گنجور

فصل - ملکه قناعت

ضد صفت حرص، ملکه قناعت است و آن حالتی است از برای نفس، که باعث اکتفا کردن آدمی است به قدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال و این از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و همه فضائل به آن منوط، بلکه راحت در دنیا و آخرت به آن مربوط است و صفت قناعت، مرکبی است که آدمی را به مقصد می رساند و وسیله ای است که سعادت ابدی را به جانب آدمی می کشاند، زیرا که هر که به قدر ضرورت قناعت نمود و دل را مشغول قدر زاید نکرد همیشه فارغ البال و مطمئن خاطر است و حواس او جمع و تحصیل آخرت بر او سهل و آسان می گردد و هر که از این صفت محروم، و آلوده حرص و طمع و طول امل گشت به دنیا فرو می رود، و خاطر او پریشان، و کار او متفرق می گردد و با وجود این، چگونه می تواند تحصیل آخرت نماید و به درجات اخیار و ابرار رسد؟

قناعت سر افرازد ای مرد هوش
سریر طمع برنیاید ز دوش

و از این جهت است که اخبار در مدح قناعت بی شمار است از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که فرمود: «خوشا به حال کسی که هدایت به دین اسلام یابد، و به قدر کفاف به او برسد و قناعت کند» و فرمود که «ای مردمان چندان سعی در طلب دنیا نکنید، که به هیچ کس نمی رسد مگر آنچه از برای او مقدر شده است و هیچ بنده ای از دنیا نمی رود مگر اینکه روزیی که از برای او مقدر است به وی برسد» و در حدیث قدسی وارد است که «ای فرزند آدم اگر همه دنیا از تو باشد زیاده از قوت تو عاید تو نخواهد شد پس هرگاه من به قدر قوت تو به تو برسانم و حساب او را از دیگری جویم به تو احسان کرده خواهم بود» مروی است که «موسی علیه السلام از حق تعالی سوال کرد که کدام یک از بندگان غنی ترند؟ فرمود: هر کدام قانع ترند» حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که ای فرزند آدم اگر از دنیا آن قدر می خواهی که کفایت تو را کند، اندک چیزی از آن تو را سیر می کند و اگر زیادتر از کفایت می طلبی، تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد، و کفایت تو را نخواهد نمود».

کاسه چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در نشد

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود که «زنهار، چشم نینداز به بالاتر از خود، و نگاه به آن مکن و به معیشت پیغمبر خدا نظر کن، که خوراک او جو بود و شیرینی او تمر بود و هیزم او پوست درخت خرما، اگر به دست او می آمد» و از آن حضرت مروی است که «هر که قناعت کند به آنچه خدا به او می دهد غنی ترین مردم است» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «هر که از خدا به اندک معیشتی راضی شود خدا نیز به اندک عملی از او راضی می شود» و از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی می فرماید: من چون بر بنده مومن تنگ می گیرم محزون می شود و حال اینکه او را به من نزدیکتر می کند و هر گاه او را معیشت می دهم فرحناک می گردد و حال اینکه او را از من دورتر می کند» و فرمود که «هر چه ایمان بنده زیادتر می شود تنگی معاش او بیشتر می گردد» و اخباری که در فضیلت قناعت رسیده است از حد و حصر متجاوز است و همین خبر مشهور کافی است که «عز من قنع و ذل من طمع» یعنی «هر که قانع شد بر مسند عزت پا نهاد و هر که را خار طمع در دامن آویخت به چاه مذلت افتاد».

به قناعت کسی که شاد بود
تا بود محتشم نهاد بود
وانکه با آرزو کند خویشی
افتد از خواجگی به درویشی
صفت سوم - حرص و مفاسد آن: صفت سیم حرص است و آن صفتی است نفسانیه، که آدمی را وامی دارد بر جمع نمودن زاید از آنچه احتیاج به آن دارد و این صفت، یکی از شعب حب دنیا، و از جمله صفات مهلکه، و اخلاق مضله است بلکه این صفت خبیثه، بیابانی است کران ناپیدا که از هر طرف روی به جایی نرسی و وادئی است بی انتها، که هر چند در آن فرو روی عمق آن را نیابی بیچاره ای که بر آن گرفتار شد گمراه و هلاک شد و مسکینی که به این وادی افتاد دیگر روی خلاصی ندید، زیرا که حریص، هرگز حرص او به جائی منتهی نمی شود و به حدی نمی ایستد اگر بیشتر اموال دنیا را جمع کند باز در فکر تحصیل باقی است و هر چه به دست او آید باز می طلبد و آن بیچاره مریض است و نمی فهمد و احمق است و نمی داند چگونه چنین نباشد و حال آنکه می بینیم حریصی را که هشتاد سال عمر کرده است و فرزندی ندارد و این قدر از اموال و املاک و خانه و مستغلات دارد که اگر به فراغت بگذراند صد سال دیگر او را کفایت می کند، و خود یقین دارد که بیست سال دیگر عمر او نیست، باز در صدد زیاد کردن مال است و تأمل نمی کند که فایده آن چیست؟ و چه ثمر دارد؟ اگر از برای خرج است، آنچه دارد گاهی است که منافع آن وفا به خرج مده العمر او می کند و اگر از برای احتیاط است، اگر آنچه دارد احتمال تلف می رود هر چه تحصیل کند چنین خواهد بود پس اگر این مرض، یا حمق نیست پس چه بلاست؟ و هر که به این مرض مبتلا شد خلاصی از آن مرض نهایت اشکال دارد.فصل - راه معالجه صفت حرص، و تحصیل قناعت: طریقه معالجه مرض حرص، تحصیل قناعت و ازاله مرض حرص است و تحصیل صفت قناعت، آن است که ابتدا تأمل کند در زحمت جمع مال، و تصدیع آن، و آفات دنیویه ای که از برای مال است، و حوادثی که در پی دارد.

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ضد صفت حرص، ملکه قناعت است و آن حالتی است از برای نفس، که باعث اکتفا کردن آدمی است به قدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال و این از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و همه فضائل به آن منوط، بلکه راحت در دنیا و آخرت به آن مربوط است و صفت قناعت، مرکبی است که آدمی را به مقصد می رساند و وسیله ای است که سعادت ابدی را به جانب آدمی می کشاند، زیرا که هر که به قدر ضرورت قناعت نمود و دل را مشغول قدر زاید نکرد همیشه فارغ البال و مطمئن خاطر است و حواس او جمع و تحصیل آخرت بر او سهل و آسان می گردد و هر که از این صفت محروم، و آلوده حرص و طمع و طول امل گشت به دنیا فرو می رود، و خاطر او پریشان، و کار او متفرق می گردد و با وجود این، چگونه می تواند تحصیل آخرت نماید و به درجات اخیار و ابرار رسد؟
هوش مصنوعی: ضد صفت حرص، قناعت است که به معنی اکتفا کردن به نیازهای ضروری و پرهیز از تلاش برای کسب مازاد و چیزهای بیهوده است. این ویژگی از صفات نیکو و فضائل اخلاقی به شمار می‌آید و تمامی فضائل دیگر به آن وابسته‌اند. راحتی در زندگی دنیا و آخرت نیز به این صفت مرتبط است. قناعت به انسان کمک می‌کند تا به اهداف خود برسد و وسیله‌ای برای دستیابی به سعادت ابدی است. کسی که به اندازه نیاز خود قناعت کند و به دنیای اضافی اهمیت ندهد، همیشه آرام و مطمئن خواهد بود و می‌تواند به راحتی به مسائل آخرت توجه کند. اما کسی که از داشتن این صفت محروم باشد و دچار حرص و طمع شود، به دنیای مادی غرق می‌شود و ذهش پریشان و کارهایش پراکنده خواهد بود؛ در چنین حالتی چگونه می‌تواند به آخرت فکر کند و به درجات نیکان دست یابد؟
قناعت سر افرازد ای مرد هوش
سریر طمع برنیاید ز دوش
هوش مصنوعی: قناعت انسان را سربلند می‌کند، ای مرد باهوش؛ درخت طمع بر دوش کسی بار نخواهد آورد.
و از این جهت است که اخبار در مدح قناعت بی شمار است از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که فرمود: «خوشا به حال کسی که هدایت به دین اسلام یابد، و به قدر کفاف به او برسد و قناعت کند» و فرمود که «ای مردمان چندان سعی در طلب دنیا نکنید، که به هیچ کس نمی رسد مگر آنچه از برای او مقدر شده است و هیچ بنده ای از دنیا نمی رود مگر اینکه روزیی که از برای او مقدر است به وی برسد» و در حدیث قدسی وارد است که «ای فرزند آدم اگر همه دنیا از تو باشد زیاده از قوت تو عاید تو نخواهد شد پس هرگاه من به قدر قوت تو به تو برسانم و حساب او را از دیگری جویم به تو احسان کرده خواهم بود» مروی است که «موسی علیه السلام از حق تعالی سوال کرد که کدام یک از بندگان غنی ترند؟ فرمود: هر کدام قانع ترند» حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که ای فرزند آدم اگر از دنیا آن قدر می خواهی که کفایت تو را کند، اندک چیزی از آن تو را سیر می کند و اگر زیادتر از کفایت می طلبی، تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد، و کفایت تو را نخواهد نمود».
هوش مصنوعی: اخبار بسیاری درباره اهمیت قناعت و رضایت از زندگی در دین اسلام وجود دارد. پیامبر اسلام فرمودند: «خوشا به حال کسی که به دین اسلام هدایت یابد و به اندازه نیازش تامین شود و قناعت کند». ایشان همچنین بیان کردند که مردم نباید بیش از حد در تلاش برای کسب دنیا باشند، زیرا هیچ کس به جز آنچه برایش مقدر شده، دست نخواهد یافت و هر انسان وقتی از دنیا می‌رود، روزی‌اش به او خواهد رسید. در یک روایت آمده است که خداوند به حضرت موسی فرمودند: «غنی‌ترین بندگان من کسانی هستند که قانع‌ترند». امام علی نیز اشاره کردند که اگر انسان از دنیا به اندازه نیازش طلب کند، با کمی از آن می‌تواند سیر شود، اما اگر فراتر از نیازش بخواهد، هیچ چیز در دنیا نمی‌تواند او را سیر کند.
کاسه چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در نشد
هوش مصنوعی: چشم کسانی که طمع دارند هیچ وقت پر نمی‌شود، مگر اینکه صدف، که نماد قناعت است، خود را از آنچه دارد پر کند. این بدان معناست که برای قناعت و رضایت، باید ابتدا به داشته‌های خود توجه کنیم و از زیاده‌خواهی بگریزیم.
حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود که «زنهار، چشم نینداز به بالاتر از خود، و نگاه به آن مکن و به معیشت پیغمبر خدا نظر کن، که خوراک او جو بود و شیرینی او تمر بود و هیزم او پوست درخت خرما، اگر به دست او می آمد» و از آن حضرت مروی است که «هر که قناعت کند به آنچه خدا به او می دهد غنی ترین مردم است» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «هر که از خدا به اندک معیشتی راضی شود خدا نیز به اندک عملی از او راضی می شود» و از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی می فرماید: من چون بر بنده مومن تنگ می گیرم محزون می شود و حال اینکه او را به من نزدیکتر می کند و هر گاه او را معیشت می دهم فرحناک می گردد و حال اینکه او را از من دورتر می کند» و فرمود که «هر چه ایمان بنده زیادتر می شود تنگی معاش او بیشتر می گردد» و اخباری که در فضیلت قناعت رسیده است از حد و حصر متجاوز است و همین خبر مشهور کافی است که «عز من قنع و ذل من طمع» یعنی «هر که قانع شد بر مسند عزت پا نهاد و هر که را خار طمع در دامن آویخت به چاه مذلت افتاد».
هوش مصنوعی: حضرت امام محمد باقر علیه السلام تأکید کردند که باید به چیزهایی که بالاتر از خودمان است چشم ندوزیم و به معیشت پیغمبر خدا توجه کنیم که خوراک او جو و شیرینی او خرما بود. ایشان فرمودند که هر کسی قناعت کند به آنچه خدا به او می‌دهد، غنی‌ترین مردم است. همچنین حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بیان کردند که هر کس از خدا به معیشت کم راضی باشد، خدا نیز به اعمال کم او راضی می‌شود. ایشان اشاره کردند که وقتی خداوند بر بنده مؤمن تنگی معیشت می‌آورد، او ناراحت می‌شود، در حالی که این موضوع او را به خدا نزدیک‌تر می‌کند و وقتی معیشت به او داده می‌شود، شاد می‌شود، در حالی که ممکن است او را از خدا دورتر کند. همچنین اشاره شد که هر چه ایمان یک فرد بیشتر می‌شود، تنگی معیشت او نیز بیشتر می‌گردد. از طرف دیگر، اخبار و روایات زیادی در مورد فضیلت قناعت وجود دارد و یک حدیث معروف می‌گوید که هر که قناعت کند، به عزت می‌رسد و هر که طمع کند، به ذلت دچار می‌شود.
به قناعت کسی که شاد بود
تا بود محتشم نهاد بود
هوش مصنوعی: خیلی از افراد خوشبخت و راضی‌اند به قناعت و بسنده کردن به داشته‌های خود؛ این افراد همیشه در هر شرایطی شاد و با وقار و شخصیت محترم زندگی می‌کنند.
وانکه با آرزو کند خویشی
افتد از خواجگی به درویشی
هوش مصنوعی: کسی که با آرزو و امید به جستجوی رابطه و نزدیکی برود، از مقام و موقعیت خود پایین می‌آید و به وضعیتی سست و فروتن دچار می‌شود.