باب چهارم
و پیش از این دانستی که قوه انسانیه که مدخلیت در صفات و اخلاق دارند چهارند: قوه عاقله، عامله، غضبیه و شهویه و دانستی که کمال قوه عامله، انقیاد و اطاعت اوست از برای عاقله در استعمال سایر قوا در اعمال حسنه و عدالت عبارت از آن است، و نقص آن در عدم انقیاد است.
پس هرگاه سایر قوا به مرتبه کمال باشند عدالت حاصل خواهد بود، و هرگاه ناقص باشند عدالت منتفی خواهد بود و تحقق و انتفاء عدالت تابع کمال و نقص سایر قوا است.
و عدالت، امری است جامع جمیع صفات کمالیه پس از برای کسب عدالت به خصوص کیفیتی خاص، و از برای ازاله ضدش که جور است، معالجه ای مخصوص نیست، و از برای قوه عامله صفات کمالیه مخصوصی که تعلق به سایر قوا نداشته باشد نیست، بلکه جمیع صفات مخصوصه از فضایل و رذایل متعلق است یا به قوه عاقله یا غضبیه یا شهویه، یا به دو قوه از این قوا یا سه قوه، و تفصیل آنها را در چهارم مقام ذکر می کنیم.
و از برای عدالت اگرچه طریقه خاصه در اکتساب آن، و معالجه مخصوصه از برای ازاله ضد آن نیست، و به اکتساب سایر فضایل، عدالت حاصل، و ازاله بقیه رذایل ضد آن زایل می شود، و لیکن خود عدالت چون مستلزم جمیع ملکات فاضله، بلکه جامع جمیع است، و اشرف فضایل و کمالات است، ابتدا، شرف و فضیلت آن را هم در یک مقام علی حده بیان می کنیم پس، این باب مشتمل است بر پنج مقام به این ترتیب:
مقام اول: در بیان آنچه متعلق به قوه عامله است که عبارت است از عدالت
مقام دوم: در ذکر اخلاق و صفاتی که متعلق است به قوه عاقله
مقام سوم: در بیان اخلاق متعلق به قوه غضبیه
مقام چهارم: در شرح ملکات متعلقه به قوه شهویه
مقام پنجم: در تفصیل و تبیین اوصاف متعلقه به دو قوه یا سه قوه از قوای ثلاث
و در هر مقامی از سه مقام آخر صفات رذیله که متعلق به آن مقام است عنوان می کنیم، و در رذایل آن عنوان، علامات و اقسام و اسباب و مضرت و علاج آن صفت را، و ضد آن از صفات حسنه، و علامات و منفعت و تدبیر تحصیل آن را در فصول چند بیان می کنیم.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.