گنجور

علامات صاحب یقین

اول آنکه در امور خود التفات به غیر پروردگار نکند و مقاصد و مطالب خود را از غیر او نجوید و اعتماد او بجز او نباشد، از هر حول و قوه بجز حول و قوه، خداوندگار بیزار، و هر قدرتی بجز قدرت آفریدگار در نظر او بی اعتبار و خوار، و نه کاری را از خود بیند و نه اثری، نه خود را منشأ امری داند و نه دیگری، بلکه همه امور را مستند به ذات مقدس او و همه احوال را منسوب به وجود مقدس او داند، و چنان داند که آنچه از برای او مقدر است به او خواهد رسید و در این هنگام از برای او تفاوتی نخواهد بود میان فقر، ثروت، مرض، صحت، عزت، ذلت، مدح، ذم، برتری، پستی، دولت و تهی دستی لیکن در این وقت چشم از وسایط پوشیده و منبع همه احوال را از یک سرچشمه می بیند و او را حکیم مطلق و خیر محض می داند.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «هر که یقین او سست و اعتقاد او ضعیف باشد خود را راضی می کند که متوسل به اسباب و وسایط شود و پیروی رسوم و عادات و گفتگوهای مردم نماید و سعی در امور دنیا و جمع زخارف این عاریت سراکند به زبان اقرار می کند که هر عطا و منعی از خداست و نمی رسد به بنده مگر آنچه پروردگار قسمت او کرده، ولی فعل او منافی قولش است و به دل انکار می کند آنچه را به زبان اقرار می نماید».

و نیز از آن حضرت مروی است که حضرت: «هیچ چیز نیست مگر این که از برای او حدی است بعضی عرض کردند حد توکل چیست؟ فرمودند: یقین، عرض شد که حد یقین چیست؟ فرمود: آن است که با وجود خدا از هیچ چیز نترسد».

دوم آنکه در همه اوقات در نهایت ذلت و انکسار در خدمت پروردگار بوده و روز و شب مشغول بجا آوردن خدمت او، و پنهان و آشکار در بندگی و اطاعت او، همگی اوامر شریعت حقه را امتثال نماید، و از جمله نواهی او اجتناب کند، خلوت خاطر را از غیر یاد او خالی سازد، و خانه دل را از محبت او پردازد، و دل او جز یاد حق را فراموش، و زبانش از غیر نام او خاموش گردد، زیرا که صاحب یقین خود را پیوسته در پیشگاه شهود حضرت حق حاضر، و او را به اعمال و افعال خود مطلع و ناظر می بیند.

پس همیشه غریق عرق خجلت و شرمندگی، و قرین حیا و سرافکندگی خواهد بود، و بجز آنچه رضای خدا در آن است نخواهد پرداخت و بالجمله یقین او به اینکه خداوند عالم بر جمیع اعمال و افعال او آگاه و هر عملی را محاسبه و جزائی است همراه، دائم او را در مقام اطاعت و فرمانبرداری می دارد و یقین او به آنچه حق سبحانه و تعالی به او عطا فرموده از انواع نعمتهای ظاهریه و باطنیه پیوسته او را قرین شرمساری و ردیف شکرگزاری می سازد و از یقین به آنچه پروردگار در دار قرار از سرور و بهجت و عیش و راحت به بندگان عطا می فرماید همیشه در مقام طمع و امیدواری خواهد بود و از یقین به اینکه اختیار هر امری در قبضه اقتدار و قدرت حق است و از آنچه از او صادر می شود موافق عنایت و مطابق حکمت و مصلحت است پیوسته در محل صبر و رضا و خوشنودی از قضا، و از تبدلات احوال، تغییری در حال او راه نخواهد یافت و به سبب یقین او بر سرآمدن ایام حیات و آنچه بعد از مردن است از زحمات و عقبات، روز و شب در حزن و اندوه و به جهت یقین او به فنای دنیا و پستی آن، متاع دنیوی در نظر او خوار و بی اعتبار خواهد بود.

همچنان که حضرت صادق علیه السلام فرمودند که «در گنجی که حضرت خضر به موسی علیه السلام خبر داد لوحی بود که در آن نوشته بود: عجب دارم از کسی که یقین به مرگ داشته باشد چگونه فرحناک می گردد و عجب دارم از کسی که یقین به قضا و قدر الهی داشته باشد چگونه غمناک می شود و عجب دارم از کسی که یقین به بی وفایی دنیا دارد چگونه دل به آن می بندد و به آن مطمئن می گردد و از یقین او به قدرت و عظمت آفریدگار دائم در مقام «دهشت» و «هیبت» و «وحشت» و اضطراب و «خشیت» خواهد بود و به این جهت خشوع و ذلت و خوف و خشیت سید کاینات علیه افضل التحیات به مرتبه ای بود که هر که او را در وقت راه رفتن ملاحظه می نمود چنان گمان می کرد که بر روی در می افتد و از یقین او به کمالات غیر متناهیه حق و با جمال تام جمیل مطلق همیشه در مقام شوق و محبت، بلکه در وله و حیرت خواهد بود و حکایات اصحاب یقین از انبیاء و مرسلین و أولیاء کاملین در خوف و شوق، و آنچه از برای ایشان رو می داد از تغیر و تزلزل و اضطراب و وله و بهجت و «استغراق»، چه در حال نماز و چه در غیر آن مشهور و کتب تواریخ و قصص به آنها مشحون است غش های سید کاینات در اوقات مناجات گوشزد خاص و عام گشته و بی خودیهای سید اوصیاء در هنگام صلوه متواتر میان اهل اسلام شده و چگونه کسی که یقین واقع به خداوند متعال، و علم به عظمت و جلال او داشته باشد و او را مطلع بر خفایای احوال و دقایق اعمال خود داند معصیت او را می کند و در حالت اشتغال به عبادات او و ایستادن در خدمت او، وحشت و خشیت و انفعال و خجلت از برای او حاصل نمی شود؟ و حال اینکه مشاهده می کنیم که کسی در حضور شخصی باشد از اکابر دنیا که او را فی الجمله شوکتی بوده باشد با وجود علم او به پستی در ذات آن، در اول و آخر به نوعی انفعال و دهشت از برای او حاصل می شود که از خود غافل می گردد و جمیع حواس خود را متوجه و ملتفت او می گرداند.

سوم آنکه مستجاب الدعوه بلکه کرامات بوده باشد، زیرا که هر قدر یقین انسان زیاد می شود جنبه تجرد او غالب می گردد و به این سبب قوه تصرف در جمیع مواد کائنات که از شأن مجردات است به جهت او حاصل می شود.

و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که فرمودند: «یقین بنده را می رساند به هر مرتبه بلند و مقام ارجمند، همچنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خبر دادند از شأن یقین در وقتی که در خدمت آن حضرت مذکور شد که عیسی بن مریم علیه السلام بر روی آب راه می رفت فرمودند که هرگاه یقین او زیادتر می بود هر آینه بر روی هوا نیز راه می رفت» و از این حدیث شریف مستفاد می شود که هر که را یقین بالاتر، قدرت او بر کرامات بیشتر و از آنچه مذکور شد ظاهر گردید که یقین جامع جمیع فضایل و حاوی همه محاسن خصایل است و بدان که از برای آن سه مرتبه است:

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اول آنکه در امور خود التفات به غیر پروردگار نکند و مقاصد و مطالب خود را از غیر او نجوید و اعتماد او بجز او نباشد، از هر حول و قوه بجز حول و قوه، خداوندگار بیزار، و هر قدرتی بجز قدرت آفریدگار در نظر او بی اعتبار و خوار، و نه کاری را از خود بیند و نه اثری، نه خود را منشأ امری داند و نه دیگری، بلکه همه امور را مستند به ذات مقدس او و همه احوال را منسوب به وجود مقدس او داند، و چنان داند که آنچه از برای او مقدر است به او خواهد رسید و در این هنگام از برای او تفاوتی نخواهد بود میان فقر، ثروت، مرض، صحت، عزت، ذلت، مدح، ذم، برتری، پستی، دولت و تهی دستی لیکن در این وقت چشم از وسایط پوشیده و منبع همه احوال را از یک سرچشمه می بیند و او را حکیم مطلق و خیر محض می داند.
هوش مصنوعی: انسان باید در امور خود تنها به خداوند توجه کند و هیچ‌گاه به غیر از او تکیه نکند. او نباید آرزوها و خواسته‌هایش را از کسی جز خدا بخواهد و اعتمادش فقط به او باشد. همچنین باید از هر نیرویی به جز قدرت خداوند دوری کند و هیچ قدرتی غیر از قدرت آفریدگار را ضعیف و بی‌ارزش بداند. او نباید هیچ‌گونه اقدام و تأثیری از خود ببیند و همه امور را به ذات مقدس خدا نسبت دهد. باید باور داشته باشد که آنچه برایش مقدر شده، به او خواهد رسید و در این حالت دیگر برایش مهم نیست که در چه وضعیتی قرار دارد؛ چه فقر باشد، چه ثروت، چه بیماری یا سلامتی، چه عزت یا ذلت، چه مدح یا سرزنش، و چه برتری یا پستی. او در نهایت به یک منبع واحد که همه چیز را کنترل می‌کند نگاه می‌کند و معتقد است که این منبع حکیم و نیکو است.
از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «هر که یقین او سست و اعتقاد او ضعیف باشد خود را راضی می کند که متوسل به اسباب و وسایط شود و پیروی رسوم و عادات و گفتگوهای مردم نماید و سعی در امور دنیا و جمع زخارف این عاریت سراکند به زبان اقرار می کند که هر عطا و منعی از خداست و نمی رسد به بنده مگر آنچه پروردگار قسمت او کرده، ولی فعل او منافی قولش است و به دل انکار می کند آنچه را به زبان اقرار می نماید».
هوش مصنوعی: حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند که افرادی که ایمان و اعتقاد ضعیفی دارند، به راحتی خود را قانع می‌کنند که به ابزارها و وسایل دنیوی روی بیاورند و از عادات و رفتارهای دیگران پیروی کنند. آنها تلاش می‌کنند تا از دنیای مادی بهره‌برداری کنند و تمام تلاش خود را برای جمع‌آوری مال و ثروت بکنند. در عین حال، با زبان خود می‌گویند که هر نعمتی از سوی خداست و چیزی به بندگان نمی‌رسد مگر آنچه که خدا مقدر کرده است، اما در عمل رفتارشان با این اعتقاد مغایرت دارد و در دل آنچه را که به زبان می‌گویند انکار می‌کنند.
و نیز از آن حضرت مروی است که حضرت: «هیچ چیز نیست مگر این که از برای او حدی است بعضی عرض کردند حد توکل چیست؟ فرمودند: یقین، عرض شد که حد یقین چیست؟ فرمود: آن است که با وجود خدا از هیچ چیز نترسد».
هوش مصنوعی: از آن حضرت نقل شده است که فرمودند: «هیچ چیزی وجود ندارد مگر اینکه برای آن حد و مرزی تعیین شده است.» برخی از حاضران از ایشان پرسیدند که حد و مرز توکل چیست؟ حضرت پاسخ دادند: «یقین». سپس پرسیدند که حد و مرز یقین چیست؟ ایشان فرمودند: «این است که با وجود خدا از هیچ چیز نترسید.»
دوم آنکه در همه اوقات در نهایت ذلت و انکسار در خدمت پروردگار بوده و روز و شب مشغول بجا آوردن خدمت او، و پنهان و آشکار در بندگی و اطاعت او، همگی اوامر شریعت حقه را امتثال نماید، و از جمله نواهی او اجتناب کند، خلوت خاطر را از غیر یاد او خالی سازد، و خانه دل را از محبت او پردازد، و دل او جز یاد حق را فراموش، و زبانش از غیر نام او خاموش گردد، زیرا که صاحب یقین خود را پیوسته در پیشگاه شهود حضرت حق حاضر، و او را به اعمال و افعال خود مطلع و ناظر می بیند.
هوش مصنوعی: در هر لحظه باید در نهایت تواضع و فروتنی در خدمت خداوند باشیم و روز و شب به انجام وظایف خود در قبال او مشغول باشیم. باید به هر دو صورت، یعنی در خفا و آشکار، به بندگی و اطاعت از او بپردازیم و تمام فرامین شریعت را به جا آوریم و از نواهی او پرهیز کنیم. همچنین باید فکر خود را از غیر یاد او پاک کنیم و دل خود را از محبت او پر کنیم. دل ما نباید چیز دیگری جز یاد خدا را در خود داشته باشد و زبان‌مان باید فقط به ذکر نام او مشغول باشد. زیرا انسان با ایمان و یقین، همواره خود را در محضر خدا می‌بیند و می‌داند که اعمال و رفتار او تحت نظر خداوند است.
پس همیشه غریق عرق خجلت و شرمندگی، و قرین حیا و سرافکندگی خواهد بود، و بجز آنچه رضای خدا در آن است نخواهد پرداخت و بالجمله یقین او به اینکه خداوند عالم بر جمیع اعمال و افعال او آگاه و هر عملی را محاسبه و جزائی است همراه، دائم او را در مقام اطاعت و فرمانبرداری می دارد و یقین او به آنچه حق سبحانه و تعالی به او عطا فرموده از انواع نعمتهای ظاهریه و باطنیه پیوسته او را قرین شرمساری و ردیف شکرگزاری می سازد و از یقین به آنچه پروردگار در دار قرار از سرور و بهجت و عیش و راحت به بندگان عطا می فرماید همیشه در مقام طمع و امیدواری خواهد بود و از یقین به اینکه اختیار هر امری در قبضه اقتدار و قدرت حق است و از آنچه از او صادر می شود موافق عنایت و مطابق حکمت و مصلحت است پیوسته در محل صبر و رضا و خوشنودی از قضا، و از تبدلات احوال، تغییری در حال او راه نخواهد یافت و به سبب یقین او بر سرآمدن ایام حیات و آنچه بعد از مردن است از زحمات و عقبات، روز و شب در حزن و اندوه و به جهت یقین او به فنای دنیا و پستی آن، متاع دنیوی در نظر او خوار و بی اعتبار خواهد بود.
هوش مصنوعی: انسان همیشه در عرق عرق خجلت و شرمندگی قرار دارد و دایماً در حالت حیا و سرافکندگی خواهد بود. او فقط به چیزهایی می‌پردازد که موجب رضایت خداوند باشد. یقین او به اینکه خداوند بر تمامی افعال او آگاه است و هر عمل او حساب و جزا دارد، او را در مقام اطاعت و فرمانبرداری نگه می‌دارد. همچنین، احساس شکرگزاری او به نعمت‌های ظاهری و باطنی که خداوند به او داده، باعث می‌شود که همیشه شرمنده باشد. این یقین به نعمت‌هایی که خداوند برای بندگانش در بهشت فراهم می‌کند، او را دائماً در حالت طمع و امیدواری قرار می‌دهد. او به این باور دارد که مدیریت هر چیزی در دست قدرت خداست و هر چه که از او صادر می‌شود، به حکمت و مصلحت خداوند مرتبط است. به همین خاطر، او به صبر و رضایت از قضا و تغییرات زندگی می‌پردازد و به خاطر یقینش نسبت به پایان عمر و آنچه پس از مرگ خواهد آمد، همواره در اندوه و حزن است. از آنجا که به فانی بودن دنیا و بی‌ارزشی آن یقین دارد، کالای دنیوی را ناچیز و بی‌اهمیت می‌بیند.
همچنان که حضرت صادق علیه السلام فرمودند که «در گنجی که حضرت خضر به موسی علیه السلام خبر داد لوحی بود که در آن نوشته بود: عجب دارم از کسی که یقین به مرگ داشته باشد چگونه فرحناک می گردد و عجب دارم از کسی که یقین به قضا و قدر الهی داشته باشد چگونه غمناک می شود و عجب دارم از کسی که یقین به بی وفایی دنیا دارد چگونه دل به آن می بندد و به آن مطمئن می گردد و از یقین او به قدرت و عظمت آفریدگار دائم در مقام «دهشت» و «هیبت» و «وحشت» و اضطراب و «خشیت» خواهد بود و به این جهت خشوع و ذلت و خوف و خشیت سید کاینات علیه افضل التحیات به مرتبه ای بود که هر که او را در وقت راه رفتن ملاحظه می نمود چنان گمان می کرد که بر روی در می افتد و از یقین او به کمالات غیر متناهیه حق و با جمال تام جمیل مطلق همیشه در مقام شوق و محبت، بلکه در وله و حیرت خواهد بود و حکایات اصحاب یقین از انبیاء و مرسلین و أولیاء کاملین در خوف و شوق، و آنچه از برای ایشان رو می داد از تغیر و تزلزل و اضطراب و وله و بهجت و «استغراق»، چه در حال نماز و چه در غیر آن مشهور و کتب تواریخ و قصص به آنها مشحون است غش های سید کاینات در اوقات مناجات گوشزد خاص و عام گشته و بی خودیهای سید اوصیاء در هنگام صلوه متواتر میان اهل اسلام شده و چگونه کسی که یقین واقع به خداوند متعال، و علم به عظمت و جلال او داشته باشد و او را مطلع بر خفایای احوال و دقایق اعمال خود داند معصیت او را می کند و در حالت اشتغال به عبادات او و ایستادن در خدمت او، وحشت و خشیت و انفعال و خجلت از برای او حاصل نمی شود؟ و حال اینکه مشاهده می کنیم که کسی در حضور شخصی باشد از اکابر دنیا که او را فی الجمله شوکتی بوده باشد با وجود علم او به پستی در ذات آن، در اول و آخر به نوعی انفعال و دهشت از برای او حاصل می شود که از خود غافل می گردد و جمیع حواس خود را متوجه و ملتفت او می گرداند.
هوش مصنوعی: حضرت صادق علیه السلام فرموده‌اند که در گنجی که حضرت خضر به موسی خبر داد، لوحی وجود داشت با نوشته‌ای که در آن ابراز شده بود: شگفت‌انگیز است کسی که به مرگ یقین دارد و باز هم شاد می‌شود. همچنین عجیب است که کسی که به قضا و قدر الهی اعتقاد دارد، چگونه غمگین می‌شود. همچنین، حیرت‌آور است کسی که به بی‌وفایی دنیا واقف است، چگونه به آن دل می‌بندد و به آن اطمینان می‌کند. کسی که یقین به قدرت و عظمت خداوند دارد، همواره در حالتی از «ترس»، «هیبت» و «وحشت» قرار می‌گیرد و به همین دلیل، روحیه تواضع و خضوع او به حدی است که هر بیننده‌ای گمان می‌کند او ممکن است در حین راه رفتن بیفتد. یقین او به کمالات غیر قابل شمارش خداوند و زیبایی مطلق او، او را همیشه در شوق و محبت قرار می‌دهد، به گونه‌ای که در حالتی از حیرت و سرمستی خواهد بود. داستان‌های انبیاء و اولیاء درباره ترس و شوق آن‌ها و حالات درونی‌شان، چه در حال نماز و چه در سایر مواقع، در تاریخ و کتاب‌های داستانی فراوان وجود دارد. بی‌خودی‌های سید کاینات در وقت مناجات و حالات سید اوصیاء در هنگام نماز، در میان مسلمانان به صورت متواتر نقل شده است. چطور ممکن است کسی که به خداوند متعال یقین دارد و از عظمت و جلال او آگاه است، معصیت کند، در حالی که در حال عبادت او قرار دارد و در خدمت او ایستاده است، بدون آنکه دچار ترس و وحشت یا خجالت شود؟ این در حالی است که ما می‌بینیم زمانی که کسی در نزد شخصیت‌های بزرگ دنیا قرار می‌گیرد، با اینکه می‌داند آن شخصیت از نظر اصول انسانی در مرتبه پایین‌تری است، باز هم دچار نوعی انفعال و ترس می‌شود و تمام توجه خود را به او معطوف می‌سازد.
سوم آنکه مستجاب الدعوه بلکه کرامات بوده باشد، زیرا که هر قدر یقین انسان زیاد می شود جنبه تجرد او غالب می گردد و به این سبب قوه تصرف در جمیع مواد کائنات که از شأن مجردات است به جهت او حاصل می شود.
هوش مصنوعی: سوم اینکه ممکن است دعاها مستجاب شوند و حتی گاهی انسان با کرامت‌هایی مواجه شود، زیرا هر اندازه که یقین و ایمان انسان افزایش یابد، روح او بیشتر متوجه ابعاد معنوی و غیرمادی می‌شود. به همین دلیل، او توانایی تأثیرگذاری بر تمامی موجودات و امور جهان را پیدا می‌کند، که این از ویژگی‌های موجودات مجرد است.
و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که فرمودند: «یقین بنده را می رساند به هر مرتبه بلند و مقام ارجمند، همچنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خبر دادند از شأن یقین در وقتی که در خدمت آن حضرت مذکور شد که عیسی بن مریم علیه السلام بر روی آب راه می رفت فرمودند که هرگاه یقین او زیادتر می بود هر آینه بر روی هوا نیز راه می رفت» و از این حدیث شریف مستفاد می شود که هر که را یقین بالاتر، قدرت او بر کرامات بیشتر و از آنچه مذکور شد ظاهر گردید که یقین جامع جمیع فضایل و حاوی همه محاسن خصایل است و بدان که از برای آن سه مرتبه است:
هوش مصنوعی: در احادیث نقل شده از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام آمده است که یقین می‌تواند بنده را به درجات عالی و مقامات بلند هدایت کند. همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مورد شأن یقین صحبت کردند و فرمودند که عیسی بن مریم علیه السلام بر روی آب راه می‌رفت و اگر یقین او بیشتر بود بر روی هوا نیز می‌توانست راه برود. این حدیث نشان می‌دهد که هرچه یقین فرد بیشتر باشد، قدرت او در انجام امور شگفت‌انگیز افزایش می‌یابد. یقین به طور کلی شامل تمام فضایل و خوبی‌هاست و از این رو به سه مرتبه تقسیم می‌شود.