گنجور

فصل - علاج مرض بخل

بدان که معالجه مرض بخل، محتاج به علمی است و عملی اما علم، پس آن است که آفت بخل را بداند و فایده جود و کرم را بشناسد و بعد از آنکه طالب علاج این مرض باشد، بسیار ملاحظه آثار و اخباری که در مذمت بخل، و مدح سخاوت رسیده بکند و وعده و وعیدی که بر این دو صفت شده، به نظر درآورد و ذلت بخیلان، و تنفر طباع را از ایشان مشاهده نماید و بداند که از برای او خانه دیگری غیر از این خانه نیز هست، که خواهی نخواهی بایدش به آنجا رفت و در آنجا نیز احتیاج دارد و قدری را که پیش فرستد و در آنجا ذخیره نماید که در روز درماندگی به کارش آید و اعتماد بر فرزندان نکند تو درباره پدر و مادر ببین چه کردی که فرزندان درباره تو کنند.

به دختر چه خوش گفت بانوی ده
که روز نوا برگ سختی بنه
خور و پوش و بخشای و راحت رسان
نگه می چه داری ز بهر کسان
به دنیا توانی که عقبی خری
بخر جان من، ورنه حسرت بری
زر و نعمت اکنون بده کان توست
که بعد از تو بیرون ز فرمان توست
پریشان کن امروز گنجینه چیست
که فردا کلیدش نه در دست توست
تو با خود ببر توشه خویشتن
که شفقت نیاید ز فرزند و زن
کسی گوی دولت ز دنیا برد
که با خود نصیبی به عقبی برد
غم خویش در زندگی خور که خویش
به مرده نپردازد از حرص خویش
به غمخوارگی چون سرانگشت من
نخارد کسی در جهان پشت من
درون فرو ماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن

و چون این مراتب را دانستی خود را خواهی نخواهی بر عطا و بخشش بدار و دل از مال برکن و پیوسته بذل کن و احسان به فقرا بنمای، تا اینکه طبع تو به صفت بذل و احسان راغب شود.

و طالب صفت سخاوت باید که چون اراده عطائی کند در آن توقف نکند، که شیطان لعین در مقام وسوسه درآید و او را وسوسه کند، و از فقر و کم شدن مایه بترساند.

و اگر مرض بخل مزمن شده باشد در مقام تسلی نفس خود برآید و شهرت در بلاد و محبت عباد و نام نیک و ثنای دور و نزدیک را به نظر درآورد و بسیار در اینها و در نام نیک اسخیا تأمل کند تا از این راه رغبت نماید، و دست او به بذل و عطا گشوده شود و نفس او فی الجمله در بخشش مطیع گردد و اگر چه عطای به این قصد هم از صفات رذیله است و حقیقت سخاوت نیست، و لیکن این مانند آن است که چون طفل را می خواهند از شیر بگیرند و پستان را از یاد او ببرند او را به گنجشک و امثال آن مشغول می کنند و شکی نیست که گنجشک بازی، کمال طفل نیست، و لیکن بعد از علاج، شوق او به گنجشک می شود پس همچنین این شخص ضرر ندارد که ابتدا دل خود را به این قصدها شاد کند تا علاقه مال از دل او تمام شود، آن وقت در صدد تصحیح قصد و نیت خود برآید.

و مخفی نماند که عمده در علاج این صفت، قطع سبب آن است و سبب آن دوستی مال دنیا است، پیش از دوستی امور دیگر، که بر احسان مترتب می شود و سبب دوستی مال، یا محبت لذتها و شهوتهای دنیویه ای است که به مال به آنها می توان رسید یا به شرکت طول امل، یا به جهت نگاهداری و ذخیره کردن از برای اولاد است یا بدون سبب، خود مال را دوست دارد از حیثیت آنکه مال است همچنان که می بینیم که بعضی پیران از کار افتاده این قدر مال دارند که آنچه امید به عمر خود دارند کفایت ایشان را می کند و اموال بسیار زیاد می ماند و فرزندی هم ندارند که احتیاط او را کند با وجود این، شب و روز در سعی و زحمت از پی تحصیل مال، و بر روی هم نهادن آنند و بسا باشد که بر خود نهایت تنگ گیری کنند و به مشقت گذرانند بلکه از دادن خمس و زکوه مضایقه نمایند و به خرج کردن دیناری در علاج بیماری خود راضی نشوند و چنین کسی عاشق درهم و دینار است و لذت او به داشتن مال است و با وجود اینکه می داند که عن قریب می میرد و دشمنان او مال او را غارت می کنند، دیناری به مصرف دنیا، یا آخرت خود نمی رساند و این مرضی است که معالجه آن در نهایت اشکال است، به خصوص در ایام پیری، زیرا که مرض در این وقت مزمن شده است و قوت گرفته و بدن ضعیف شده است و مقاومت با مرض نمی کند و چنین کسی درنهایت ضلال و گمراهی، و مصداق «خسر الدنیا و الآخره» است بلکه هر که فرقی میان سنگ و زیادتر از قدر حاجت از مال ببیند، جاهل و احمق و نادان مطلق است.

زر از بهر خوردن بود ای پسر
برای نهادن چه سنگ و چه زر

و چنین کسی باید تأمل کند که تفاوت مالی که خرج نکنی و به کار تو نیاید با خاک صحرا و آب دریا و سنگ کلوخ چه چیز است؟ چنان انگار که در زیر خانه تو خمهای پر از طلا و نقره مدفون است، چون تو خرج نکنی با خاک چه فرق دارد؟ و حال اینکه اگر آن را در زیر هزار سنگ پنهان کنی روزگار آن را به باد یغما خواهد داد.

خواه بنه مایه و خواهی بباز
کانچه دهند از تو ستانند باز

و اگر سبب آن حب شهوات و طول امل باشد باید معالجه آن را به آنچه در حرص و قناعت گفتیم، و آنچه در علاج طول امل بیاید نمود و اگر جمع مال به جهت اولاد و فرزندان باشد این نیست مگر از بی اعتقادی و بی خردی، زیرا که پروردگاری که اولاد را آفریده روزی نیز به جهت ایشان مقرر کرده است.

یکی طفل دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرامش
مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت
مخور گول ابلیس تا جان دهد
هر آن کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند تو چندان مسوز

دیده عبرت بگشای و بنگر چقدر کسان که در طفلی پدر از سر ایشان رفته، و هیچ مالی به جهت ایشان نگذاشته با وجود این، بسیار حال و ثروت ایشان از کسانی که اموال بسیار از پدر به جهت ایشان مانده بهتر و بیشتر است کم کسی را می بینیم که آنچه دارد به واسطه ارث پدر بوده باشد و حال اینکه فرزند اگر صالح و پرهیزکار بوده باشد خداوند به نیکوتر وجهی کفایت و کارسازی او را بکند و اگر فاسق رتبه روزگار باشد، آن مالی را که تو به زحمت و تصدیع جمع کرده ای و نخورده ای صرف لهو و لعب و معصیت خدا خواهد نمود و مظلمه او عاید تو خواهد شد.

ایثار، بالاترین مرتبه سخاوت: و مخفی نماند که بالاترین مراتب سخاوت، ایثار است، که عبارت است از بخشش وجود، با وجود احتیاج و ضرورت خود و این، مرتبه ای است رفیع، و محلی است عظیم هر کسی را این رتبه حاصل نه، و هر شخصی به این مرتبه واصل نیست خلاق عالم در مدح این طایفه می فرماید: «و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه» یعنی «بودند که اختیار می کردند که «هر مردی که خواهش به چیزی داشته باشد، پس خود را از آن نگاه دارد و دیگری را بر خود اختیار کند، آمرزیده می شود» و این شیوه مرضیه، صفت جلیله، شعار منبع جود و احسان، و برگزیده انس و جان، پیغمبر آخرالزمان صلی الله علیه و آله و سلم و بعد از آن طریقه پیشرو اهل ایمان و امیر مومنان و اولاد طاهرین او علیه السلام بوده.فصل - میانه روی در مصرف مال: چون مذمت بخل را دانستی و معالجه آن را شناختی و فضیلت صفت سخاوت را یافتی و دانستی که آن حد وسط میان بخل و اسراف است و آن عبارت است از صرف کردن مال درمصرفی که واجب یا مستحسن باشد بدان که مصرف واجب، یا مستحسن اعم از این است که واجب یا مستحسن شرعی باشد یا در طریقه مروت و عرف وعادت لازم، یا مستحسن باشد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که معالجه مرض بخل، محتاج به علمی است و عملی اما علم، پس آن است که آفت بخل را بداند و فایده جود و کرم را بشناسد و بعد از آنکه طالب علاج این مرض باشد، بسیار ملاحظه آثار و اخباری که در مذمت بخل، و مدح سخاوت رسیده بکند و وعده و وعیدی که بر این دو صفت شده، به نظر درآورد و ذلت بخیلان، و تنفر طباع را از ایشان مشاهده نماید و بداند که از برای او خانه دیگری غیر از این خانه نیز هست، که خواهی نخواهی بایدش به آنجا رفت و در آنجا نیز احتیاج دارد و قدری را که پیش فرستد و در آنجا ذخیره نماید که در روز درماندگی به کارش آید و اعتماد بر فرزندان نکند تو درباره پدر و مادر ببین چه کردی که فرزندان درباره تو کنند.
هوش مصنوعی: برای درمان بیماری بخل، نیاز است که هم علم داشته باشیم و هم عمل کنیم. در ابتدا باید بخل و آثار منفی آن را بشناسیم و همچنین فواید بخشش و سخاوت را درک کنیم. افرادی که در پی درمان این مشکل هستند، باید دقت کنند به آثار و روایاتی که در نکوهش بخل و ستایش سخاوت وجود دارد. آنها باید توجه کنند به وعده‌ها و تهدیدهایی که در ارتباط با این دو ویژگی مطرح شده و احساس تحقیر و تنفر مردم از بخیلان را در نظر بگیرند. همچنین، باید به یاد داشته باشند که زندگی فقط محدود به این دنیا نیست و باید برای آینده‌ایی که در آن به کمک نیاز دارند، مقدماتی فراهم کنند. بنابراین، باید از وابستگی به فرزندان پرهیز کرده و تلاش کنند به دیگران نیکی کنند، زیرا آنچه در گذشته انجام داده‌اند، بر نحوه رفتار فرزندان با خودشان تأثیر خواهد گذاشت.
به دختر چه خوش گفت بانوی ده
که روز نوا برگ سختی بنه
هوش مصنوعی: دختر را به خوبی بشناس، ای بانوی روستای ما، زیرا که روزی سختی در پیش است.
خور و پوش و بخشای و راحت رسان
نگه می چه داری ز بهر کسان
هوش مصنوعی: به دیگران خوراک بده، لباس بپوشان و به آن‌ها آرامش برسان. برای چه کسی نگه‌داری می‌کنی؟
به دنیا توانی که عقبی خری
بخر جان من، ورنه حسرت بری
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از دنیا چیزی به دست آوری، باید به فکر آینده‌ات باشی و از اشتباهات جلوگیری کنی؛ و گرنه حسرت و اندوهی برایت باقی خواهد ماند.
زر و نعمت اکنون بده کان توست
که بعد از تو بیرون ز فرمان توست
هوش مصنوعی: خزانه و ثروت را اکنون به من بده، زیرا این‌ها از آن توست، ولی بعد از تو دیگر تحت فرمان تو نخواهد بود.
پریشان کن امروز گنجینه چیست
که فردا کلیدش نه در دست توست
هوش مصنوعی: امروز از ارزش‌های گرانبها و رازهای زندگی بهره‌مند شو، زیرا فردا ممکن است دسترسی به آنها برایت ممکن نباشد.
تو با خود ببر توشه خویشتن
که شفقت نیاید ز فرزند و زن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که بهتر است هر کس برای خود بار و توشه‌ای جمع‌آوری کند و به دیگران وابسته نشود، زیرا ممکن است محبت و توجه لازم از سوی فرزندان و همسران به او نرسد.
کسی گوی دولت ز دنیا برد
که با خود نصیبی به عقبی برد
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی دنیوی موفقیت و ثروتی به دست می‌آورد، در حقیقت باید از آن برای دست‌یابی به سعادت و پاداش در زندگی آینده نیز استفاده کند.
غم خویش در زندگی خور که خویش
به مرده نپردازد از حرص خویش
هوش مصنوعی: غم و غصه‌های خود را در زندگی فراموش کن، زیرا کسی که به خود اهمیت نمی‌دهد، بیهوده از حسرت‌ها و آرزوهایش می‌گذرد.
به غمخوارگی چون سرانگشت من
نخارد کسی در جهان پشت من
هوش مصنوعی: کسی در جهان نمی‌تواند به اندازه‌ی تو به من توجه کند و از غم‌هایم دلسوزی نماید.
درون فرو ماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن
هوش مصنوعی: افراد ناامید و غمگین را شاد کن و به یاد روزهایی که خود در سختی و ناکامی بوده‌ای، باش.
و چون این مراتب را دانستی خود را خواهی نخواهی بر عطا و بخشش بدار و دل از مال برکن و پیوسته بذل کن و احسان به فقرا بنمای، تا اینکه طبع تو به صفت بذل و احسان راغب شود.
هوش مصنوعی: زمانی که این مراحل را درک کردی، ناچار به بخشش و کمک به دیگران می‌افتی و باید از وابستگی به دارایی‌های خود دست برداری. همیشه generosity و احسان به نیازمندان را در نظر داشته باش تا روح و روانت به صفات سخاوت و نیکوکاری تمایل پیدا کند.
و طالب صفت سخاوت باید که چون اراده عطائی کند در آن توقف نکند، که شیطان لعین در مقام وسوسه درآید و او را وسوسه کند، و از فقر و کم شدن مایه بترساند.
هوش مصنوعی: کسی که می‌خواهد بخشنده و سخاوتمند باشد، باید وقتی تصمیم به بخشش می‌گیرد، در این کار درنگ نکند. زیرا شیطان می‌تواند به او وسوسه ایجاد کند و او را از فقر و کم شدن دارایی بترساند.
و اگر مرض بخل مزمن شده باشد در مقام تسلی نفس خود برآید و شهرت در بلاد و محبت عباد و نام نیک و ثنای دور و نزدیک را به نظر درآورد و بسیار در اینها و در نام نیک اسخیا تأمل کند تا از این راه رغبت نماید، و دست او به بذل و عطا گشوده شود و نفس او فی الجمله در بخشش مطیع گردد و اگر چه عطای به این قصد هم از صفات رذیله است و حقیقت سخاوت نیست، و لیکن این مانند آن است که چون طفل را می خواهند از شیر بگیرند و پستان را از یاد او ببرند او را به گنجشک و امثال آن مشغول می کنند و شکی نیست که گنجشک بازی، کمال طفل نیست، و لیکن بعد از علاج، شوق او به گنجشک می شود پس همچنین این شخص ضرر ندارد که ابتدا دل خود را به این قصدها شاد کند تا علاقه مال از دل او تمام شود، آن وقت در صدد تصحیح قصد و نیت خود برآید.
هوش مصنوعی: اگر کسی به بیماری بخل دچار شده باشد، ممکن است برای تسلی خاطر خود به دنبال جلب شهرت و محبت مردم و داشتن نام نیک برآید. او زمان زیادی را صرف فکر کردن به این مسائل می‌کند تا این‌گونه به بخشش روی بیاورد و دستش را در دخت و عطا باز کند. هرچند این نوع بخشش به خاطر این انگیزه‌ها نیز از ویژگی‌های ناپسند است و نمی‌توان آن را حقیقت سخاوت نامید، اما می‌توان آن را به بچه‌ای تشبیه کرد که برای کمک به ترک شیر به او سرگرمی‌های دیگری مانند بازی با گنجشک معرفی می‌کنند. هرچند این سرگرمی کمال به حساب نمی‌آید، اما می‌تواند شوق او را تقویت کند. به همین ترتیب، اگر کسی بخواهد به تدریج میل به مال را از دل خود دور کند، می‌تواند ابتدا خود را با این انگیزه‌ها خوشحال کند و سپس در پی اصلاح نیت خود برآید.
و مخفی نماند که عمده در علاج این صفت، قطع سبب آن است و سبب آن دوستی مال دنیا است، پیش از دوستی امور دیگر، که بر احسان مترتب می شود و سبب دوستی مال، یا محبت لذتها و شهوتهای دنیویه ای است که به مال به آنها می توان رسید یا به شرکت طول امل، یا به جهت نگاهداری و ذخیره کردن از برای اولاد است یا بدون سبب، خود مال را دوست دارد از حیثیت آنکه مال است همچنان که می بینیم که بعضی پیران از کار افتاده این قدر مال دارند که آنچه امید به عمر خود دارند کفایت ایشان را می کند و اموال بسیار زیاد می ماند و فرزندی هم ندارند که احتیاط او را کند با وجود این، شب و روز در سعی و زحمت از پی تحصیل مال، و بر روی هم نهادن آنند و بسا باشد که بر خود نهایت تنگ گیری کنند و به مشقت گذرانند بلکه از دادن خمس و زکوه مضایقه نمایند و به خرج کردن دیناری در علاج بیماری خود راضی نشوند و چنین کسی عاشق درهم و دینار است و لذت او به داشتن مال است و با وجود اینکه می داند که عن قریب می میرد و دشمنان او مال او را غارت می کنند، دیناری به مصرف دنیا، یا آخرت خود نمی رساند و این مرضی است که معالجه آن در نهایت اشکال است، به خصوص در ایام پیری، زیرا که مرض در این وقت مزمن شده است و قوت گرفته و بدن ضعیف شده است و مقاومت با مرض نمی کند و چنین کسی درنهایت ضلال و گمراهی، و مصداق «خسر الدنیا و الآخره» است بلکه هر که فرقی میان سنگ و زیادتر از قدر حاجت از مال ببیند، جاهل و احمق و نادان مطلق است.
هوش مصنوعی: علاج اصلی این مشکل در قطع علل آن نهفته است. یکی از اصلی‌ترین علل این مشکل، عشق به مال دنیاست، به ویژه نسبت به سایر علاقه‌مندی‌ها مثل احسان و کارهای نیک. دوستی با مال به خاطر لذت‌ها و شهوت‌های دنیوی است که از طریق مال به دست می‌آید، یا به خاطر آرزوهای طولانی، یا به منظور صرفه‌جویی برای فرزندان. برخی افراد به قدری به مال عشق می‌ورزند که حتی وقتی قادر به استفاده از آن نیستند و امیدی به زندگی طولانی ندارند، همچنان به جمع‌آوری و نگهداری آن ادامه می‌دهند. این افراد حتی در سختی‌های مالی برای خود صرفه‌جویی می‌کنند و از پرداخت زکات یا هزینه درمان خود دریغ می‌کنند. در نهایت، فردی که به این شکل به مال عشق می‌ورزد، در وضعیتی دشوار و گمراه قرار دارد و با وجود آگاهی از نزدیک بودن مرگ، از مصرف بخشی از اموالش در راه‌های بهتر امتناع می‌ورزد. اگر کسی تفاوتی بین سنگ و مازاد نیاز از مال قائل نباشد، حقیقتاً نادان و احمق است.
زر از بهر خوردن بود ای پسر
برای نهادن چه سنگ و چه زر
هوش مصنوعی: پسر، طلا و زر برای خوردن و زندگی کردن است، نه برای اینکه فقط آن‌ها را نگه‌داری و بر روی زمین بیندازی.
و چنین کسی باید تأمل کند که تفاوت مالی که خرج نکنی و به کار تو نیاید با خاک صحرا و آب دریا و سنگ کلوخ چه چیز است؟ چنان انگار که در زیر خانه تو خمهای پر از طلا و نقره مدفون است، چون تو خرج نکنی با خاک چه فرق دارد؟ و حال اینکه اگر آن را در زیر هزار سنگ پنهان کنی روزگار آن را به باد یغما خواهد داد.
هوش مصنوعی: کسی که برای خود پول جمع می‌کند، باید به این نکته فکر کند که چه تفاوتی بین پولی که استفاده نمی‌کند و خاک و سنگ‌های بی‌ارزش وجود دارد. اگر تو پول را خرج نکنی، تاثیری بر زندگی‌ات ندارد و انگار که آن پول زیر خاک مدفون شده است. حتی اگر آن را در مخفی‌ترین جاها هم نگه داری، در نهایت زمان آن را از تو خواهد گرفت و به دست دیگران خواهد داد.
خواه بنه مایه و خواهی بباز
کانچه دهند از تو ستانند باز
هوش مصنوعی: هر چه بخواهی بده و در عوض چیزی را که می‌خواهی بگیر، چون هر چیزی که به تو داده می‌شود، در نهایت از تو گرفته خواهد شد.
و اگر سبب آن حب شهوات و طول امل باشد باید معالجه آن را به آنچه در حرص و قناعت گفتیم، و آنچه در علاج طول امل بیاید نمود و اگر جمع مال به جهت اولاد و فرزندان باشد این نیست مگر از بی اعتقادی و بی خردی، زیرا که پروردگاری که اولاد را آفریده روزی نیز به جهت ایشان مقرر کرده است.
هوش مصنوعی: اگر علت عشق به هوس‌ها و امیدهای طولانی باشد، باید با راه‌حل‌هایی که درباره حرص و قناعت ذکر کرده‌ایم و همچنین روش‌هایی که برای درمان امیدهای طولانی ارائه شده است، به درمان این مشکل بپردازیم. اما اگر جمع‌آوری مال به خاطر فرزندان باشد، این نشان‌دهنده‌ی بی‌ایمانی و نادانی است، زیرا پروردگاری که فرزندان را خلق کرده، روزی آن‌ها را نیز تعیین کرده است.
یکی طفل دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو برده بود
هوش مصنوعی: یک کودک دندان درآورده بود و پدرش در فکر و اندیشه‌ای عمیق فرو رفته بود.
که من نان و برگ از کجا آرامش
مروت نباشد که بگذارمش
هوش مصنوعی: من از کجا می‌توانم نان و زندگی را به دست آورم، وقتی که سربلندی و شرف من اجازه نمی‌دهد که چیزی را بچرخانم یا رها کنم؟
چو بیچاره گفت این سخن پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت
هوش مصنوعی: وقتی آن بیچاره این حرف‌ها را زد، به همسرش نگاه کن و ببین او چگونه با مردانگی صحبت کرد.
مخور گول ابلیس تا جان دهد
هر آن کس که دندان دهد نان دهد
هوش مصنوعی: به دام فریب شیطان مبتلا نشو، زیرا هر کسی که دندان دارد، نان می‌خورد و ممکن است جانش در خطر باشد.
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند تو چندان مسوز
هوش مصنوعی: خداوند قدرت و اراده‌ای دارد که در روز موعود، روزی همه را تامین کند، بنابراین خودت را خیلی نازک‌نارنجی نکن و نگذار غم و اندوه تو را بسوزاند.
دیده عبرت بگشای و بنگر چقدر کسان که در طفلی پدر از سر ایشان رفته، و هیچ مالی به جهت ایشان نگذاشته با وجود این، بسیار حال و ثروت ایشان از کسانی که اموال بسیار از پدر به جهت ایشان مانده بهتر و بیشتر است کم کسی را می بینیم که آنچه دارد به واسطه ارث پدر بوده باشد و حال اینکه فرزند اگر صالح و پرهیزکار بوده باشد خداوند به نیکوتر وجهی کفایت و کارسازی او را بکند و اگر فاسق رتبه روزگار باشد، آن مالی را که تو به زحمت و تصدیع جمع کرده ای و نخورده ای صرف لهو و لعب و معصیت خدا خواهد نمود و مظلمه او عاید تو خواهد شد.
هوش مصنوعی: چشم عبرت باز کن و ببین افرادی را که در کودکی پدرشان فوت کرده و هیچ ارثی از او نداشته‌اند، اما حال و ثروتشان از کسانی که مال زیادی از پدرشان به جا مانده، بهتر و بیشتر است. به ندرت کسی را می‌بینی که آنچه دارد فقط به خاطر ارث از پدرش باشد. اگر فرزند صالح و پرهیزکاری باشد، خداوند به بهترین شکل نیازهای او را تامین می‌کند. اما اگر فردی فاسد باشد، آن مالی را که به سختی جمع کرده‌ای و به آن دست نزده‌ای، صرف خوشگذرانی و گناه خواهد کرد و آسیب آن به خودت بازخواهد گشت.