گنجور

شمارهٔ ۷

یا رب ز بخت ماست که شد ناله بی اثر
یا هرگز آه و ناله و زاری اثر نداشت
زان بی نشان ز هر که نشان جستم ای عجب
دیدم چو من ز هیچ نشانی خبر نداشت
گفتم علاج غم به دعای سحر کنم
غافل از اینکه تیره شب ما سحر نداشت
دردا که دوش طاعت سی سال خویش را
دادم به می فروش به یک جرعه برنداشت
دنیا و آخرت همه دادم به عشق و بس
شادم که این معامله یک جو ضرر نداشت
گر ترک عشق کرد صفایی عجب مدار
بیچاره تاب محنت از این بیشتر نداشت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا رب ز بخت ماست که شد ناله بی اثر
یا هرگز آه و ناله و زاری اثر نداشت
هوش مصنوعی: خداوندا، می‌دانم که از سرنوشت ماست که ناله‌های ما تاثیری نداشته، یا شاید اصلاً هیچ وقت آه و گریه ما مؤثر نبوده است.
زان بی نشان ز هر که نشان جستم ای عجب
دیدم چو من ز هیچ نشانی خبر نداشت
هوش مصنوعی: در جستجوی نشانه‌ای از آن موجود بی‌نشان، شگفت‌زده شدم که دیدم کسی مانند من از هیچ نشانه‌ای اطلاعی نداشت.
گفتم علاج غم به دعای سحر کنم
غافل از اینکه تیره شب ما سحر نداشت
هوش مصنوعی: گفتم برای درمان غمم در وقت سحر دعا می‌کنم، غافل از اینکه شب تار ما هیچ‌گاه سپیده‌دمی نداشت.
دردا که دوش طاعت سی سال خویش را
دادم به می فروش به یک جرعه برنداشت
هوش مصنوعی: آه که چقدر متأسفم، دیروز تمام سال‌های گذشته‌ام را صرف عبادت کردم، اما در یک لحظه از باده‌فروش حتی یک جرعه هم برنداشتم.
دنیا و آخرت همه دادم به عشق و بس
شادم که این معامله یک جو ضرر نداشت
هوش مصنوعی: من همه چیز را در دنیا و آخرت فدای عشق کرده‌ام و از این کار بسیار خوشحالم، زیرا این معامله هیچ ضرری برایم نداشته است.
گر ترک عشق کرد صفایی عجب مدار
بیچاره تاب محنت از این بیشتر نداشت
هوش مصنوعی: اگر کسی عشق را ترک کند، عجیب نیست که دچار بی‌تابی و ناراحتی شود، چون در حقیقت او دیگر از این همه درد و رنج بیشتر را نمی‌توانست تحمل کند.