بدان که لازم است از برای طالب پاکی نفس از اوصاف رذیله، و آرایش آن به صفات جمیله، اجتناب از چند چیز:
اول: اجتناب از مصاحبت بدان و اشرار را لازم داند و دوری از همنشینی صاحبان اخلاق بد را واجب شمارد، و احتراز کند از شنیدن قصه ها و حکایات ایشان، و استماع آنچه از ایشان صادر شده و سرزده و با نیکان و صاحبان اوصاف حسنه مجالست نماید، و معاشرت ایشان را اختیار کند، و کیفیت سلوک ایشان را با خالق و خلق ملاحظه نماید و از حکایات پیشینیان و گذشتگان از بزرگان دین و ملت و راهروان راه سعادت مطلع شود، و پیوسته استماع کیفیت احوال و افعال ایشان را نماید، زیرا که صحبت با هر کسی مدخلیت عظیم دارد در اتصاف به اوصاف و تخلق به اخلاق او.
نار خندان باغ را خندان کند
صحبت نیکانت از نیکان کند
چون طبع انسان دزد است، و آنچه را مکرر از طبع دیگر می بیند اخذ می کند و سر این آن است که از برای نفس انسانی چندین قوه است، که بعضی مایل به خیرات و فضایل، و بعضی مقتضی شرور و رذایل هستند، و پیوسته این قوا با یک دیگر در مقام نزاع و جدال اند، و از برای هر یک از آنها که اندک قوتی حاصل شد و جزئی معینی به هم رسید، بر آن دیگری به همانقدر غالب می شود و نفس را مایل به مقتضای خود می کند .
و شکی نیست که مصاحبت با صاحب هر صفتی و شنیدن حکایات و افعال او و استماع قصص احوال او باعث قوت مقتضی آن صفت می شود، و به این سبب کسانی که بیشتر اوقات با هم، همنشین هستند، یا در اغلب ازمنه به جهت اجتماعی که با یکدیگر دارند مانند شاگردان یک استاد یا بندگان یک مولی و امرای یک پادشاه غالب آن است که اخلاق ایشان «متلائمه»، و اوصاف ایشان متناسبه هستند، بلکه چنین است در اهل یک قبیله یا یک شهر و لیکن، چون اکثر قوای انسانیه طالب اخلاق رذیله است، انسان زودتر مایل به شر می شود، و میل او به صفات بد آسان تر است از میل به خیرات و از این جهت است که گفته اند: تحصیل ملکات ارجمند به منزله آن است که از نشیب به فراز روند، و کسب صفات ناپسند چنان است که از فراز به نشیب آیند و اشارت به این است آنچه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «حفت الجنه بالمکار و حفت النار بالشهوات» یعنی «رسیدن به درجات بهشت به کشیدن جامهای ناگوار منوط، و دخول آتش جهنم به ارتکاب خواهشهای نفسانی مربوط است».
دوم آنکه همیشه مواظب اعمالی باشد که از آثار صفات حسنه است، و خواهی نخواهی نفس را بر افعالی وا بدارد که مقتضای صفتی است که طالب تحصیل آن، یا در صدد محافظت بقای آن است، مثل کسی که خواهد محافظت ملکه سخاوت وجود را نماید، یا آن را تحصیل کند، باید پیوسته اموال خود را به موافق طریقه عقل و شرع به مستحقین بذل نماید، و هر وقت که میل خود را به بخل و امساک بیابد نفس خود را در مقام عتاب درآورد و کسی که در مقام حفظ صفت شجاعت یا در صدد کسب آن باشد، باید همیشه قدم گذارد در امور هولناک و احوال خطرناک، که عقل و شرع از آنها منع نکرده باشد، و چون آثار جبن در خود مشاهده کند با خود در قهر و جنگ بوده باشد، و این به منزله ریاضت بدنیه است، که از برای دفع امراض بدن یا حفظ صحت آن به کار می رود.
سیم آنکه پیوسته مراقب احوال و متوجه اعمال و افعال خود باشد، و هر عملی که می خواهد کرده باشد، ابتدا در آن تأمل کند، تا خلاف متقضای حسن خلق از او سر نزند، و اگر احیانا امری از او به ظهور آمده که موافق صفات پسندیده نیست، نفس خود را تأدیب کند، و در مقام تنبیه و مواخذه آن برآید به این طریق که اول خود را سرزنش و ملامت کند، و بعد از آن متحمل اموری شود که بر او شاق و ناگوار است.
همچنان که اگر کام خود را شیرین کند به لقمهای که نباید از آن بخورد، مذاق را تلخ سازد به روزه داشتن، و اگر غضبی بیجا از او در واقعهای سر زند، مواخذه کند خود را به صبر کردن در واقعه دیگر و اشد از آن، یا خود را در معرض اهانتی درآورد که نفس را تحمل آن گران بوده باشد، و یا تلافی آن را به نذر و تصدق و امثال آن نماید.
و زنهار، که در هیچ حال از خود غافل نشود، و از جد و جهد در کسب صفات نیک یا حفظ آنها باز نماند، و اگر چه چنان داند که در اخلاق حسنه به مرتبه اعلی رسیده، زیرا که غفلت موجب کسالت است، و به سبب کسالت، فیض، عالم قدس منقطع می شود و ابواب فیوضات بسته می گردد.
اندر این ره می خروش و می خراش
تا دم رفتن دمی غافل مباش
و از سعی و جهد «یوماً فیوما» نفس را صفات تازه حاصل، و هر لحظه او را ترقی در مرتبه کمالات و صعود به معارج سعادات هم می رسد به مرتبهای که پرده طبیعت از پیش بصیرت او برداشته می شود، و محل اسرار ملک و ملکوت، بلکه محرم خلوت جبروت می گردد و باید در امور دنیا و متعلقات این عاریت سرا زیاده از قدر ضرورت سعی نکند، و بیش از قدر لازم ملتفت آنها نشود، و خود را به مشقات سرمد گرفتار نسازد.
آری چه شقاوتی از آن بالاتر، که کسی جوهر گرانمایه از عالم قدس را صرف تحصیل «خزف پاره ای چند در ظلمتکده دنیا نماید، و یوسف کنعان تجرد را به بهای کلاف پیره زالی فروشد.
یا متاعی را که ثمنش ملک ابد باشد به ازای خشت و خاکی دهد، و سرمایه ای را که سودش پادشاهی سرمد باشد بر سر خاک و خاشاکی نهد.
چهارم آنکه احتراز کند از آنچه باعث تحریک قوه شهویه یا غضبیه می شود و چشم را محافظت نماید از دیدن آنچه غضب یا شهوت را به هیجان می آورد و گوش را نگاهدارد از شنیدن آنها و دل را ضبط کند از تصور و تخیل آنها، و بیشتر سعی در محافظت دل نماید و خیال آنها را در خاطر خود راه ندهد، زیرا که از تصور و خیال آتش، شوق و شعله غضب تیز می گردد، آنگاه سرایت به اعضا و جوارح می کند، و مجرد دیدن یا شنیدن، بدون اینکه دل را مشغول آن کند چندان تأثیری ندارد و کسی که این دو قوه را از هیجان محافظت ننماید، مانند کسی است که شیر درنده یا سگ دیوانه یا اسب سرکشی را رها کند، و بعد از آن خواهد که خود را از آن خلاص کند.
پنجم آنکه فریب نفس خود را نخورد، و اعمال و افعال خود را حمل بر صحت نکند، و در طلب عیوب خود استقصا و سعی نماید، و به نظر دقیق در تجسس خفایای معایب خود برآید، و چون به چیزی از آنها برخورد، در ازاله آنها سعی کند، و بداند که هر نفسی عاشق صفات و احوال خود است، و به این جهت اعمال و افعالش در نظرش جلوه دارد، و بدون تأمل و باریک بینی به عیوب خود برنمی خورد، بلکه اکثر مردم از عیوب خود غافلاند، و خاری که به پای کسی رود زود می بینند، ولی شاخ درختی را در چشم خود برنخورند.
پس، طالب سعادت و سالک راه نجات را لازم است که از اصدقا و دوستان خود تفحص معایب خود را نماید، و بر ایشان است که او را مطلع سازند بهتر آنکه یکی از دوستان مهربان را از میان ایشان اختیار کند، و با او عهد نماید که مراقب احوال او باشد، که او را از معایب او خبردار کند، و چون او را بر عیبی آگاه سازد شاد و خوشحال گردد، و از او منت پذیرد و در صدد دفع آن برآید، تا آن صدیق را اعتمادی به او هم رسد، و چنان داند که نیکوترین هدیه در نظر او عیبی از عیوب اوست، و لیکن این چنین دوستی «عزیزالوجود» است، چون اغلب دوستان از خوش آمد گویی و اغراض فاسده خالی نیستند، و بسا باشد که بسیاری از غلطهای در نظر غلط بینان هنر نماید، و بعضی هنرها نزد ایشان عیب باشد و بسا باشد که نفع دشمن در این خصوص بیشتر باشد، زیرا که دوست در مقام اظهار عیوب کم برمی آید، بلکه، چون نظر او نظر دوستی است گاه هست به عیوب او برنمی خورد، و از اینجا گفته اند:
و عین الرضا عن کل عیب کلیله
و لکن عین السخط تبدی المساویا
یعنی «چشم دوستی و رضامندی از دیدن عیوب کند است، و لیکن دیده دشمنی اظهار بدیها را می کند».
پس دانا کسی است که چون دشمنان او عیبی از او را ظاهر کنند، در مقام شکرگزاری ایشان برآید و چاره دفعش کند
و از جمله چیزهایی که در این باب نافع است آن است که دیگران را آئینه عیوب خود کند، و آنچه از ایشان سرزند تأمل در قبح و حسن آن کند، و به قبح هر چه برخورد بداند که چون آن عمل از خود او نیز سر زند قبیح است، و دیگران قبح آن را برنمی خورند، و پس سعی در ازاله آن کند و طالب سعادت را واجب است که در آخر هر شبانه روزی محاسبه اعمال و افعال خود را کند و آنچه از او سر زند به نظر درآورد، دفتر اعمال آن روز و شب را گشوده سراپایش را مرور کند، و تفحص نماید از آنچه از او صادر شده، پس اگر بدی از او به وجود نیامده، و فعل قبیح از او سر نزده حمد خدا را به جا آورد، و شکر توفیق او را نماید، و اگر مرتکب قبیحی شده باشد، با نفس خود عتاب کند و خود را ملامت کند و توبه و انابه نماید.
برگردان به زبان ساده
بدان که لازم است از برای طالب پاکی نفس از اوصاف رذیله، و آرایش آن به صفات جمیله، اجتناب از چند چیز:
هوش مصنوعی: بدان که برای کسی که به دنبال پاکی نفس و دوری از ویژگیهای ناپسند است، و میخواهد وجود خود را با صفات زیبنده آراسته کند، لازم است چند چیز را رعایت کند و از آنها دوری کند.
اول: اجتناب از مصاحبت بدان و اشرار را لازم داند و دوری از همنشینی صاحبان اخلاق بد را واجب شمارد، و احتراز کند از شنیدن قصه ها و حکایات ایشان، و استماع آنچه از ایشان صادر شده و سرزده و با نیکان و صاحبان اوصاف حسنه مجالست نماید، و معاشرت ایشان را اختیار کند، و کیفیت سلوک ایشان را با خالق و خلق ملاحظه نماید و از حکایات پیشینیان و گذشتگان از بزرگان دین و ملت و راهروان راه سعادت مطلع شود، و پیوسته استماع کیفیت احوال و افعال ایشان را نماید، زیرا که صحبت با هر کسی مدخلیت عظیم دارد در اتصاف به اوصاف و تخلق به اخلاق او.
هوش مصنوعی: در ابتدا، باید از دوستی با افراد بد و شرور دوری کرد و به هیچ وجه نباید با آنها همنشین شد. لازم است از شنیدن داستانها و نقلقولهایشان پرهیز شود و به جای آن، با نیکان و افرادی که ویژگیهای خوب دارند، معاشرت کرد. همچنین، باید به رفتار آنها با خدا و دیگران توجه کرد و از داستانهای بزرگان دین و پیشینیان آگاه بود. شنیدن دربارهی زندگی و کردار آنها بسیار مهم است، زیرا ارتباط با هر فردی تأثیر زیادی در شکلگیری شخصیت و اخلاق انسان دارد.
نار خندان باغ را خندان کند
صحبت نیکانت از نیکان کند
هوش مصنوعی: اگر دوستان نیکو در جمع صحبت کنند، مانند گلهای خوشبو، فضا را شاداب و زیبا میکنند و باعث شادی و خوشحالی اطرافیان میشوند.
چون طبع انسان دزد است، و آنچه را مکرر از طبع دیگر می بیند اخذ می کند و سر این آن است که از برای نفس انسانی چندین قوه است، که بعضی مایل به خیرات و فضایل، و بعضی مقتضی شرور و رذایل هستند، و پیوسته این قوا با یک دیگر در مقام نزاع و جدال اند، و از برای هر یک از آنها که اندک قوتی حاصل شد و جزئی معینی به هم رسید، بر آن دیگری به همانقدر غالب می شود و نفس را مایل به مقتضای خود می کند .
هوش مصنوعی: طبع انسان به گونهای است که تمایل به دزدی و گرفتن چیزها از دیگران دارد. وقتی که انسان چیزی را بارها از دیگران میبیند، آن را به خود میگیرد. این موضوع به این دلیل است که نفس انسانی دارای چندین نیرو است؛ برخی از این نیروها به سمت خوبیها و فضایل میل دارند و برخی دیگر به سمت بدیها و رذایل گرایش دارند. این نیروها همیشه با یکدیگر در حال نزاع و جدال هستند. هرگاه یکی از این نیروها کمی قوت پیدا کند و شرایط خاصی نیز فراهم شود، بر دیگری پیروز میشود و نفس را به سمت خواستههای خود متمایل میکند.
و شکی نیست که مصاحبت با صاحب هر صفتی و شنیدن حکایات و افعال او و استماع قصص احوال او باعث قوت مقتضی آن صفت می شود، و به این سبب کسانی که بیشتر اوقات با هم، همنشین هستند، یا در اغلب ازمنه به جهت اجتماعی که با یکدیگر دارند مانند شاگردان یک استاد یا بندگان یک مولی و امرای یک پادشاه غالب آن است که اخلاق ایشان «متلائمه»، و اوصاف ایشان متناسبه هستند، بلکه چنین است در اهل یک قبیله یا یک شهر و لیکن، چون اکثر قوای انسانیه طالب اخلاق رذیله است، انسان زودتر مایل به شر می شود، و میل او به صفات بد آسان تر است از میل به خیرات و از این جهت است که گفته اند: تحصیل ملکات ارجمند به منزله آن است که از نشیب به فراز روند، و کسب صفات ناپسند چنان است که از فراز به نشیب آیند و اشارت به این است آنچه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «حفت الجنه بالمکار و حفت النار بالشهوات» یعنی «رسیدن به درجات بهشت به کشیدن جامهای ناگوار منوط، و دخول آتش جهنم به ارتکاب خواهشهای نفسانی مربوط است».
هوش مصنوعی: دوستی با افرادی که دارای صفات خاصی هستند و شنیدن داستانها و رفتارهای آنها، باعث قویتر شدن آن صفات در انسان میشود. به همین خاطر، افرادی که بیشتر با هم وقت میگذرانند، مانند شاگردان یک استاد یا سربازان یک فرمانده، معمولاً اخلاق و ویژگیهای مشابهی دارند. حتی در میان اهالی یک قبیله یا شهر نیز این مسئله صادق است. اما از آنجایی که اکثر گرایشهای انسانی به سمت اخلاق ناپسند است، افراد سریعتر به سمت شر میروند و پذیرش صفات بد از پذیرش صفات نیک آسانتر است. به همین دلیل گفتهاند که به دست آوردن صفات خوب مانند صعود از یک شیب سخت است، در حالی که به دست آوردن صفات بد به سادگی مانند سقوط به سمت پایین است. این موضوع به سخنان پیامبر اسلام اشاره میکند که فرمودهاند: «بهشت با سختیها محاصره شده و جهنم با خواهشهای نفسانی».
دوم آنکه همیشه مواظب اعمالی باشد که از آثار صفات حسنه است، و خواهی نخواهی نفس را بر افعالی وا بدارد که مقتضای صفتی است که طالب تحصیل آن، یا در صدد محافظت بقای آن است، مثل کسی که خواهد محافظت ملکه سخاوت وجود را نماید، یا آن را تحصیل کند، باید پیوسته اموال خود را به موافق طریقه عقل و شرع به مستحقین بذل نماید، و هر وقت که میل خود را به بخل و امساک بیابد نفس خود را در مقام عتاب درآورد و کسی که در مقام حفظ صفت شجاعت یا در صدد کسب آن باشد، باید همیشه قدم گذارد در امور هولناک و احوال خطرناک، که عقل و شرع از آنها منع نکرده باشد، و چون آثار جبن در خود مشاهده کند با خود در قهر و جنگ بوده باشد، و این به منزله ریاضت بدنیه است، که از برای دفع امراض بدن یا حفظ صحت آن به کار می رود.
هوش مصنوعی: شما باید همیشه مراقب اعمالی باشید که نشاندهنده ویژگیهای خوب هستند. برای مثال، اگر میخواهید سخاوت را در خود پرورش دهید یا حفظ کنید، باید به طور مداوم اموال خود را طبق عقل و شرع به نیازمندان بدهید. اگر احساس کنید که به سمت بخل و امساک میروید، باید خودتان را به چالش بکشید. همچنین، اگر در تلاش برای تقویت شجاعت هستید، باید با شجاعت در مواجهه با موقعیتهای خطرناک قدم بردارید، مگر اینکه عقل و شرع شما را از آن منع کنند. در صورتی که نشانههای ترس را در خود مشاهده کردید، باید با خودتان مقابله کنید. این روش مشابه تمرینات بدنی است که برای سلامت و دور کردن بیماریها انجام میشود.
سیم آنکه پیوسته مراقب احوال و متوجه اعمال و افعال خود باشد، و هر عملی که می خواهد کرده باشد، ابتدا در آن تأمل کند، تا خلاف متقضای حسن خلق از او سر نزند، و اگر احیانا امری از او به ظهور آمده که موافق صفات پسندیده نیست، نفس خود را تأدیب کند، و در مقام تنبیه و مواخذه آن برآید به این طریق که اول خود را سرزنش و ملامت کند، و بعد از آن متحمل اموری شود که بر او شاق و ناگوار است.
هوش مصنوعی: کسی که همواره به رفتار و اعمال خود دقت کند، باید قبل از انجام هر کاری در مورد آن خوب فکر کند تا رفتار ناپسندی از او سر نزند. اگر بهطور تصادفی عمل ناپسند یا غیرحسنهای از او سر زد، باید خود را مورد عتاب و بازخواست قرار دهد. او باید ابتدا خود را سرزنش کند و سپس با تحمل سختیها و دشواریها، به اصلاح خود بپردازد.
همچنان که اگر کام خود را شیرین کند به لقمهای که نباید از آن بخورد، مذاق را تلخ سازد به روزه داشتن، و اگر غضبی بیجا از او در واقعهای سر زند، مواخذه کند خود را به صبر کردن در واقعه دیگر و اشد از آن، یا خود را در معرض اهانتی درآورد که نفس را تحمل آن گران بوده باشد، و یا تلافی آن را به نذر و تصدق و امثال آن نماید.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد کام خود را شیرین کند، ممکن است به لقمهای که نباید بخورد روی آورد و در نتیجه طعم زندگیاش تلخ شود. همچنین، اگر در موقعیتی بهخاطر خشم بیموردی متوجه عواقب آن شود، ممکن است خود را مجبور به صبر در موقعیتی دیگر کند که حتی از آن بدتر است. یا ممکن است خود را در معرض اهانتی قرار دهد که برایش دشوار باشد، یا برای جبران آن از طریق نذر یا صدقه عمل کند.
و زنهار، که در هیچ حال از خود غافل نشود، و از جد و جهد در کسب صفات نیک یا حفظ آنها باز نماند، و اگر چه چنان داند که در اخلاق حسنه به مرتبه اعلی رسیده، زیرا که غفلت موجب کسالت است، و به سبب کسالت، فیض، عالم قدس منقطع می شود و ابواب فیوضات بسته می گردد.
هوش مصنوعی: فرد باید همیشه هوشیار باشد و از تلاش برای کسب و حفظ صفات خوب غافل نشود. حتی اگر احساس کند که به بالاترین مرتبه اخلاقی رسیده، نباید دچار غفلت شود، زیرا این غفلت میتواند باعث تنبلی او شود و مانع بهرهمندی او از فیضهای الهی گردد و در نتیجه راههای دریافت نعمتها بسته شود.
اندر این ره می خروش و می خراش
تا دم رفتن دمی غافل مباش
هوش مصنوعی: در این مسیر پرهیاهو و پرچالش، تا زمانی که فرصت دارید، لحظهای غافل نشوید و از تلاش و کوشش باز نایستید.
و از سعی و جهد «یوماً فیوما» نفس را صفات تازه حاصل، و هر لحظه او را ترقی در مرتبه کمالات و صعود به معارج سعادات هم می رسد به مرتبهای که پرده طبیعت از پیش بصیرت او برداشته می شود، و محل اسرار ملک و ملکوت، بلکه محرم خلوت جبروت می گردد و باید در امور دنیا و متعلقات این عاریت سرا زیاده از قدر ضرورت سعی نکند، و بیش از قدر لازم ملتفت آنها نشود، و خود را به مشقات سرمد گرفتار نسازد.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش مستمر، نفس انسان به صفات نوینی دست مییابد و هر لحظه در مسیر کمال و رشد معنوی پیشرفت میکند. او به مرتبهای میرسد که حجابها از دیدگاهش کنار میرود و به اسرار عالم ملک و ملکوت و حتی به خلوت قدرت الهی آشنا میشود. در این حالت، لازم است که در امور دنیوی و وابستگیهای آن، بیش از حد ضروری تلاش نکند و خود را در دشواریهای بیپایان گرفتار نسازد.
آری چه شقاوتی از آن بالاتر، که کسی جوهر گرانمایه از عالم قدس را صرف تحصیل «خزف پاره ای چند در ظلمتکده دنیا نماید، و یوسف کنعان تجرد را به بهای کلاف پیره زالی فروشد.
هوش مصنوعی: چه عذابی بزرگتر از این میتواند باشد که انسانی به جای استفاده از ارزشهای معنوی و معرفتی، برای کسب چیزهای بیارزش و دنیوی صرف وقت و انرژی کند و دستاوردهای روحانی خود را به بهای چیزهای ناچیز و بیاهمیت از دست بدهد.
یا متاعی را که ثمنش ملک ابد باشد به ازای خشت و خاکی دهد، و سرمایه ای را که سودش پادشاهی سرمد باشد بر سر خاک و خاشاکی نهد.
هوش مصنوعی: یا کالایی را که ارزشش دائمی و ابدی است به چیزی بیارزش و بیپایه مانند خاک و خشت بدهد، در حالی که سرمایهای که سودش سلطنتی همیشگی است را بر روی خاک و زباله قرار دهد.
چهارم آنکه احتراز کند از آنچه باعث تحریک قوه شهویه یا غضبیه می شود و چشم را محافظت نماید از دیدن آنچه غضب یا شهوت را به هیجان می آورد و گوش را نگاهدارد از شنیدن آنها و دل را ضبط کند از تصور و تخیل آنها، و بیشتر سعی در محافظت دل نماید و خیال آنها را در خاطر خود راه ندهد، زیرا که از تصور و خیال آتش، شوق و شعله غضب تیز می گردد، آنگاه سرایت به اعضا و جوارح می کند، و مجرد دیدن یا شنیدن، بدون اینکه دل را مشغول آن کند چندان تأثیری ندارد و کسی که این دو قوه را از هیجان محافظت ننماید، مانند کسی است که شیر درنده یا سگ دیوانه یا اسب سرکشی را رها کند، و بعد از آن خواهد که خود را از آن خلاص کند.
هوش مصنوعی: چهارم آن است که از چیزهایی که حس شهوت یا غضب را تحریک میکند، دوری کند و چشم را از دیدن آنچه که موجب خشم یا شهوت میشود، حفظ نماید. همچنین گوش را از شنیدن این چیزها نگهدارد و دل را از تصور و خیال آن جلوگیری کند. باید بیشتر بر حفظ دل خود تلاش کند و اجازه ندهد که این افکار در ذهنش بیفتد، زیرا تصور و خیال این موضوعات میتواند شوق و خشم را افزایش دهد و این احساسات به سایر اعضای بدن منتقل میشود. صرف دیدن یا شنیدن این چیزها بدون اینکه دل را مشغول کند، تأثیر چندانی ندارد. کسی که نتواند این دو حس را از تحریک محافظت کند، مانند فردی است که یک حیوان درنده یا وحشی را آزاد کرده و بعدها میخواهد خود را از آن خلاص کند.
پنجم آنکه فریب نفس خود را نخورد، و اعمال و افعال خود را حمل بر صحت نکند، و در طلب عیوب خود استقصا و سعی نماید، و به نظر دقیق در تجسس خفایای معایب خود برآید، و چون به چیزی از آنها برخورد، در ازاله آنها سعی کند، و بداند که هر نفسی عاشق صفات و احوال خود است، و به این جهت اعمال و افعالش در نظرش جلوه دارد، و بدون تأمل و باریک بینی به عیوب خود برنمی خورد، بلکه اکثر مردم از عیوب خود غافلاند، و خاری که به پای کسی رود زود می بینند، ولی شاخ درختی را در چشم خود برنخورند.
هوش مصنوعی: پنجم اینکه فرد نباید خود را فریب دهد و نباید اعمال و رفتار خود را بیقید و شرط صحیح پندارد. او باید در جستجوی عیوب خود دقیق و کوشا باشد و با دقت به سراغ پنهانکاریهای معایب خود برود. وقتی که به یکی از عیوبش پیبرد، باید تلاش کند که آن را برطرف کند. هر انسانی به طور طبیعی به ویژگیها و حالات خود علاقهمند است و به همین دلیل، اعمال و رفتارهایش در نظرش خوب و نیکو جلوه میکند. او بدون دقت و توجه کافی به عیوب خود پی نمیبرد و بیشتر مردم از نقصهای خود بیخبرند؛ آنها زود از خاری که در پای دیگران میرود باخبر میشوند، اما درختی که در چشم خود میبیند، را شناسایی نمیکنند.
پس، طالب سعادت و سالک راه نجات را لازم است که از اصدقا و دوستان خود تفحص معایب خود را نماید، و بر ایشان است که او را مطلع سازند بهتر آنکه یکی از دوستان مهربان را از میان ایشان اختیار کند، و با او عهد نماید که مراقب احوال او باشد، که او را از معایب او خبردار کند، و چون او را بر عیبی آگاه سازد شاد و خوشحال گردد، و از او منت پذیرد و در صدد دفع آن برآید، تا آن صدیق را اعتمادی به او هم رسد، و چنان داند که نیکوترین هدیه در نظر او عیبی از عیوب اوست، و لیکن این چنین دوستی «عزیزالوجود» است، چون اغلب دوستان از خوش آمد گویی و اغراض فاسده خالی نیستند، و بسا باشد که بسیاری از غلطهای در نظر غلط بینان هنر نماید، و بعضی هنرها نزد ایشان عیب باشد و بسا باشد که نفع دشمن در این خصوص بیشتر باشد، زیرا که دوست در مقام اظهار عیوب کم برمی آید، بلکه، چون نظر او نظر دوستی است گاه هست به عیوب او برنمی خورد، و از اینجا گفته اند:
هوش مصنوعی: برای رسیدن به سعادت و نجات، لازم است که شخص از دوستان و نزدیکان خود درباره معایبش جویا شود. دوستان باید او را در این زمینه آگاه کنند و بهتر است یکی از دوستان نزدیک و مهربان را انتخاب کند و با او عهد بست که مراقب حالش باشد و او را از نقاط ضعفش مطلع کند. هنگامی که او درباره عیبی به او اطلاع میدهد، باید خوشحال شده و این نکته را پذیرفته و در تلاش برای اصلاح آن باشد. اینگونه رفتار باعث میشود که دوست او به او اعتماد کند و بداند که بزرگترین هدیهای که میتواند دریافت کند، آگاهی از عیوب خود است. اما باید توجه داشت که یافتن چنین دوستی سخت است، زیرا اکثر دوستان ممکن است به خاطر خوشایند بودن و انگیزههای دیگر، عیوب را پنهان کنند. برخی ممکن است چیزهایی را به عنوان هنر تلقی کنند که در واقع عیب است و ممکن است دشمنی در این زمینه بیشتر به نفع فرد باشد. به طور کلی، دوستان به ندرت عیوب یکدیگر را بیان میکنند، زیرا نگاه آنها به همدیگر، نگاهی دوستانه است و ممکن است به عیوب هم توجه نکنند.
و عین الرضا عن کل عیب کلیله
و لکن عین السخط تبدی المساویا
هوش مصنوعی: رضایت و خوشنودی از هر عیبی، آن را کوچک و ناچیز میسازد، اما نارضایتی و خشم، نقصها را به وضوح نشان میدهد.
یعنی «چشم دوستی و رضامندی از دیدن عیوب کند است، و لیکن دیده دشمنی اظهار بدیها را می کند».
هوش مصنوعی: این گفته به این معناست که وقتی کسی دوستی دارد و به دیگران علاقهمند است، به راحتی عیوب آنها را نادیده میگیرد. اما وقتی کسی خصومت دارد، به سرعت به نقاط ضعف و بدیهای دیگران توجه و آنها را بیان میکند.
پس دانا کسی است که چون دشمنان او عیبی از او را ظاهر کنند، در مقام شکرگزاری ایشان برآید و چاره دفعش کند
هوش مصنوعی: دانا کسی است که وقتی دشمنانش عیبی از او را آشکار کنند، به جای برآشفتگی، از آنها سپاسگزاری کند و سعی کند آن عیب را برطرف کند.
و از جمله چیزهایی که در این باب نافع است آن است که دیگران را آئینه عیوب خود کند، و آنچه از ایشان سرزند تأمل در قبح و حسن آن کند، و به قبح هر چه برخورد بداند که چون آن عمل از خود او نیز سر زند قبیح است، و دیگران قبح آن را برنمی خورند، و پس سعی در ازاله آن کند و طالب سعادت را واجب است که در آخر هر شبانه روزی محاسبه اعمال و افعال خود را کند و آنچه از او سر زند به نظر درآورد، دفتر اعمال آن روز و شب را گشوده سراپایش را مرور کند، و تفحص نماید از آنچه از او صادر شده، پس اگر بدی از او به وجود نیامده، و فعل قبیح از او سر نزده حمد خدا را به جا آورد، و شکر توفیق او را نماید، و اگر مرتکب قبیحی شده باشد، با نفس خود عتاب کند و خود را ملامت کند و توبه و انابه نماید.
هوش مصنوعی: یکی از کارهای مفید در این زمینه این است که انسان نقصها و عیوب خود را ببیند و به آنها توجه کند. همچنین باید رفتار دیگران را مورد بررسی قرار دهد و در خصوص خوبیها و بدیهای آنها تأمل کند. وقتی متوجه میشود که یک عمل ناپسند، اگر از خودش سر بزند، قبیح است، باید سعی کند آن را از خود دور کند. هر فردی که به دنبال سعادت است، لازم است در پایان هر روز به بررسی اعمال و رفتارهای خود بپردازد و گزارشی از کارهای روزانهاش تهیه کند. باید مراقب باشد که چه کارهایی انجام داده و اگر هیچ آسیبی از او سر نزده، باید خدا را ستایش کند و از توفیقهایش سپاسگزاری کند. اما اگر مرتکب عمل ناپسندی شده باشد، باید با خود سخن بگوید و خود را سرزنش کند و از خداوند توبه و درخواست آمرزش نماید.