شمارهٔ ۲۳
جز شیشهٔ دل که من شکستم
از عشق بگو چه طرف بستم
دی با دو سه رند لاابالی
در میکده پای خم نشستم
جامی دو ز باده در کشیدم
از دام ریا و زهد رستم
تا شیخ به جستجوی پل بود
من آمدم و ز جوی جستم
در خانه ی خویشتن نشسته
در بر رخ غیر دوست بستم
مهر از همه دلبران بریدم
عهد همه را بهم شکستم
از دشمن و دوست پا کشیدم
زین قوم نفاق پیشه رستم
بردند میان کارم اما
صد شکر که از میانه رستم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جز شیشهٔ دل که من شکستم
از عشق بگو چه طرف بستم
هوش مصنوعی: جز شیشهٔ دل که من شکستم از عشق، بگو چه چیزی را به دست آوردم؟
دی با دو سه رند لاابالی
در میکده پای خم نشستم
هوش مصنوعی: دیروز با چند نفر رفیق بیخیال در میکده نشسته بودم و دور هم مشغول گپ و گفتگو بودیم.
جامی دو ز باده در کشیدم
از دام ریا و زهد رستم
هوش مصنوعی: دو جام از شراب نوشیدم تا از دام ریا و زهد رهایی یابم.
تا شیخ به جستجوی پل بود
من آمدم و ز جوی جستم
هوش مصنوعی: در زمانی که شیخ در تلاش بود تا پلی پیدا کند، من به سراغ جوی رفتم و از آن آب نوشیدم.
در خانه ی خویشتن نشسته
در بر رخ غیر دوست بستم
هوش مصنوعی: در خانه خودم نشستهام و به چهره کسی غیر از دوست توجهی نکردهام.
مهر از همه دلبران بریدم
عهد همه را بهم شکستم
هوش مصنوعی: از همه عشقها و دلبرها دل بریدم و عهد و پیمان همه را قطع کردم.
از دشمن و دوست پا کشیدم
زین قوم نفاق پیشه رستم
هوش مصنوعی: از دشمن و دوست فاصله گرفتم، زیرا از جماعتی که در نفاق به سر میبرند، دوری کردم.
بردند میان کارم اما
صد شکر که از میانه رستم
هوش مصنوعی: آنها مرا در کارهای خود مشغول کردند، اما خوشحالم که از میان همه، رستم را دارم.