت

روز قیامت را به یاد آور و زمان مواخذه را در نظر بگیر و خود را در حضور پروردگار خود ایستاده بین و مستعد جواب ظلم و ستم بر بیچارگان شو و جواب آنها را مهیا کن.

پس ای کسانی که زمام اختیار بندگان خدا را در دست دارید و خلعت مهتری و سروری در بر کرده اید یاد آورید روزی را که در دیوان اکبر ملوک، و سلاطین عدالت گستر، به خلعت زیبای آمرزش ارجمند، و به تاج و هاج کرامت سربلند گردند، مبادا شما لباس یأس در بر، و خاک مصیبت بر سر، اشک حسرت از دیده ببارید و دست ندامت بر سر زنید.

خطابین که بر دست ظالم برفت
جهان ماند و او با مظالم برفت

و چون از فکر آخرت، و روز حسرت و ندامت بپردازید احوال دنیای خود را ملاحظه نمائید و مفاسد دنیویه ظلم و ستم را متذکر گردید، و بدانید که عاقبت آن نیست مگر اینکه قوت و شوکتی که حضرت رب العزه داده به شئامت آن باز می گردد چنان که والی مملکت عدالت، و سر بر آرای کشور ولایت فرمود که «هیچ سلطانی نیست که خدای تعالی او را قوت و نعمتی داده باشد و او به دستیاری آن قوت و نعمت بر بندگان خدا ظلم کند، مگر اینکه بر خدای لازم است که آن قوت و نعمت را بازگیرد نمی بینی که خدای تعالی می فرماید: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» یعنی «به درستی که خدای تعالی تغییر نمی دهد آنچه با طایفه ای هست از شادی و دولت، یا رنج و محنت، تا آنکه ایشان نیات و اعمال خود را تغییر بدهند» و هم از سخنان هدایت بنیان آن حضرت است که «بالظلم تزول النعم» یعنی: به سبب ظلم، نعمتها زایل می گردد، و به نکبت مبدل می شود و به شومی آن، احوال ملک و مملکت زبون، و تخت و دولت سرنگون می گردد و پادشاهی به واسطه عدالت، با کفر پاینده می شود و با وجود ایمان، با ظلم و ستم نمی ماند.

خانه هر ملک ستمکاری است
دولت باقی به کم آزاری است
پایداری به عدل و داد بود
ظلم و شاهی چراغ باد بود

آری، بسا باشد که ستمکار ظالم، بیدادی بر بیچاره کند که در چاره جوئیش از هر کجا بسته و دست امیدش از همه جا گسسته می شود ناچار شکوه و داد خواهی به درگاه پادشاهی برد که ساحت رحمتش گریزگاه بی پناهان، و غمخواری مرحمتش فریادرس داد خواهان است میر دیوان عدلش به دادخواهی گدای بی سروپائی خسرو تاجداری را دست اقتدار در زیر تیغ انتقام می نشاند و سرهنگ سیاستش برای خاطر پریشانی، سلطان والا شأنی را پالهنگ عجز در گردن افکنده و به پای دار مکافات می داوند مظلومی از ضرب چوب ظلمی بر خود بپیچد که شحنه غضبش با وی در نپیچد، و ستم کیشی، اشکی از دیده درویشی فرو نریزد، که سیلاب عقوبتش بنیان دولت وی از هم بریزد.

نخفته است مظلوم، زاهش بترس
ز دود دل صبحگاهش بترس
نترسی که پاک اندرونی شبی
برآرد ز سوز جگر یا ربی
چراغی که بیوه زنی برفروخت
بسی دیده باشی که شهری بسوخت
پریشانی خاطر دادخواه
براندازد از مملکت پادشاه
ستاننده داد آن کس، خداست
که نتواند از پادشه داد خواست

از حضرت صادق علیه السلام مروی است که «بترسید از ظلم کردن، به درستی که دعای مظلوم به آسمان بالا می رود و به محل استجابت می رسد».

گویند یکی از پادشاهان با هوش که از تیر دعای خسته دلان با حذر بودی، فرموده بود که «این دو بیت بر بساط وی نقش کرده بودند که روز و شب در نظر وی باشد:

لا تظلمن اذا ما کنت مقتدرا
فالظلم مقدره تفضی إلی الندم
تنام عیناک و المظلوم منتبه
یدعو علیک و عین الله لم تنم

یعنی: زنهار، ظلم مکن در وقت توانائی، که آخر آن ندامت و پشیمانی است، زیرا که در دل شبها چشم تو در خواب استراحت، و مظلوم با دیده بی خواب لب او به نفرین تو باز است و ذات پاک خداوند عادل از خوابیدن مبرا، و ناله مظلومان را شنواست».

زود باشد که شحنه عدلش به جانبداری آن مظلوم تیغ قهر کشیده سزای آن در کنارت نهد.

اگر زیر دستی برآید ز پای
حذر کن ز نالیدنش بر خدای
گرفتم ز تو ناتوانتر بسی است
تواناتر از تو هم آخر کسی است

سلطان محمود غزنوی می گفته که «من از نیزه شیر مردان این قدر نمی ترسم که از دوک پیره زنان و با وجود همه اینها، خود ظلم و ستم باعث پریشانی رعیت، و موجب ویرانی مملکت می گردد».

چنانچه حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند که «آفت العمران من جور السلطان» یعنی «خرابی معموره ها، از جور و ستم پادشاه است» و دیگر می فرماید: «من ظلم رعیته نصر اعدائه» یعنی «هر که بر رعیت خود ظلم کند یاری دشمنان خود کرده».

فراخی در آن مرز و کشور مخواه
که دلتنک بینی رعیت ز شاه
دگر کشور آباد بیند به خواب
که بیند دل اهل کشور خراب

علاوه بر آنچه مذکور شد، نام آن ستمکار در اطراف و اقطار، به ظلم و ستم اشتهار می یابد و دل نزدیک و دور از او نفور می گیرد و سالهای سال و قرنهای بی شمار بدنامی و رسوائی در دودمان او می ماند و در روزگاران، بدی او را یاد می کنند، و چه زیانکاری از این بدتر و بالاتر است.

خرابی و بدنامی آید ز جور
بزرگان رسند این سخن را غور
تفو بر چنان ملک و دولت بود
که لعنت بر او تا قیامت بود
نماند ستمکار بد روزگار
بماند بر او لعنت پایدار

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز قیامت را به یاد آور و زمان مواخذه را در نظر بگیر و خود را در حضور پروردگار خود ایستاده بین و مستعد جواب ظلم و ستم بر بیچارگان شو و جواب آنها را مهیا کن.
هوش مصنوعی: به یاد روز قیامت باش و زمان حسابرسی را در نظر بگیر. تصور کن که در حضور خداوند ایستاده‌ای و آماده‌ پاسخگویی به ظلم و ستمی هستی که بر بیچارگان رفته است. خودت را برای ارائه جواب به آنان آماده کن.
پس ای کسانی که زمام اختیار بندگان خدا را در دست دارید و خلعت مهتری و سروری در بر کرده اید یاد آورید روزی را که در دیوان اکبر ملوک، و سلاطین عدالت گستر، به خلعت زیبای آمرزش ارجمند، و به تاج و هاج کرامت سربلند گردند، مبادا شما لباس یأس در بر، و خاک مصیبت بر سر، اشک حسرت از دیده ببارید و دست ندامت بر سر زنید.
هوش مصنوعی: ای کسانی که در موقعیت قدرت و رهبری هستید، به خاطر داشته باشید روزی را که در حضور بزرگ‌ترین پادشاهان و سلاطینی که عدالت را گسترش می‌دهند، با جذبه‌ی آمرزش و احترام ویژه‌ای مورد استقبال قرار می‌گیرید. مراقب باشید که در آن روز دچار ناامیدی نشوید و به غصه و عذاب نغنید، و از حسرت به خاطر نقص‌ها و اشتباهاتتان زاری نکنید.
خطابین که بر دست ظالم برفت
جهان ماند و او با مظالم برفت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی ظلم و ستم در جامعه‌ای ادامه پیدا کند، در نهایت آن جامعه آسیب می‌بیند و کسی که به ظلم ادامه می‌دهد، خود نیز از آن عواقب در امان نخواهد بود. در واقع، حضور ظالم باعث ویرانی و مشکلات در جهان می‌شود و خود او نیز به نتیجه کارهایش خواهد رسید.
و چون از فکر آخرت، و روز حسرت و ندامت بپردازید احوال دنیای خود را ملاحظه نمائید و مفاسد دنیویه ظلم و ستم را متذکر گردید، و بدانید که عاقبت آن نیست مگر اینکه قوت و شوکتی که حضرت رب العزه داده به شئامت آن باز می گردد چنان که والی مملکت عدالت، و سر بر آرای کشور ولایت فرمود که «هیچ سلطانی نیست که خدای تعالی او را قوت و نعمتی داده باشد و او به دستیاری آن قوت و نعمت بر بندگان خدا ظلم کند، مگر اینکه بر خدای لازم است که آن قوت و نعمت را بازگیرد نمی بینی که خدای تعالی می فرماید: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» یعنی «به درستی که خدای تعالی تغییر نمی دهد آنچه با طایفه ای هست از شادی و دولت، یا رنج و محنت، تا آنکه ایشان نیات و اعمال خود را تغییر بدهند» و هم از سخنان هدایت بنیان آن حضرت است که «بالظلم تزول النعم» یعنی: به سبب ظلم، نعمتها زایل می گردد، و به نکبت مبدل می شود و به شومی آن، احوال ملک و مملکت زبون، و تخت و دولت سرنگون می گردد و پادشاهی به واسطه عدالت، با کفر پاینده می شود و با وجود ایمان، با ظلم و ستم نمی ماند.
هوش مصنوعی: زمانی که به تفکر درباره آخرت و روز حسرت و پشیمانی پرداخته‌اید، بهتر است به وضعیت دنیای خود توجه کنید و به آسیب‌های ظلم و ستم در آن فکر کنید. باید بدانید که سرانجام، قدرت و عزتی که خداوند به شما داده، به خاطر شقاوت‌های شما از بین خواهد رفت. والی و حاکم کشور به حق می‌گوید که هیچ سلطانی نیست که خداوند به او قوت و نعمت عطا کرده و او با همان نعمت بر بندگان خدا ظلم کند، مگر آنکه خداوند آن نعمت را از او باز پس می‌گیرد. خداوند می‌فرماید: «خداوند هیچ چیز را در یک قوم تغییر نمی‌دهد تا زمانی که آن قوم تغییراتی در خود ایجاد کنند»؛ یعنی تا زمانی که نیات و اعمال خود را عوض نکنند، وضعیتشان تغییر نخواهد کرد. همچنین، بیان شده است که «به سبب ظلم، نعمت‌ها زایل می‌شود» و بدین ترتیب، آثار ظلم باعث زوال و ضعف مملکت شده و در نهایت پادشاهی بر پایه عدالت، حتی با کفر نیز باقی می‌ماند، اما با ظلم و ستم، حتی با وجود ایمان، دوام نخواهد داشت.
خانه هر ملک ستمکاری است
دولت باقی به کم آزاری است
هوش مصنوعی: هر سرزمینی که تحت حکومت ستمگری باشد، در حقیقت آرامش و ثبات ندارد و تنها جایی که می‌توان به آن امید داشت، جایی است که با اندکی آزار و ظلم، می‌تواند دوام بیاورد و دولت آن پایدار باشد.
پایداری به عدل و داد بود
ظلم و شاهی چراغ باد بود
هوش مصنوعی: پایداری به انصاف و عدالت است، اما ظلم و سلطنت مانند شعله‌ای ناپایدار می‌باشد.
آری، بسا باشد که ستمکار ظالم، بیدادی بر بیچاره کند که در چاره جوئیش از هر کجا بسته و دست امیدش از همه جا گسسته می شود ناچار شکوه و داد خواهی به درگاه پادشاهی برد که ساحت رحمتش گریزگاه بی پناهان، و غمخواری مرحمتش فریادرس داد خواهان است میر دیوان عدلش به دادخواهی گدای بی سروپائی خسرو تاجداری را دست اقتدار در زیر تیغ انتقام می نشاند و سرهنگ سیاستش برای خاطر پریشانی، سلطان والا شأنی را پالهنگ عجز در گردن افکنده و به پای دار مکافات می داوند مظلومی از ضرب چوب ظلمی بر خود بپیچد که شحنه غضبش با وی در نپیچد، و ستم کیشی، اشکی از دیده درویشی فرو نریزد، که سیلاب عقوبتش بنیان دولت وی از هم بریزد.
هوش مصنوعی: گاهی پیش می‌آید که یک ظالم بر بیچاره‌ای ستم کند و وقتی تمام راه‌ها برای او بسته شده و امیدش از همه جا قطع می‌شود، ناچار به درگاه پادشاهی می‌شتابد که در آنجا پناهی برای بی‌پناهان و دل‌نگرانی برای محرومان وجود دارد. در این حال، مقامات عدالت، دست مظلوم را می‌گیرند و او را در برابر ستمگران قرار می‌دهند. در این راستا، گاهی به خاطر پریشانی و مشکلات دیگران، پادشاهان نیز به زنجیر عجز گرفتار می‌شوند و در برابر نتایج ناپسند رفتار خود قرار می‌گیرند. مظلومان با ظلماتی که بر آنان می‌رود، به شدت دچار زخم و درد می‌شوند و در این میان، بارها به اشک ریختن نمی‌افتند؛ چرا که ممکن است ستمگری به خاطر این عمل خود، بنیاد دولت و قدرتش را به خطر اندازد.
نخفته است مظلوم، زاهش بترس
ز دود دل صبحگاهش بترس
هوش مصنوعی: مظلوم در انتظار صبح و بیداری است و خوابش نمی‌برد. از او و دردش بترس، زیرا ممکن است در دلش غم و دودی باشد که بر همه‌ی وجودش سایه افکنده.
نترسی که پاک اندرونی شبی
برآرد ز سوز جگر یا ربی
هوش مصنوعی: نگران نباش، زیرا اگر درونت پاک باشد، روزی شعله‌های سوزان دل به حقیقتی زیبا تبدیل خواهد شد.
چراغی که بیوه زنی برفروخت
بسی دیده باشی که شهری بسوخت
هوش مصنوعی: چراغی که یک زن بیوه روشن کرده، می‌تواند به اندازه‌ای روشن باشد که شهری را به آتش بکشد. در واقع، این جمله به قدرت و تأثیر کوچکترین چیزها اشاره دارد و نشان می‌دهد که حتی یک شعله کوچک نیز می‌تواند عواقب بزرگی به دنبال داشته باشد.
پریشانی خاطر دادخواه
براندازد از مملکت پادشاه
هوش مصنوعی: بی‌قراری و ناراحتی کسانی که به دنبال حقشان هستند، می‌تواند موجب ناآرامی و عدم امنیت در سرزمین پادشاه شود.
ستاننده داد آن کس، خداست
که نتواند از پادشه داد خواست
هوش مصنوعی: کسی که نمی‌تواند از پادشاهی درخواست کمک کند، تنها کسی است که خداوند به او کمک می‌کند.
از حضرت صادق علیه السلام مروی است که «بترسید از ظلم کردن، به درستی که دعای مظلوم به آسمان بالا می رود و به محل استجابت می رسد».
هوش مصنوعی: از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «از ظلم کردن بپرهیزید، چرا که دعای کسی که مورد ظلم قرار گرفته به آسمان می رسد و در جایی مورد استجابت قرار می‌گیرد».
گویند یکی از پادشاهان با هوش که از تیر دعای خسته دلان با حذر بودی، فرموده بود که «این دو بیت بر بساط وی نقش کرده بودند که روز و شب در نظر وی باشد:
هوش مصنوعی: یکی از پادشاهان باهوش که از دعاهای ناامیدانه و خسته دلان دوری می‌کرد، فرمان داده بود دو بیتی را بر روی تختش نقش کنند تا همیشه روز و شب در مقابل چشمانش قرار داشته باشد.
لا تظلمن اذا ما کنت مقتدرا
فالظلم مقدره تفضی إلی الندم
هوش مصنوعی: اگر قدرتی داری، هرگز ظلم نکن، زیرا ظلم کردن در نهایت به پشیمانی منجر می‌شود.
تنام عیناک و المظلوم منتبه
یدعو علیک و عین الله لم تنم
هوش مصنوعی: اگر چشمان تو خوابشان برده باشد، اما مظلوم هوشیار و بیدار است و بر تو دعا می‌کند؛ زیرا چشم خداوند هیچ‌گاه نمی‌خوابد.
یعنی: زنهار، ظلم مکن در وقت توانائی، که آخر آن ندامت و پشیمانی است، زیرا که در دل شبها چشم تو در خواب استراحت، و مظلوم با دیده بی خواب لب او به نفرین تو باز است و ذات پاک خداوند عادل از خوابیدن مبرا، و ناله مظلومان را شنواست».
هوش مصنوعی: دقت کن که در زمان توانایی، ظلم نکن، زیرا در نهایت تو را پشیمان می‌کند. در دل شب‌ها، در حالی که تو خواب هستی، مظلومان از ظلم تو رنج می‌برند و به تو نفرین می‌کنند. خداوند پاک و عادل همیشه بیدار است و صدای ناله مظلومان را می‌شنود.
زود باشد که شحنه عدلش به جانبداری آن مظلوم تیغ قهر کشیده سزای آن در کنارت نهد.
هوش مصنوعی: به زودی، مامور عدالت به حمایت از آن مظلوم، با خشم انتقام‌جویی خود برخورد خواهد کرد و نتیجه‌اش را در کنارت قرار خواهد داد.
اگر زیر دستی برآید ز پای
حذر کن ز نالیدنش بر خدای
هوش مصنوعی: اگر کسی که در موقعیت پایین‌تری قرار دارد، از شدت ناراحتی و ناله‌اش به خدا شکایت کند، باید از او دوری کنی.
گرفتم ز تو ناتوانتر بسی است
تواناتر از تو هم آخر کسی است
هوش مصنوعی: من از تو ضعیف‌تر دارم، اما در نهایت کسی هست که از تو قوی‌تر باشد.
سلطان محمود غزنوی می گفته که «من از نیزه شیر مردان این قدر نمی ترسم که از دوک پیره زنان و با وجود همه اینها، خود ظلم و ستم باعث پریشانی رعیت، و موجب ویرانی مملکت می گردد».
هوش مصنوعی: سلطان محمود غزنوی می‌گفت که او از نیزه‌های جنگجویان مردانه کمتر می‌ترسد تا از چرخ‌دستی‌ زنان پیر. با این حال، او معتقد بود که ظلم و ستم باعث ناراحتی مردم و خرابی کشور می‌شود.
چنانچه حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند که «آفت العمران من جور السلطان» یعنی «خرابی معموره ها، از جور و ستم پادشاه است» و دیگر می فرماید: «من ظلم رعیته نصر اعدائه» یعنی «هر که بر رعیت خود ظلم کند یاری دشمنان خود کرده».
هوش مصنوعی: امام علی علیه السلام بیان کرده‌اند که خراب شدن جوامع و تمدن‌ها به دلیل ستم و ظلم حاکمان است. همچنین ایشان اشاره کرده‌اند که هر حاکمی که بر مردم خود ظلم کند، در واقع به دشمنان خود کمک می‌کند.
فراخی در آن مرز و کشور مخواه
که دلتنک بینی رعیت ز شاه
هوش مصنوعی: بخواهی برای خودت در آن سرزمین و دیار، فضایی وسیع و گشاده فراهم کنی، اما این خواسته‌ات باعث می‌شود که مردم و رعیت تحت فشار و ناراحتی از سوی شاه و حاکمان قرار بگیرند.
دگر کشور آباد بیند به خواب
که بیند دل اهل کشور خراب
هوش مصنوعی: کسی که خواب کشور آباد را می‌بیند، در واقع دل مردم آن کشور در حال خرابی است.
علاوه بر آنچه مذکور شد، نام آن ستمکار در اطراف و اقطار، به ظلم و ستم اشتهار می یابد و دل نزدیک و دور از او نفور می گیرد و سالهای سال و قرنهای بی شمار بدنامی و رسوائی در دودمان او می ماند و در روزگاران، بدی او را یاد می کنند، و چه زیانکاری از این بدتر و بالاتر است.
هوش مصنوعی: علاوه بر موارد ذکر شده، نام آن ظالم در همه جا به خاطر ظلم و ستمش شناخته می‌شود و دل‌های نزدیک و دور از او به نفرت می‌افتد. سال‌ها و قرن‌ها بدنامی و رسوایی به نسل‌های او منتقل می‌شود و در طول زمان، بدی‌های او یادآوری می‌شود. این نوع آسیب و زیان، از هر چیز دیگری بدتر و بالاتر است.
خرابی و بدنامی آید ز جور
بزرگان رسند این سخن را غور
هوش مصنوعی: بدنامی و خراب شدن از ظلم و ستم بزرگان به وجود می‌آید. این سخن را به دقت بررسی کن.
تفو بر چنان ملک و دولت بود
که لعنت بر او تا قیامت بود
هوش مصنوعی: به چنین حکومت و کشوری اف برسان که تا ابد نفرین بر آن باشد.
نماند ستمکار بد روزگار
بماند بر او لعنت پایدار
هوش مصنوعی: ستمکارانی که در روزگار به ظلم و ستم مشغولند، در نهایت مجازات خواهند شد و عذابشان همیشگی خواهد بود.